امینه ( آمینا ) تیلور ۳۳ ساله، یکیاز ۶ نامزدیاست که برای دریافت جایزه کرامتانسانی اولین همایش برترین خبرنگار زن مسلمان، به ایران دعوت شدهاست. تیلور، زنانگلیسی رنگینپوستیاست که لیسانس تاریخ و روابط عمومیاش را از دانشگاه ساست گرفته و برای دریافت گواهینامه کارشناسیارشدش در رشتهخبرنگاری، راهی دانشگاه ونستر شدهاست. امینه، خبرنگاری ساده را از همان دوران کودکی آغاز کرده و از ۲۱ سالگی با کار در مجله زنان وارد فضای حرفه ای شدهاست. وی هماکنون مجری برنامه بیگاستوری شبکه پرستیویاست. امینه را بعد از یکروز پرکار رسانهای در لابی هتل لاله تهران مییابم و از او درباره فعالیتها و تفاوت کار خبری بین ایران و انگلستان میپرسم. آنچه در ذیل میآید، ماحصل این گفتگوی شبانهاست.
از چهزمانی وارد عرصه رسانه شدید؟
از بچگی بهخاطر علاقه زیاد، شروع به خبرنگاری ساده کردم . ۲۱ ساله بودم که یک کار در مجله زنان به من پیشنهاد شد و در ۲۴ سالگی سردبیر یک مجله فشن ( مد ) شدم. بعدها برنامهای را در رادیو بیبیسی لندن بهدست گرفتم با نام «یک بعدازظهر با امینا تیلور». در آندوره، همزمان مجری برنامه دیگری به نام «گفتگویسیاسی» نیز بودم. پسازآن، کار در بخش سرگرمی روزنامه اسکاینیوز را تجربه کردم. در آنزمان قانون شبکه بیبیسی اینبود که در صورتی که در این شبکه کار میکنید نباید در شبکه دیگری فعالیت کنید، اما همانزمان به من پیشنهاد شد تا برنامه رادیویی دیجیتالی را مخصوص شنوندگان رنگینپوست اجرا کنم.
فکر میکنید علت انتخاب شما بهعنوان کاندیدای تندیس برترین خبرنگار زن مسلمان چیست؟
اینرا باید از داوران جشنواره پرسید. اما آنچه من تصور میکنم آناست که بزرگترین علت، انتقال حقیقت به مخاطبین بودهاست.
جایگاه یک زن محجبه مسلمانرا در رسانههای انگلستان چطور میبینید؟
متاسفانه زن مسلمان موقعیت چندان مطلوبی در رسانههای انگلستان ندارد. کافیاست زن شعائر اسلامی را رعایت کرده و حجاب داشتهباشد تا در رسانه به چشم دیگری به او نگاهکنند. اینکه در ورای ایننوع پوشش چه ارزشها و اصولاخلاقی و اسلامی نهفته میباشد برای ایندست افراد مهمنیست، آنچه مهماست نوع تفاوتیاست که این مذهب با مذاهب دیگر دارد و پوشش نمود آن اعتقاد و ارزشاست. اینجاست که دیگر به فرد اجازه حضور در رسانههای تصویری بسیار کمتر داده میشود چرا که وی با مخاطبان فراوانی سر و کار دارد و این پوشش و در ورای آن ارزش، شاید چندان باب دل اصحاب رسانه در انگلستان نباشد.
آیا این نوع نگاه تنها مربوط به حضور زنان محجبه در رسانهاست؟
خیر. این تنها محدود به رسانهها نیست، بلکه در بخشهای مختلف کشور دیده میشود. پارلمان، ادارات، مدارس و … همه نمونههای روشنی از محدودیتهاییاست که در انگلستان در مورد نوع پوشش زنان وضعشده. این نوع برخورد و عملکرد، آنهم در کشوری که مدعی آزادی در تمامی وجوهاست کمی عجیباست.
فکر میکنید علت این محدودیتها چیست؟
واقعیت ایناست که خیلیها هنوز به درونمایه و مفاهیم اسلام پی نبردهاند. احساس میکنند اسلام و معتقدات آن برای ذهن فرد هم حجاباست. تصورشان ایناست که حجاب و نوع پوشش زن مسلمان تنها به جسم او محدود نمیشود و بر طرز فکر وی هم تاثیر میگذارد. فکر میکنم تنها چیزی که در حال حاضر اهمیت فراوانی دارد تشریح معتقدات اسلام برای مردم دنیاست تا بدانند چیزیکه با آن بیتوجه به محتویاتش مقابله میکنند بسیار ارزشمند و متعالیاست.
آیا این نگاه تنها معطوف به حجاب است یا به کل شعائراسلامی؟
متاسفانه بدبینی، بیاعتمادی و اختلاط بحث اسلام با سیاست منجر به ایجاد مشکلاتی برای مسلمانان در انگلستان و دیگر کشورهای غربی شدهاست. سازمانهایی در درون کشور من وجود دارند که مقابله با اسلام را با جدیت دنبال میکنند. نگرش مردم انگلستان به اسلام و مسلمانان هم بهشدت تحتتاثیر ذهنیتهاییاست که در مغزشان ایجاد شده. مسلماست که اگر چندینبار در ذهن شما از طریق رسانههایی چون رادیو و تلویزیون، اینترنت، روزنامهها و مجلات و امثالهم از اسلام بدگوییکنند، تصوری منفی از اینامر در ذهن شما جا باز میکند. وقتی مردم نخواهند در مورد حقایق دین اسلام تحقیق کنند و تنها به گفتهها و نوشتههای منابعی مغرض اکتفا کنند وضع بهتر از این نخواهدبود. البته باید به ایننکته هم اشارهکنم که وضع کنونی حاکم بر مردم انگلستان بهتر شده. یک مسیحی در برخورد با همسایه مسلمان خود دیگر کمتر از رسانههای بریتانیایی تبعیت میکند و این نوید روزهای خوبی برای اسلام و مسلمانان در کشورماست.
وظیفه شما بهعنوان یک زن مسلمانان در انتقال ارزشهای اسلامی در انگلستان چیست؟
فکر میکنم ما روزنامهنگاران وظیفه سنگینی پیشروی خود داریم. من میتوانم با قلمزدن از حقایقاسلام و پسزدن پردههای بیاطلاعی و ناآگاهی از این دینمقدس، به دیگران در فراگرفتن ارزشهای اسلامی و الهی کمککنم و به نوبه خود نقشی در انتقال ایدئولوژیهای اسلامی در میان مسلمانان ایفا کنم. اما لازمه انجام این وظیفه نزد روزنامهنگاران، بیان حقایق و استفاده از روشهای کاربردی و صحیحاست. در غیر اینصورت این میشود همانکاری که دولت و دستگاههای وابسته به آن انجام میدهند، یعنی همان دادن اطلاعات غلط به مردم. اینجاست که همان اندازه کمامنیت و امکانات برای مردم مسلمان توسط مردم غیرمسلمان از دست میرود. من روزنامهنگاری را میشناسم که با تقبیح اسلام در روزنامه خود، باعث شد مرد مسیحی که با زن مسلمانی ازدواج کردهبود او را طلاقداده و جلوی قطار بیندازد. این خود بیهیج توضیحی اهمیت کار رسانهها را نزد افکار عمومی میرساند.
حجاب زنانایرانی را چطور دیدید؟ و آیا حجاب، زنان ایرانی را محدود کردهاست؟
ایران زیباییهای بسیاری دارد که یکی ازاین زیباییها، حجاب زنان ایرانیاست. این حجاب خیلی قشنگاست. یکسری بایدها در اینجا وجود دارد اما این بایدها باعث محدودیت نشده . بهطور مثال همینکه شما اینقدر مرتب و زیبا در مقابل من نشستهاید و کارتان را انجام میدهید نشان میدهد که این پوشش، مغز را نمیپوشاند و آسیبی به فعالیتهای حرفهای زنان نمیزند . حجاب مشکل زنان مسلمان نیست بلکه رستگاری آنهاست.
تفاوت اصحاب رسانه در ایران، با خبرنگاران کشور شما در چیست؟
با آنکه من در پرستیوی کار میکنم، با دیدن خبرگزاریهای ایرانی شگفتزده شدم. چند تفاوت میان خبرنگاران ما و شما وجود دارد. اول آنکه خبرنگاران شما، مؤدبتر از خبرنگاران ما هستند. در بازدیدی که از مجلس شورایاسلامی داشتم نیز متوجه این تفاوت شدم، چرا که در مجلس ما درگیری و سروصدا زیاداست و گاه زد و خورد ایجاد میشود اما اینجا دید مثبتی وجوددارد. دومین مورد مثبتی که توجه مرا جلب کرد، اشراف خبرنگاران روی موضوعات جهانیاست. خبرنگاران ما غالباً داخلی کار میکنند، اما خبرنگاران اینجا اطلاعات بالایی راجع به کشورهای دیگر دارند. حتی گاهی تعجب میکنم از اینکه خبرهای کشورمان را میبینم. این مطلبیاست که خبرنگاران ما بایستی از شما یاد بگیرند.
با تشکر از شما و با سپاس فراوان از رضا دستجردی برای یاریشان در ترجمه.