همیشه فکر میکردم خواندن تاریخ کار سخت و کسالتآوری است ولی امروز به امید آشنایی با شیرزنان ایرانی و برای رسانیدن دخترانمان به واژه «بودن و توانستن» برای خواندن تاریخ لحظهشماری میکنم. «پوراندخت»، «آزرمیدخت»، «آتوسا»، «سیده ملک خاتون»، «بیبی منجمه» را که به خاطر داری؟
چه حس زیبایی است وقتی بدانی زمانیکه در جهان تعداد اندکی از زنان وارد عرصه فعالیتهای مردانه میشدند – البته بسیاری از خانمها معتقدند این تقسیمبندی ها را نیز خود مردان آندوره بوجود آوردهاند- در وطن تو زنان تاج پادشاهی بر سر میگذاردند، در انجام امور مهم کشور دخیل بودند و چه توانمندانه حضور خود را اثبات میکردند.
اگر بخواهیم از تک تک زنان توانای ایرانمان نام ببریم زمان زیادی را نیازمندیم و من فکر میکنم اکنون که تو در آستانه راه قرار گرفتی با مطالعه منابعی که معرفی شد و همچنین منابع بسیار دیگری که موجود است میتوانی باقی راه را به تنهایی طی کنی. اگر موافق باشی قدم را کمی فراتر میگذاریم و به سراغ زنانی میرویم که از لحاظ برهه زمانی به ما نزدیکترند و با حضور موثرشان در کنار مردان حوادث مهمی را برای ایران رقم زدند. اگرچه در بسیاری از موارد حضور این زنان به صورت گروهی در تاریخ ثبت شده و نام خاصی از کسی برده نشده ولی آشنایی با فعالیت و نحوه حضور آنان در صحنه جامعه خالی از لطف نیست.
به بهانه جدایی از دوره قبل تحقیقاتی و ورود به طیف جدید، نام چند تن از زنان موثر تاریخ در بخش نخستین را مرور میکنیم.
– آرتمیس:
او نخستین بانوی ایرانی است که در حدود ۲۴۸۰ سال پیش فرمان دریاسالاری خود را از سوی خشایارشا هخامنشی دریافت کرد.
آرتمیس نخستین بانویی که در تاریخ دریانوردی در جایگاه فرمانده دریایی قرار گرفت. در سال ۴۸۴ پیش از میلاد فرمان بسیج دریایی برای شرکت در جنگ با یونانیان توسط خشایارشا هخامنشی صادر شد، آرتمیس فرماندار سرزمین کار به با پنج فروند کشتی جنگی، که خود فرماندهی آنها را در دست داشت به نیروی دریایی ایران پیوست، در این نبرد ایران موفق به تصرف آتن شد. گفته میشود در این جنگ تعداد نیروی زمینی ایران ۸۰۰ هزار پیاده و ۸۰ هزار سواره و همچنین نیروی دریایی ایران دارای ۱۲۰۰ کشتی جنگی و ۳۰۰ کشتی ترابری بوده است.
آرتمیس در جنگ سالامین که بین نیروی دریایی ایران و یونان در گرفت شرکت کرد و دلاوریهای بسیاری از خود نشان داد. او همیشه مورد ستایش دوست و حتی دشمن قرار داشت. وی در نبرد سالامین در دشوارترین شرایط جنگ با دلیری و بیباکی کممانندی توانست بخشی از نیروی دریایی ایران را از خطر نابودی نجات دهد به همین دلیل بود که به افتخار دریافت فرمان دریا سالاری از سوی خشایارشا نایل شد. در دهه چهل خورشیدی یک ناوشکن با نام آرتمیس پاسداری از خلیج فارس را برعهده گرفت.
– دغدوی:
مادر زرتشت که اصلا از شهر ری بود، او با کویها و کرپنها که مردم را گمراه میکردند و از آنها مرتب فدیه و قربانی میخواستند و دین را وسیلهای برای رسیدن به امیال و خواستههای ناروای خود کرده بودند به مبارزه پرداخت. پدر و مادرش چون جان او را در خطر دیدند او را نزد یکی از نزدیکان خود به آذربایجان فرستادند او در آنجا با پوروشسب ازدواج کرد و ثمره این پیوند همایون، زرتشت پیامبر بزرگ ایرانیان است.
پانتهآ:
یکی از زنان فداکار زمان کوروش، او همراه همسرش که فرمانده سپاه کوروش بود به میدان جنگ رفت. همسرش در میدان جنگ کشته شد. به درخواست پانتهآ مراسم باشکوهی برای همسرش برپا شد و آرامگاه مجلل و شایستهای برای او ساختند. پانتهآ پس از سخنرانی مهیجی که برای لشکریان کوروش ایراد کرد و آنان را به ادامه رزم و پیروزی تشویق نمود بر بالای آرامگاه همسرش با خنجری که همراه داشت خود را کشت.
– موزا:
زن فرهاد چهارم و مادر فرهاد پنجم که در سکههای مکشوفه از زمان اشکانیان تصویر این ملکه مقتدر اشکانیان کنار پسرش فرهاد پنجم بر روی سکهها منقوش است.
– آریا تس:
تاریخنویسان یونان از این بانوی ایرانی دوران هخامنشی در جای جای تاریخ به نیکی یاد کردهاند.
– آرتا:
آرتادخت وزیر خزانهداری در زمان اردوان چهارم اشکانی. به گفته کتاب اشکانیان اثر یاکونوف روسی خاورشناس بزرگ او مالیاتها را سامان بخشید و در اداره امور مالی خطائی مرتکب نشد و اقتصاد امپراتوری پارتیان را رونق بخشید.
– ماندان:
ماندان یا ماندانا دختر آژی دهاک آخرین پادشاه ماد که همسر کمبوجیه پدر کوروش شد و از این وصلت کوروش متولد گردید. او در تربیت و نیز انتقال قدرت به کوروش سهم بسیار موثری داشت.
– فرانک:
همسر آبتین و مادر فریدون که در رهاندن و زندهماندن فریدون از دست دژخیمان ضحاک رنجها برد و در به قدرت رسیدنش نقش اساسی داشت.
– سیندخت:
همسر خردمند مهرآب کابلی و مادر رودابه و مادربزرگ رستم که در همسری زال و رودابه و جلب موافقت مهرآب پدر رودابه به این وصلت نقش مهمی داشت و نیز در موقع تولد رستم از مادر، سیندخت یار و مددکار دخترش رودابه بود. کوتاه سخن اینکه سیندخت یکی از خردمندترین چهرههای شاهنامه است.
– گردیه:
بانوی جنگجوی ایرانی. خواهر بهرام چوبینه. فردوسی بزرگ او را بهعنوان همسر خسرو پرویز یاد کرده که در چندین نبرد در کنار شاهنشاه قرار گرفته است و دلاوری بسیار از خود نشان داده است.
– گردآفرید:
دختر زیبا و چابکسوار کژدهم که پدرش در مرز ایران و توران مرزبان بود. هنگامی که به دستور افراسیاب لشکری به سرکردگی سهراب برای جنگ با ایرانیان وارد مرز ایران شد گردآفرید لباس رزم به تن کرد و به جنگ سهراب رفت. مبارزه تن به تن بین سهراب و گردآفرید شروع شد و سهراب نمیدانست که گردآفرید زن است زیرا او در لباس و کلاه رزمی شبیه مردان بود، ناگاه در حین جنگ کلاه از سر گردآفرید به زمین افتاد و موهایش نمایان شد، سهراب آنموقع دانست که طرف مقابل او دختر است، دلباخته و عاشقش شد و از او خواستگاری نمود ولی گردآفرید چون سهراب را ایرانی نمیدانست و از هویت او که پسر رستم بود آگاهی نداشت این همسری را نپذیرفت زیرا نمیخواست همسر یک نفر غیرایرانی باشد که فرماندهی لشکر دشمن را بر عهده داشت بشود.
– Bottom of Form بانو گشنسب
دختر رستم، خواهر زر، بانوی دلیر. نام وی در بزرونامه و بهمننامه بسیار آمده است. یکی از مشهورترین حکایتهای او نبرد سگانه فرامرز، رستم و بانو گشنسب است که در هنگام کشتی پهلوانان را به خاک میافکند، دلیری این بانوی ایرانی مشهور است. او منظومهای نیز بنام خود دارد که هماکنون نسخهای از آن در کتابخانه ملی پارسی و در کتابخانه ملی بریتانیا موجود است.
– هما:
دختر اسفندیار و خواهر بهمن و ملکه نامداری از سلسله کیانیان.
– کردیه:
خواهر خردمند بهرام چوبین
– شیرین:
برادرزاده و جانشین مهینبانو حاکم ارمنستان، که زنی خردمند و وفادار بود. داستان عشق او و خسرو پرویز و دلدادگی او و فرهاد در ادبیات ایران مشهور است. پس از اینکه خسرو پرویز به دست پسرش شیرویه «که مادرش مریم دختر قیصر روم بود» کشته شد، شیرویه از شیرین که که زن پدرش بود خواستگاری کرد، شیرین جواب رد به شیرویه نداد و به او گفت که من بهعنوان ملکه ایران باید بهترین مراسم سوگواری را برای پدرت خسرو پرویز بجا آورم در حالی که زیباترین لباس و آرایش را داشت با متانت به همراه موبدان و بزرگان به تشییع جنازه خسرو پرویز پرداخت. پس از انجام مراسم از حاضران خواست که او را برای آخرین وداع با جنازه همسرش تنها بگذارند. در آن هنگام با خنجری در کنار همسرش، خود را کشت. شیرین از خسرو ۴ فرزند به نامهای نستور، شهریار، فرود و مردانشه بدنیا آورد که هر چهار فرزند او در زندان کشته شدند.
– رام بهشت:
نام مؤبدی است که در شهر استخر برای ناهید، معبدی ساخته بود. رام بهشت مادر بابک و همسرساسان است که در کنار دریاچه بختگان حکومت میکرد و برای فرزند دیگرش به نام اردشیر، نگهبانسالاری شهر داراب را گرفت و این آغازی برای بوجود آمدن سلسله ساسانی در ایران بود.
– یوتاب:
سردار زن ایرانی که خواهر آریوبرزن سردار نامدار ارتش شاهنشاهی داریوش سوم بوده است. وی در نبرد با اسکندر گجستک همراه آریو برزن فرماندهی بخشی از ارتش را بر عهده داشته. او در کوههای بختیاری راه را بر اسکندر بست ولی یک خائن راه را به اسکندر نشان داد و او از مسیر دیگری به ایران هجوم آورد. از او بهعنوان شاه آتروپیان (آذربایجان) در سالهای ۲۰ قبل از میلاد تا ۲۰ سال پس از میلاد نیز یاد شده است. با اینهمه هم آریوبرزن و هم یوتاب در راه وطن کشته شدند و نامی جاوید از خود بر جای گذاشتند.
– آذرآناهید:
ملکهی ملکههای امپراتوری ایران در زمان شاهنشاهی شاپور یکم بنیانگذار سلسله ساسانی. نام این ملکه بزرگ و اقدامات دولتی او در قلمرو ایران در کتیبههای کعبه زرتشت در استان فارس بارها آمده است و او را ستایش کرده است. (کتاب ساسانیان برگ ۲۸۲)
– پرین:
بانوی دانشمند ایرانی. او دختر کیقباد بود که در سال ۹۲۴ یزدگردی هزاران برگ از نسخههای اوستا را به زبان پهلوی برای آیندگان از گوشه و کنار ممالک آریایی گردآوری نمود و یکبار کامل آنرا نوشت و نامش در تاریخ ایران زمین رای همیشه ثبت گردیده است. از او چند کتاب دیگر گزارش شده است که به احتمال زیاد در آتشسوزیهای سپاه اسلام از میان رفته است. (کتاب فرزانگان ایران برگ ۱۱)
– زربانو:
سردار جنگجوی ایرانی. دختر رستم و خواهر بانو گشنسب. او در سوارکاری زبده بوده است و در نبردها دلاوریهای بسیار از خود نشان داده است. تاریخ نام او را جنگجویی که آزادکننده زال، آذربرزین و تخوار از زندان بوده است ثبت کرد. (کتاب زن ایرانی برگ ۱۹۴)
– فرخرو :
نام او بهعنوان نخستین بانوی وزیر در تاریخ ایران ثبت شده است. وی از طبقه عام کشوری به مقام وزیری امپراتوری ایران رسید .
– کاساندان:
پس از شاهنشاه ایران کورش بزرگ او نخستین شخصیت قدرتمند کشور بزرگ شاهنشاهی ایران بود. مورخین یونانی و گزنفون از وی با نیکی و بزرگ منشی یاد میکردهاند.
– گردیه :
بانوی جنگجوی ایرانی. او خواهر بهرام چوبینه بود. فردوسی بزرگ از او بهعنوان همسر خسروپرویز یاد کرده که در چندین نبرد در کنار شاهنشاه قرار داشته است و دلاوری بسیاری از خود نشان داده است.
– هلاله :
پادشاه زن ایرانی که به گفته کتاب دینی و تاریخی بندهش (۳۹۱ یشتها + ۲۷۴ یشتها) در زمان کیانیان بر اریکه شاهنشاهی ایران نشست. از او بهعنوان هفتمین پادشاه کیانی یاد شده است که نامش را همای چهرآزاد و همای و همون نیز گفتهاند. او مادر داراب بود و پس از «وهومن سپندتان » بر تخت شاهنشاهی ایران نشست. گفته میشود وی با قدرت سی سال پادشاه ایران بود و هیچ گزارشی مبنی بر بد کردار بودن وی و ثبت قوانین اشتباه و ظالمانه به ثبت نرسیده است.