ایران بانوی عزیزم!
مهم نیست چند ساله هستی، مهم نیست اهل کجایی، مهم نیست جزء کدامیک از اقشار جامعهای، مهم نیست دانشگاه رفتهای یا نه، مهم نیست جزء اکثریت و یا اقلیت قومی و یا مذهبی باشی، مهم نیست ….« مهم این است که ایرانی هستی.»
مهم این است که وقتی نام ایران زمین به گوش تو میرسد، ضربان قلبت شدت میگیرد، مهم این است که وقتی پرچم ایران را در اهتزاز میبینی ناخواسته بغض راه گلویت را میبندد، مهم این است که با شنیدن سرود ملیت بیاختیار میایستی و دست را بر سینهات میگذاری.
مهم ایناست که تو، کشورت، آئینش و پشتوانه تاریخیاش را بشناسی. امروز میخواهم در رابطه با یکی از دختران کوروش با تو سخن بگویم. ناپلئون بناپارت میگوید: «اگر می خواهید اندازه تمدن و پیشرفت ملتی را بدانید به زنان آن ملت بنگرید.» حال تصور کن کشوری چون ایران، با آن تمدن و فرهنگ جاودان و اسطورهای چگونه زنانی داشته است؟
اولین زن شاعر و ادیب ایرانزمین:
آتوسا یا آتشسا (۵۵۰ تا ۴۷۵ پیش از میلاد مسیح) از شهبانوهای ایران، دختر کوروش کبیر و همسر دو پادشاه هخامنشی کمبوجیه و داریوش یکم و مادر خشایارشا بود.
وی از برجستهترین زنان در تاریخ ایران قدیم بوده و دومین کسی می باشد که لقب بانو که یک عنوان مذهبی بود، را گرفت. –اولین شخص آناهیتا بوده -زیرا اینچنین لقبی کمتر به ملکهها داده میشد. آشیل نمایشنامهنویس قرن پنجم پیش از میلاد در نمایشنامهای با نام «ایرانیان» از آتوسا بهعنوان بانوی بانوان یاد میکند. آتوسا خواندن و نوشتن را بهخوبی میدانست، و نقش مهمی در آموزش درباریان داشت.. پس از درگذشت کمبوجیه در راه بازگشت از مصر، داریوش یکم با آتوسا ازدواج میکند.
دلایلی را که برای این ازدواج اعلام کردهاند متفاوت است، ولی تاریخنگاران در مورد تعدادی از آنها توافق نظر دارند:
* ازدواج با آتوسا که از سلاله هخامنشی بود حکومت او را قانونی جلوه میداد.
* از آنجا که آتوسا باهوش، با فرهنگ، با قدرت و تفکر سیاسی بود در موقع لزوم کمک خوبی برای داریوش شاه به حساب میآمد.
آتوسا ملکهی بیش از ۲۸ کشور آسیایی در زمان امپراطوری داریوش بزرگ بود و از وی به نام » شهبانوی داریوش بزرگ » یاد کردهاند. این زن نیکسیرت، پاکدامن و با خرد یکی از مهمترین نقشها را در تاریخ با شکوه ایران و در دربار داریوش بزرگ اجرا میکرد. این گلبانوی ایران که شاعر و ادیب بود؛ به نوجوانان درس ادبیات پارسی میداد. وی بزرگترین نقش مهم را در امور مملکتی اجرا میکرد و در عین حال بهترین یاور روحی و روانی برای داریوش همسر تاجدارش بود. او در نبرد با شورشیها و نیز یونانیها، داریوش را همراهی میکرد و به شاه قدرت میداد..
هرودوت میگوید:« آتوسا از قدرت فوقالعادهای برخوردار بود و در دوره جنگ با یونان که به توصیه او انجام شده بود، داریوش یکم همواره از نصیحتهای او بهره میجست. او حتی علاقمند بود که در میدان کارزار نیز شوهرش را همراهی کند.»
هرودوت در یک نقل قول اغراقآمیز از آتوسا نقل میکند که او به داریوش شاه گفت: «چرا نشستهای و عازم جنگ نمیشوی و سرزمینهای دیگر را تسخیر نمیکنی. پادشاهی به جوانی و ثروتمندی تو شایستهاست که عازم جنگ شود و به پیروزیهایی نایل شود تا به ایرانیان ثابت شود مرد قابلی بر آنها حکمرانی میکند.»
اگر چه گفته هرودوت اغراقآمیز میباشد ولی باز هم بیانگر نفوذ آتوسا بر شوهرش است. گفته شدهاست که آتوسا بهخوبی از اوضاع فرهنگی زمان خود آگاه بود و از حضور یونانیان و دیگر ملیتها در دربار بسیار بهره میبرد. اگر داریوش به منطقهای لشگر میکشید شورای سلطنت برای اداره امور کشور تشکیل میشد و رئیس و مافوق همه در رأس شورای سلطنت شهربانو آتوسا بود.
آتوسا از داریوششاه دارای چهار فرزند شد، که بزرگترین آنها خشایارشا بود. اما آتوسا همسر اول داریوش یکم نبود و داریوش از همسر اولش دارای پسرانی بود که همگی از خشایارشا بزرگتر بودند. مطابق قانون پادشاهی, پسر بزرگشاه پس از او به پادشاهی میرسید. جالب توجه اینکه آتوسا آن قدر بر شوهر خود نفوذ داشت و بهحدی زیرک و با کیاست بود که توانست خشایارشا را پس از داریوش به پادشاهی برساند.
در زمان پادشاهی خشایارشا آتوسا بهعنوان مادر پادشاه در امور دولت نظارت میکرد. از زمان مرگ او هیچ اطلاعی در دست نیست. گفته میشود آرامگاه او در کنار آرامگاه داریوش بزرگ در نقش رستم قرار دارد.. پس از مرگ او خشایارشاه به دلیل ناتوانیهایی که از خود نشان داد نه تنها پیش زمینه قتل خود که مقدمات انحطاط سلسه بزرگ هخامنشی را نیز فراهم کرد.
منبع:
فرخزاد، پوران، زنان ایران از دیروز تا امروز، تهران، قطره،۱۳۸۱، ص۲۰