محجبه‌های پر پتانسیل

سراسر دوره سلطنت قاجاریه را که نگاه می کنم، نامی از زن و حقوق و آزادی زن نیست، حتی به کنایه ذکری از این مقوله به میان نرفته است.

حکومت مستبد پادشاهی در طول تاریخ بر زندگی سیاسی و اجتماعی ایرانیان اثرات منفی و زیانباری گذاشته بود. اعمال یکجانبه قدرت و پاسخگو نبودن حاکمان در قبال اقدامات و کارهای خودسرانه و بی‌قید و بند، انزجار و سیاست ‌گریزی را در میان توده‌های مردم فراهم آورده بود. نگرش و شیوه حکومت پاتریمونیال ( پدرسالاری ) و بازتاب آن بر حوزه اجتماعی جامعه، زنان را بیشتر از مردان در رنج و مشقت قرار می ‌داد. اگر مردان اجازه ورود و مشارکت در حوزه سیاسی را نداشتند، در عوض در حوزه اجتماع راحت و آسان تر می‌توانستند به اقدامات گروهی و جمعی دست بزنند، اما زنان نه ‌تنها در حوزه سیاسی؛ بلکه در حوزه اجتماعی نیز از قدرت منسجم‌شدن و حرکت جمعی در جهت تحقق خواسته‌ها و تقاضاهای زنانه برخوردار نبودند. از نیمه دوم قرن نوزدهم، به‌ویژه در عصر ناصرالذین شاه حرکت های مخالفت ‌گرایانه با تصمیمات سیاسی کارگزاران حکومتی و عمال آن ها پدیدار گردید.

سفرهای ناصرالدین شاه به فرنگ و تحولات نسبی که در نتیجه آشنایی شاه و رجال ایران به اوضاع اروپا در کشور پدید آمد، هیچگونه تغییری در سرنوشت زن ایرانی به وجود نیاورد و قیود مذهبی و شرایط اجتماعی همچنان به زن اجازه نداد که نه تنها در بیرون از خانه؛ بلکه در چهاردیواری خانه خود، از حقوق و آزادی برخوردار گردد.

تا پیش از نهضت مشروطه و مدت ها بعد از آن، زنان ایرانی از مردان نامحرم؛ یعنی غیر از پدر و برادر و عمو و دایی، حتی از پسرعموها و پسردایی ها نیز روی می پوشاندند و چون می خواستند از خانه بیرون بروند، شلواری بلند و سیاه و گشاد به نام چاقچور می پوشیدند، چادری که اغلب سیاه و گاهی به رنگ های دیگر بود، به سر می کردند و روبنده و پیچه بر روی می انداختند؛ به طوری که هیچ عضوی از اعضای بدنشان نمایان نمی شد. اگر زنی در این کار غفلت و سستی می نمود، به بی حیایی و بی عفتی شناخته می شد. زنان و دختران ایرانی به طور معمول کمتر در کوچه و بازار آفتابی می شدند و جز برای رفتن به حمّام و دیدن خویشان و نزدیکان از خانه بیرون نمی آمدند.

وضعیت به گونه ای بود که گاه حتی میان دو همسایه و یا دو برادر بر سر اینکه یکی به زن دیگری نگاه کرده است، نزاع درمی گرفت. دلبستگی مردم به این رسوم و عادات چنان بود که در آغاز مشروطیت افراد دولتی، مردم آزادیخواه را به طرفداری از رفع حجاب متهم می کردند، تا آنان را سست عقیده و بی دین معرفی کنند و از مشروطه و آزادی روگردان شوند.

در چنین شرایطی به تعلیم و تربیت زنان نیز چندان توجه نمی شد. دبستان های دخترانه وجود نداشت و دختران در مکتب نیز حاضر نمی شدند و تنها دختران خانواده های اشرافی نزد ملای سرخانه که اغلب زن بود، قرآن و تا اندازه ای نیز خواندن و نوشتن زبان فارسی را یاد می گرفتند. تا سال ۱۲۹۰هجری شمسی تنها دو آموزشگاه دخترانه در تهران وجود داشت که آمریکایی ها و فرانسوی های مقیم تهران آن را دایر کرده بودند و بیشتر دختران ایرانی غیرمسلمان، از ارامنه و اقلیت های مذهبی دیگر، در آن ها تحصیل می کردند، اما با باز شدن مدارس دخترانه، چاقچور و روبنده یکی پس از دیگری از میان رفت و تنها چادر و پیچه بر جای ماند که زنان با آن ها تنها نیمی از صورت خود را پوشیده می داشتند.

شکل ‌گیری حرکت مشروطه‌خواهی ایرانیان بر تحولات سیاسی آینده ایران تأثیرات زیادی برجای گذاشت. در واقع این مخالفت ها سبب حضور و مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان در کنار مردان گردید. بنابراین حضور ابتدایی و اولیه زنان را بایستی در موج مشروطه‌خواهی توده‌های ایرانی جهت تحقق آرزوها و خواسته‌های سیاسی و اجتماعی جستجو نمود. زنان ایران در نهضت مشروطیت که جامعه ایران را تکان داد، تنها و بی اعتنا و منفعل نبودند، بلکه همانند مردان به جنب و جوش درآمدند، به طوری که باید گفت از این تاریخ بیداری واقعی زنان آغاز شد.

اگر چه مشروطه تحولاتی را نیز در حوزه زنان به دنبال داشت و انان را در عرصه های چندی وارد کرد، اما باز هم زنان در محجوریت و مظلومیت زندگی می کردند و از اغلب خواسته های معقول خود محروم بودند.

****
پهلوی ها شاید می خواستند در نگاه خودشان زنان را به میدان اجتماع وارد کنند و اسباب کمالش را فراهم آورند، اما نه تنها به نفع زنان حرکتی نکردند که آنان را بیشتر از قبل ابزار دست خود کردند!!!

در دوران پهلوی، اگر چه درباریان و دولتمردان می کوشیدند تا ماهیت جامعه ایران را به جوامع غربی نزدیک و در مورد زنان نیز با در نظر گرفتن برخی آزادی های کاذب به بهبود وضعیت معیشتی، فرهنگی، سیاسی و احتماعی زنان کمک کنند، اما در حقیقت تنها پوسته رنگینی از مدنیت و پیشرفت را بر جامعه کشانده بودند و در باطن نه تنها وضعیت زندگی زنان که در هیچ یک از امور کشور تغییرات متناسبی صورت نگرفته بود؛ بلکه ابن پوسته رنگین و زیبا جامعه ایرانی را بیش از پیش به سوی سقوط و تباهی سوق می داد.

در دوران پهلوی، به ‌لحاظ سلطه فرهنگ بیگانه و در نتیجه شکل‌گیری یک بافت اجتماعی خاص، هرگونه تحرک و فعالیت سیاسی از زنان مسلمان سلب شده بود؛ زیرا جامعه پیش از انقلاب در قبال نقش و جایگاه زن در کل دو گونه نگرش داشت که با آرمان ها و اهداف زن مسلمان موافق نبود:

۱.‌ نگرشی که زن را عنصری زیبا، افسونگر، تنوع‌آفرین و گذراننده اوقات فراغت هوسبازان می‌دانست.
۲. نگرشی که زن را همچون پیچک ضعیفی معرفی می‌کرد که تاب هیچ مقاومتی در مقابل طوفان حوادث ندارد و نمی توان انتظار انجام هیچ کار جدی و مهمی را از او داشت.

زن در صحنه اجتماع آن روز الهه دلفریبی بود که تنها نقش دلبری خویش را خوب می‌دانست، زندگی او عاری از هدف بود و عمر خود را در تاریکی و بی‌خبری سپری می‌کرد. با اجرای سیاست های عرب گرایانه پهلوی ها، هویت و اصالت زنان به‌ کلی از بین رفت و رژیم با اعلام اجتماعی آزادی زنان و بازنمودن دروازه تمدن بزرگ، به غارت ارزش های اسلامی و فرهنگ ملی و لگدمال ‌نمودن شخصیت زن پرداخت. کم کم این باور نیز در زنان نیز به وجود آمد که فقط جهت نیل به اهداف شوم خلق شده‌اند. عرصه سیاست نیز آن ها را با مطامع خاصی هدف گرفت؛ به طوری که هر کسی که لباس بهتر و شیک تری می پوشید یا با آرایش اروپایی تر در جامعه ظاهر می شد، از ارزش بیشتر و بالاتری برخوردار بود. در حقیقت مبنای ارزش گذاری ها امور مادی بود.

پهلوی ها به خوبی دریافته بودند که زن در جامعه، نقش انتقال‌دهنده فرهنگ را بر عهده دارد و برای تغییر یا به‌انحطاط‌ کشیدن فرهنگ، ابتدا باید زن را منحرف کرد و به انحطاط کشید. کم‌کم زن همچون یک شی‌ء تلقی شد که هم خودش قابل فروش بود و هم چاپ عکس او روی اجناس، به فروش تولیدات کمک می‌کرد؛ اما آیا شخصیت زن ایرانی این بود؟

زنان در عصر پهلوی خویشتن خویش را گم کردند. نقطه شخصیت کاذبی که پهلوی‌ها به زن داده بودند، با هویت اصلی‌او مغایر بود. آن ها فقط در حد یک بدن و فرم به زن نگاه می‌کردند، نه یک فرد متفکر، سازنده، خلاق و مکمل مرد. بنابراین حادترین سؤال برای زن آگاه آن عصر این بود که «چگونه باید بود؟»؛ زیرا می‌دانست بدان‌ گونه‌ که هست، نمی‌ماند و نمی‌تواند بماند. در واقع زن ایرانی ماسک جدیدی را که می‌خواستند بر چهره او بزنند، نمی‌پذیرفت؛ زیرا او می‌خواست خودش تصمیم بگیرد، خودش خویشتن جدیدش را انتخاب کند و چهره جدیدش را آگاهانه، مستقل و اصیل آرایش نماید.

رژیم پهلوی می خواست با ایجاد تغییرات روبنایی در وضعیت اجتماعی ایران از جمله دگرگونی در ظاهر، لباس و چهره زن ایرانی، تصویری کاذب از او به جهانیان ارائه دهد؛ از همین رو بود که به مسائلی همچون برداشتن حجاب و ترغیب زنان ایرانی به آراستن چهره و ظاهر خود و مشارکت ‌دادن چند زن از طبقه حاکمه در برخی فعالیت های اجتماعی و سیاسی، روی آورد تا ایران را مدرن جلوه دهد، اما این سیاست ها سبب محرومیت اکثریت زنان جامعه، به‌ویژه زنان متدین و مؤمن از تحصیل و شرکت در فعالیت های اجتماعی شد و فقط شمار اندکی از زنان که متعلق به طبقات خاص بودند، امکان تحصیل و مشارکت نمادین در امور اجتماعی و سیاسی را یافتند.

****

با اولین جرقه های انقلاب اسلامی ایران، زنان با پیروی از دستورات امام خمینی رحمةالله علیه پیشاپیش مردان و در صف مقدم آنان حتی با کودکان و نوزادان در آغوش با ابراز خشم و تنفر نسبت به وضعیت نا مساعد حاکم بر جامعه خویش، در تظاهرات شرکت می کردند. تهدید ناشی از خطرات جانی این حضور،هرگز سبب خروج آنان از صحنه مبارزه نشد. امام خمینی رحمةالله علیه ضمن ستودن این رشادت زنان فرمودند: « سلام بر شما بانوان محترم، رحمت خداوند بر شما شیر دلانی که به همت والای شما،اسلام از قید اسارت بیگانه بیرون آمد.شما بانوان شجاع، دوشادوش مردان پیروزی را برای اسلام بیمه کردید وبا بچه های کوچک خودتان به خیابان ها آمدید و از اسلام پشتیبانی کردید.» (۱) و در جای دیگری فرمودند: « ما نهضت خودمان را مدیون زنان ها می دانیم. مردها به تبع زن ها در خیابان ها می ریختند. تشویق می کردند زن ها مردان را. خودشان در صف های جلو بودند».(۲)

امام خمینی رحمة الله علیه با بیان ارزش حضور زنان در عرصه های مختلف مبارزه و دفاع، به اثر بخشی وجود و حضور آنان در حل بحران های اجتماعی اشاره می کردند که سبب افزایش روحیه مردان شده و به آن ها دلگرمی و امید می بخشید و این احساس در آن ها تقویت می شد که بدون پشتیبان و یاور نیستند و مادران و همسران شان برای تلاش ها و جانفشانی های آن ها، ارزش قائل اند. صرف حضور زنان در مبارزات، ضرورت حل بحران را قطعی تر می کرد و به واسطه این حضور روحیه آن ها تقویت شده و عملکرد بهتری را ارائه می دادند؛ همچنانکه امام خمینی رحمة الله علیه می فرمود: « ما همه در نهضت سهیم هستیم و شما خانم ها به خیابان ها و میدان های مبارزه، موجب این شد که مردها هم قوت پیدا کنند، تقویت بشوند، روحیه آن ها هم با آمدن شما تقویت بشود». (۳)

امام خمینی رحمة الله علیه با بیان نظرات جامع و کامل اسلام نگرانی های زنان در ارتباط با نظام آینده اسلامی و شرایط
زنان در آن را برطرف می نمود و می فرمود: « مبادا یک وقت اسلام بیاید و در خانه را روی زنان ببندد و قفل کند تا دیگر از خانه بیرون نیایند، اسلام میخواهد که زن و مرد رشد داشته باشند.اسلام زنها را از آن چیزهایی که در جاهلیت بود نجات داده است. زن باید همان حقوق مردان را داشته باشد.اسلام برابریها بین زن و مرد را مورد تأکید قرار داده است.اسلام به هر دوی آن ها حق تصمیم گرفتن درباره سرنوشت شان و برخورداری از تمام آزادی ها را اعطا کرده است.زن و مرد همه آزادند که به دانشگاه بروند. آزادند در اینکه رأی بدهند و رأی بگیرند. زنان باید به نحو فعال در ساختمان جامعه شرکت کنند.تمام افراد باید در نوسازی مشارکت داشته باشند». (۴)

امام رحمة الله علیه که انقلاب را مدیون وجود زن ها می دانستند، همواره می کوشیدند تا یا نشان دادن خودجوشی زنان در عرصه مبارزه، آنان را از افتادن در دام گروه های منحرف باز بدارند: « شما بانوان محترم برای خدا قیام کرده اید وبرای خدا در این قیام پایدار هستید و آسیب نخواهید دید. هر چه می دانید این صف های خودتان را فشرده کنید و انقلاب را حفظ کنید و به پیش بروید. گوش به حرف های مفسدین که می خواهند بین شما تفرقه بیاندازند یا شما را از انقلاب دلسرد کنند، ندهید که اینها بلند گوهای شیطان هستند و خدای تبارک و تعالی آن ها را انشاءالله سرکوب خواهد کرد. من از شما بانوان محترم قدردانی می کنم و تشکر می کنم. خداوند ان شاءالله شما را عزیز و عظیم و مرفه قرار دهد و شما را برای مسلمین و اسلام حفظ کند». (۵)

امام خمینی رحمة الله علیه با طرح شخصیتهایی چون حضرت فاطمه و حضرت زینب سلام الله علیهما، این بانوان برجسته و تاریخ ساز را به عنوان الگوهای آرمانی، به زنان ایرانی معرفی کرد و به این ترتیب، در پیروزی انقلاب اسلامی ایران از همراهی قشر عظیم و مؤثر زنان به نحو مطلوبی، بهره جست. در سال های پس از پیروزی انقلاب نیز زنان در جریان جنگ تحمیلی صدام علیه ایران و نیز در دوران سازندگی کشور، با پذیرش نقش های مؤثر، مسئولیت پذیری و پایبندی خود را به انقلاب اسلامی به خوبی نشان دادند.

حضرت امام رحمة الله علیه زن را نه تنها موجودی ضعیف و وابسته نمی شمرد؛ بلکه معتقد بود: احترامات بی حد رسول الله صلی الله علیه و آله به این مولود شریف حضرت زهرا سلام الله علیها نشان داد که زن، بزرگی ویژه ای در جامعه دارد. در نگاه حضرت امام رحمة الله علیه «زن» دارای شخصیت و مقامی قرآنی است و نباید خارج از این ظرف ملاک ها و ارزش های دیگر را پذیرا شود. شاخصه های انسانی قرآن، علم و تقوی هستند. اینها معیارهایی الهی هستند که در رأس تعالیم همه مکاتب الهی قرار داشته و قرآن کریم و حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله نیز بر آن تصریح و تاکید داشته اند. حضرت امام رحمة الله علیه تنها رهبر و اندیشمندی است که مقام و شخصیت حقیقی زن را باور داشت و با تمام وجود برای ظهور و بروز آن کوشید: « قرآن کریم، انسان‌ساز است و زن‌ها نیز انسان‌ساز. وظیفه زن‌ها انسان‌سازی است. اگر زن‌های انسان‌ساز از ملت‌ها گرفته بشوند، ملت‌ها به شکست و انحطاط مبدل خواهند شد؛ شکست خواهند خورد. زن‌ها هستند که ملت‌ها را تقویت می‌کنند، شجاع می‌کنند». (۶)

تحمیل جنگی ناخواسته بر ملت ایران، فرصتی تاریخی را برای زنان مجاهد و فداکار ایران اسلامی فراهم آورد که گوهر وجود ایمانی و ارزش های انسانی خویش را به زیباترین و گویاترین شکل به نمایش گذارند و زمینه ای شد که حضرت امام رحمة الله علیه نیز وجه دیگری از مشارکت ‏بانوان در مقدرات اساسی جامعه و سرنوشت ‏خویش را بازگو کنند: « من از آنچه تا کنون به همت مردان و زنان با شرف و رزمنده شده است، امید آن دارم که در بسیج همه جانبه آموزش نظامی و عقیدتی و اخلاقی و فرهنگی با تایید خداوند متعال موفق شوند و دوره تعلیمات و تمرینهای عملی نظامی و پارتیزانی و چریکی را شایسته و به طوری که سزاوار یک ملت اسلامی به پا خواسته است ‏به پایان رسانند». (۷)

حضرت روح الله رحمة الله علیه با توجه به این که یکی از توطئه‌ های رژیم پهلوی برای جلوگیری از پرورش نسل مؤمن شجاع و متعهد در دامان مادران مسلمان، جداکردن فرزندان از دامان مادر و سپردن آن ‌ها به پرورشگاه ‌ها، مهدکودک‌ ها و…بود و آن‌ ها به بهانه این که مادران با خیالی آسوده بتوانند به دنبال شغلی بروند با تبلیغات خود، شاغل بودن را به عنوان ارزشی والا برای زن مطرح نمودند و از سویی نقش مادری، بچه داری و تربیت فرزند را بسیار ناچیز و کم رنگ جلوه دادند.با ترویج چنین فرهنگی در جامعه و به دنبال شاغل شدن برخی مادران، فرزندان آن‌ ها از همان ابتدا در مهد کودک‌ ها و بعد از آن در دبستان‌ ها، دبیرستان ‌ها و دانشگاه ‌ها، تحت نظارت و طبق خواسته آن ‌ها تربیت شدند، حضرت امام رحمة الله علیه با بینش عمیقی به تبیین این مسئله پرداخته و به طور مرتب جامعه و به خصوص مادران را متوجه نتایج منفی آن می‌نمود و می‌فرمود:

«البته شغل برای زن، شغل صحیح برای زن؛ هیچ مانعی ندارد؛ لکن نه آن طوری که آن ‌ها می‌خواستند. آن ها نظرشان به این نبود که زن یک اشتغالی پیدا بکند. نظرشان به این بود که زن را مثل مردها، هم زن ‌ها را و هم مردها را، از آن مقامی که دارند منحط کنند، نگذارند یک رشد طبیعی از برای قشر زن پیدا بشود،؛ یا یک رشد طبیعی از برای قشر مرد. نگذارند بچه‌ های ما تربیت صحیح بشوند. و لهذا از آن اول جلویش را گرفتند. دامن بانوان که مرکز تربیت اطفال است بسیاری اش از این موهبت محروم شد.بعد در دبستان‌ ها بچه ها رفتند، آن ‌جا هم با تبلیغات سوئی، با کتاب‌ های منحرفی، آن‌ ها را منحرف کردند، بعد در دانشگاه که رفتند، عمال خود آن ‌ها نگذاشتند رشد صحیح بکنند. نگذاشتند دانشمندان صحیح تربیت بشود. اشخاص ملی صحیح، اشخاص اسلامی صحیح، تربیت بشود». (۸)

امام رحمة الله علیه در شرایطی به زنان ایران اسلامی این اعتماد به نفس را داد که می توانند در عرصه های مختلف سیاسی و اجرایی کشور وارد و مشغول فعالیت شوند که زنان بسیاری از کشورهای جهان، مورد ظلم و ستم واقع شده و از حقوق انسانی و اجتماعی خود محروم گشته اند و حتی در برخی موارد مجاز به رانندگی در خیابان ها و حضور در پای صندوق های رأی نیستند. فعالیت زنان در عرصه های مختلف اجتماعی و سیاسی و سمت های مدیریتی، مشاوره ای، حقوقی، تربیتی و اجرایی کشور و سهیم بودن در اداره جامعه، آزادی واقعی آنان از دیدگاه اسلام را به منصه ظهور رسانده اند.

امام خمینی رحمة الله علیه فعالیت زنان در عرصه های مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی را همواره مورد تقدیر و تشویق قرار می داد و در حقیقت با بهره گیری از اصول اسلام ناب مجمدی صلی الله علیه و آله زنان را با حفظ شأن و مرتبه وجودی شان به صجنه اجتماع آورد و از پتانسیل های وجودی آنان برای پیشرفت جامعه اسلامی و جرکت به سوی کمال بیشترین و بهترین بهره ها را برد.

پی نوشت ها:
۱. سیمای زن در کلام امام رحمة الله علیه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران:سازمان چاپ و انتشارات،۱۳۷۰، ص ۹۵.
۲. صحیفه نور، ج۲۶، ص ۱۸۵.
۳. سیمای زن در کلام امام رحمة الله علیه، همان.
۴. زن از دیدگاه امام خمینی رحمة الله علیه، تهران،نهضت زنان مسلمان،۱۳۶۱،ص ۲۸.
۵. سیمای زن در کلام امام خمینی رحمة الله علیه، ص۷۰.
۶. صحیفه نور، ج۱۱، ص ۲۵۳.
۷. همان، ص ۲۷۵.
۸. همان، ج ۶، ص ۱۸۲.

۱ دیدگاه در “محجبه‌های پر پتانسیل”

  1. با سلام خدمت نویسنده محترم مقاله و مدیریت سایت ، می خوام بگم که ۳۰ ساله هر چی تف و لعنت بود نثار پهلوی کردید ولی هیچگاه منصفانه به این قضیه نگاه نکردید که اگر کارهای اون پدر و پسر نبود امروز خانم رضاییان باید با کنج مطبخ بود حداکثر فهمش پیش رمال و فالگیر ، در پایان اضافه کنم این عکس دلیل بر این نمیشه که خانم های شرکت کننده در تظاهرات انقلاب همه محجبه بودن هرچند با این اوصاف و تعرفهای موجود از حجاب برتر خانمهای این عکس هم بی حجاب هستن و اگر امروز تو خیابان های تهران برن به جرم تبرج مواخذه میشن

دیدگاه‌ها بسته شده است.