دخترانگی مدرن

«غالبا دختران پا به بخت در دریای متلاطمی غرقه اند، دریای یأس های فلسفی، بیزاری از خویش و دیگران و از همه جهان، احساسات لطیف رمانتیک، خیالات ظریف شاعرانه، گرایش های تند ضد مادی، گریز از روزمرگی، انگیزه های مجرد افلاطونی، نفرت از پول و جنسیت و مصلحت، …
همه این احساسات و عصیان ها و نیازها و آرمان ها و تب و تاب ها با ازدواج از سرشان می پرد.» (۱)

اینها را جنجالی ترین روشنفکر ایرانی یعنی دکتر شریعتی به عنوان حاصل تجربه سال ها تدریس در دبیرستان های دخترانه بازگو کرده و آن را در نامه ای به یکی از دوستداران گمنام خود نگاشته است. شاید این یکی از صریح ترین و گزنده ترین تعریف از دختران جوان است که همچون دیگر نیش و کنایه های شریعتی، بی پیرایه و بی مصلحت گفته شده و به یقین، مورد پسند و پذیرش خیلی ها قرار نخواهد گرفت.

به باور من، اکنون که درصد بالایی از قشر تحصیل کرده ما را دختران جوان تشکیل می دهند و نقش آفرینی دختران و زنان جوان در عرصه های مختلف، روز به روز ابعاد تازه تری به خود می گیرد، زمان آن فرا رسیده که همه دیدگاه ها را درباره چیزی به نام «دخترانگی» بشنویم و حتی فراتر از آن، بگردیم و بگردیم تا ببینیم که آیا چنین پدیده ای فقط دغدغه زمانه شریعتی بوده و یا پیش از آن نیز کسی سخنی در این باره گفته است.

هرچند فکر نمی کنم چنین نمونه هایی را فراتر از زمانه خودمان بیابیم. درباره «دخترانگی» و «زنانگی» حرف زدن و نظر دادن، از محصولات مدرنیته است.

زاییده چیزهایی است که دوبوار و همفکرانش بر ذهن نسل های معاصر تحمیل کرده اند.

اشتباه نکنید! معلوم است که «دخترانگی» و «زنانگی» پدیده تازه ای نیست. اما حرف زدن درباره آن چندان مرسوم نبوده و هنوز هم چندان متداول نیست. روشنفکران و متفکران دغدغه های مهم تری را برای خود تعریف کرده اند و جملات بالایی شریعتی هم یک استثنا در میان نوشته ها و گفته های اوست.

در ادبیات دینی ما هم جملاتی همچون «نساؤکم حرث لکم فأتوا حرثکم أنی شئتم»(۲) و یا «المرأة ریحانة و لیست بقهرمانة»(۳) داریم که البته تنها به دختران اختصاص ندارند و ظاهر آنها و قرائن متعدد نیز «زنان متأهل» را به ذهن می رساند.

پس «دخترانگی» بیشتر به یک پدیده مدرن می خورد که آفات و مختصات و محاسن مدرنتیه را هم با خود حمل می کند. توجه به این مسأله به ویژه پس از آنکه آمار رسمی حکایت از برتری دختران کنکوری بر پسران کنکوری داشت، برای خیلی ها جدی تر شد و البته بحران های اخلاقی و اجتماعی و حتی بهداشتی سالیان اخیر بر حساسیت این پدیده و ضرورت شناخت آن افزوده است.

از همه اینها که دغدغه روانشناسان و جامعه شناسان و پزشکان و … که بگذریم، این روزها کمتر کسی است که بیش فعالی های ناشی از پدیده «دخترانگی» را در فضای وبلاگستان فارسی حس نکرده باشد. با همه سختی های کار رسانه ای و با وجود آنکه از قدیم و ندیم، کار سخت را فقط به مردان محول می کرده اند، اما دختران ( و نه زنان) زیادی در فعالیت وبلاگی و رسانه ای گوی سبقت را از پسران ( و نه مردان) ربوده اند و الگوی وبلاگ نویس های دیگر شده اند.

همه اینها می تواند نشانه های جدی یک پدیده باشد. پدیده ای که شاید خیلی ها سعی دارند نادیده بگیرند و بعضی ها هم جور دیگری ببینند. و البته خود دختران جوان هم در این میان، بی تقصیر نیستند. آنها هم باید بدانند که قرار نیست همیشه فقط پای یک زن در میان باشد. دخترها هم به اندازه خود، دخیل بوده و هستند!

پاورقی:

۱- علی شریعتی، نامه ها، صص۲-۲۶۱

۲- آیه ۲۲۳ سوره بقره

۳- نامه ۳۱ نهج البلاغه

۴ دیدگاه در “دخترانگی مدرن”

  1. سلام آقای فتحی، دلیل تفاوت گذاری شما بین دختران و زنان چیست؟ آیا به نظر شما تفاوتی بین این دو واژه که شما دو قشر متفاوت را به آنها نسبت می دهید وجود دارد؟ و اگر دارد این تفاوت از نگاه شما چیست؟ دیگر اینکه در پاراگراف آخر از کدام پدیده خبر می دهید که خیلی ها اصرار به نادیده گرفتن آن دارند؟ من متوجه منظورتان نشدم.
    سوم هم اینکه چه انگیزه ای شما را واداشت این مطلب را بنویسید؟ البته این فقط یک کنجکاوی شخصی نیست، نقد کلی ای به این نوشته دارم که ممکن است دلیل شما برای نوشتن این متن در نقد من نگنجد.
    وحیده مولوی

  2. سلام.مطلب عجیبی نوشتین!به نظر من مرد و پسر نداره.فقط یه دروغ بزرگن!! خب حالا تو این شرایط، اگه ما دخترایازن ها(که اونقدر چیز متفاوتی از هم نیست!) به فکر دنیا نباشیم، که دیگه هیچی سرجاش بند نمیشه… در کل مطلب ناقصه و منظورتون از نوشتنش مشکوک!! در ضمن، وبلاگتون جدیدآزیادی سیاسی شده ها! خیلی وقته ندیدمش.قبلآجالبتر بود…موفق باشید. یا علی

  3. البته، همیشه استثنا هم هست! همه ی آقایونم بد نیستن!! جسارت نشه… در کل مسله اونقدرام که میگید خفن نیست. هرکس تلاش کنه، نتیجه هم میبینه. البته اگه شریک نگیره! بهتره آقایونم به جای فکر راجع به دخترا، تکونی به خودشون بدن…

  4. البته حضرت زینب یک قهرمان هم بود . گاهی وقتی مردی یافته نمی شود ، زن دیگر نمی تواند ریحانه بماند. چیزی که نوشته اید مربوط است به شرایطی که در آن مردان مرد باشند. به عبارت دیگر اگر زنان زن نیستند دلیلش این است که مردان هم زیاد…. بگذریم . منظور از همشه فقط پای یک زن در میان نیست ، چیست. این جای نوشته کلا پرت بود . پای زنان و مردان زیادی در میان است. در ضمن آن چه شریعتی درباره ی دخترهای احساساتی جوان گفته به طریق اولی درباره ی پسرهای احساساتی هم صدق می کند(رجوع کنید به کویر)

دیدگاه‌ها بسته شده است.