جمعی از وبلاگنویسان و فعالان سایبری شرکتکننده در خروش وبلاگی حامیان عفاف و حجاب، با همکاری شبکه وبلاگی مجاهدان مجازی، جبهه وبلاگی غدیر، و جنبش وبلاگی «حیا»، جنبش وبلاگی «راز گل یاس» را به اتمام رساندند. اینان معتقدند پدیدهٔ بیحجابی و بیبندوباری ماحصل یک سال و دو سال و حتی پنج سال و ده سال اخیر نیست؛ بلکه پدیدهای است که از ابتدای استقرار انقلاب اسلامی وجود داشته و بخش مهمی از آن معلول تزریق تفکر اشرافیتطلبی و رفاهزدگی در دوره پس از پایان جنگ تحمیلی و بخشی نیز ناشی از تلقی نادرست و برداشت ناصحیح از واژه مقدس «آزادی» است. در همین راستا گفتگویی داشتهام با خانم زهرا هدایتی دبیر جنبش وبلاگی «راز گل یاس»؛ و شاید بهتر باشد بگویم نویسندهٔ وبلاگ «جنجال یک سکوت». با هم میشنویم از چگونگی تکامل و شروع این جنبش.
با اینکه در وبلاگتان بیانیهٔ این طرح گذاشته شده، اما میخواهم از زبان خودتان بشنوم که ایدهٔ این طرح از کجا بود؟
وقتی موج جدید اعتراضات به وضع عفاف و حجاب در کشور به راه افتاد، به این فکر افتادم که چه خوب است این فعالیت در فضای مجازی هم پیگیری بشود. با توجه به اینکه امروزه اینترنت یکی از مهمترین رسانهها محسوب میشود و شاید کار فرهنگی از این طریق سهلالوصولتر باشد. در عین حال که افراد بیشتری را میتوان درگیر کار کرد.
حس میشود کارتان تا حدودی انحصاری بوده و طیف خاصی را دربرمیگرفت در حالی که حجاب یک بحث کلی است. چرا؟
اگر منظورتان این است که افراد خاصی در طرح شرکت کردند، میشود گفت بله. تقریبا هدف اولیه همین بوده که افراد شرکت کننده در این طرح افرادی باشند که به مسئله حجاب و ضرورت وجودش اعتقاد داشته باشند و به نوعی از دغدغههایشان بنویسند. از اینکه حجاب چرا باید باشد؟ چگونه باشد؟ نحوه ترویج آن چطور باشد؟
آیا برنامهای برای ادامهٔ این جنبش دارید؟
در حال حاضر برنامهٔ قطعیای که قابل گفتن باشد نه. اما جنبشهای تکمیلی با رویکردهای جدید و شاید در حوزههای جدید چیزی است که به آن فکر میکنیم و طرحهایی هم در ذهن داریم. البته انشاءالله در طرحهای بعدی، با برنامهریزی بهتر و با مشارکت بیشتر وبلاگنویسان ارزشی.
فکر میکنید مهمترین تأثیر خیزشهای وبلاگی چیست؟
به اعتقاد من، در این جنبشهای وبلاگی، مهمترین نکته درگیر کردن تعداد زیادی از افراد است که باعث میشود مثلا برای منتشر کردن یک مطلب، دست به مطالعه بزنند و یا اگر حتی مطلب به صورت کپی از سایتهای دیگر باشد، حداقل مجبور میشوند همان مطلب را بخوانند و این از نظر من چیز کمی نیست؛ اینکه شاید مثلا در این جنبش وبلاگی، حداقل ۲۰۰ نفر در حوزه حجاب و عفاف مطالعه داشتند و یا اگر اطلاعاتی از قبل داشتند، دیگران را در آن سهیم کردند. البته من به خیزشهای وبلاگی به دید راهپمایی در فضای مجازی هم نگاه میکنم؛ همان طور که شاید افراد برای بیان حرفها و عقایدشان در راهپیماییها و تجمعها شرکت میکنند، این خیزشهای وبلاگی هم به نوعی همان بیان عقاید و آرا محسوب میشود.
چقدر طول کشید تا متنهای برگزیدهٔ وبلاگها را جمعآوری کنید و به شکل یک کتاب الکترونیکی در بیاورید؟
زحمت انتخاب متنهای برگزیده را دوستانمان در شبکه ارتباطی «مجاهدان مجازی» بر عهده داشتند که این کار را فکر میکنم با مرور زمان (وقتی لینک نوشتهها در وبلاگ قرار داده میشد) انجام میدادند.
از آنجایی که یکی از اهداف این جنبش، به گوش مسئولان رساندن بود، تا چه حدی در این زمینه موفق بودید؟
این جنبش در سایتهای معتبر بازتاب داشت؛ بنابراین احتمالا مسئولین از وجود چنین جنبشی باخبر شدند. ولی یکی از برنامههای ما هم این بود که بعد از اتمام جنبش، مطالب برگزیده انتخاب بشود با یک مقدمه، و به صورت گزارشی از عملکرد جنبش و اهداف این طرح همراه با بیانیهٔ نهایی به صورت یک کتابچه مجلد در بیاید و خدمت مقام معظم رهبری عرضه بشود. همچنین احتمالا چند نسخه دیگر هم برای دیگر مسئولین از جمله رئیس جمهور ارسال بشود.
چند وبلاگ در این طرح «حامیان عفاف و حجاب» شرکت داشتهاند که حدود ۷۱ وبلاگ انتخاب شد؟
نزدیک به ۲۰۰ وبلاگ در این طرح شرکت کردند که مهمترین معیار انتخاب این بود که متون و نوشتهها تألیفی و تولیدی توسط خود فرد باشد.
به عنوان یک سوال کلی و محوری، آیا حجاب و عفاف در اینترنت هم معنایی دارد؟
مسلما اگر ما اینترنت را به عنوان یک جامعه مجازی در نظر بگیریم که متشکل از افرادی است که عضو آن جامعه هستند، میشود متصور شد که باید یک سری اخلاقیات در آن رعایت بشود. البته همان طور که نوع این جامعه با جامعهٔ واقعی متفاوت است پس رعایت عفاف و حجاب هم در آن با معنایی متفاوت به کار میرود. شاید بتوانیم بگوییم یکی از مصداقهای رعایت عفاف و حجاب در فضای مجازی، عدم استفاده از واژهها و عکسهایی باشد که خارج از چارچوب اخلاقی انسان است؛ چون در فضای مجازی انسان به جای اینکه به نوعی با ظاهر جسمانیاش شناخته بشود، با استفاده از تصاویری قریب به اتفاق دو بعدی و کلمات (که نشاندهنده تفکراتش هست) شناخته میشود.
و به عنوان سوال آخر؛ مدتی است که بر گسیختگی فرهنگیمان خرده میگیریم اما به نظر شما در قامت یکی از فعالان این جنبش، نقش اینگونه حرکتهای فرهنگی در روند برطرف شدن این گسیختگی چقدر موثر است؟
در اینکه میتواند نقش داشته باشد که تردیدی نیست مخصوصا اگر چنین حرکتهایی برنامهریزی شده پیش برود و همچنین پشتوانههای محکمی داشته باشد، اثربخشتر خواهد بود. البته باید متذکر شد که مسلما اگر فعالیتهای فرهنگی از طریق سازمانهای ذیربط که دارای توان اجرایی بیشتر هستند پیگیری شود، تاثیرگذارتر است از این حرکت که توسط عدهای از جوانان و بدون هرگونه پشتوانه و صرفا به خاطر احساس وظیفه قدم در این راه گذاشتهاند.