اسلام امروز از سوی کسانی که داعیه حقوقزنان و نگاه نو به متون دینی را دارند، متهم و نیازمند بازنگری و تعدیل، ارزیابی میشود و هر روز بر حجم این انتقادها و گلایهها میافزایند تا متولیان دینی را به فتواهای تازهتری وادار کنند و البته تغییر ذائقه مردم نیز در چنین فشارهایی بیتأثیر نبودهاست. اما باید انصاف داد که اسلام برای تعدیل زیادهخواهیهای جنسی مردم زمانهاش تدابیر گسترده و موفقی اندیشید.
در اینمیان دو مسأله ازدواجموقت و ازدواجمجدد هرازگاهی خبرساز میشود و مخالفان و موافقان، حملات کوبندهای علیه همدیگر سامان میدهند و هر یک نیز دلایل مستند و یا مقبولی دارند. اینگونهاست که به نظر میرسد به اینزودی شاهد تفوق یکی از طرفین بر دیگری نباشیم، چرا که هردو طرف زمینههای ریشهداری در فرهنگ و اجتماع (اعم از سنتی و مدرن) دارند و تلاشها برای نادیدهگرفتن هر دوطرف، تلاشیاست که تاکنون بینتیجه بوده و یقینا پس از اینهم بیحاصل خواهدبود. پس باید چاره دیگری اندیشید.