دیش‌هایی بر پشت وانت!

نون خشکیه! دمپائی پاره، آهن قراضه، پلاستیک کهنه…؛ می‏خریم.
سبزی خوردن، آشی، پلویی، سبزیه.
شکی نیست چنین جملاتی بسیار به گوشتان آشناست. احتمالا تاکنون در کوچه و خیابان وانت‏های زیادی را دیده‏اید که برای فروش اجناس‌شان، فریاد بزنند.

من هم شنیده‏ام و دیده‏ام. هم مدل قدیمی‏اش را هم مدل مدرن و امروزی!
شاید در دل‌تان بپرسید مگر مدل امروزی و دیروزی دارد؟!
بله دارد. چند روز پیش با همین چشمان خودم شخصی سوار بر وانت را دیدم که در خیابان فریاد می‌زد:
«دیش رسید، رسیور ماهواره دارم، پروگرم می‏کنم، نصب می‏کنم، قیمت‏ها شکسته شد، ماهواره»
همه مدل دوره‌گرد را دیده بودیم جز این مورد. بفرمایید. این هم ورژن ۲۰۱۰ دوره‏گردی!

ابتدا با شنیدن این جملات میخکوب شدم ولی بعد با چند بار باز و بسته کردن چشمانم از صحت این قضیه اطمینان پیدا کردم و جلو رفتم. از فرد خوش صدایی که در پشت وانت، کف دستانش را به هم می‌کوبید و فریاد می‌زد، پرسیدم:
– آقا مگه ماهواره آزاد شده!؟
– نمی‏دونم. این‏ها را داده‏اند به من، بفروشم.
-یعنی اگه مواد مخدر هم بهتون می‏دادند، علنی می‏فروختید؟!
جوابی نمی‌دهد و نگاهش را به دیگر مشتریانش می‌دوزد.
آقا این رسیور چنده؟

– پنجاه هزار تومن
-حسن! شنیدی؟ می‏گه ۵۰ تومن. خیلی می‏ارزه. آخرین مدل رسیوره، زنگ بزن رضا و فرشاد بگو براشون بخرم یا نه؟!
شخصی در آن اطراف رو به آقای حسن می‌کند و می‌پرسد: «آقا، مگه شما از قیمت رسیور اطلاع دارید؟ قیمتی که این آقا می‌ده برای خرید مناسبه!؟«
– چی بگم والله! من فقط می‌دونم این آخرین مدل رسیوره و قیمتش هم همه‏جا حدودا سه برابره. ولی ماهواره ندارم به جون داداش!!

در همین حین نوجوانی ۱۴- ۱۵ ساله که به نظر می‌رسد دانش آموز است رو به فروشنده می‌کند و می‌گوید: «آقا، شما قفل کانال‏ها رو هم می‏تونید باز کنید؟«!
و دیگری که دلگیرانه انتقاد می‌کند و می‌گوید: «آقا یعنی چی؟ جمع کن این بساط رو. خجالت داره«.
تمام این اتفاقات در عرض سه دقیقه رخ می‌دهد و من همچنان هاج و واج نظاره‌گر خرید و فروش این ابزارآلات توسط مردم هستم. در این بین بعضی‏ها یادداشتی بر روی کاغذ می‌نوشتند و به مخفیانه به دست فروشنده می‏دادند و می‏رفتند. بعد که نزدیک‏تر شدم، دیدم آدرس و شماره تلفن داده‏اند برای نصب رسیور و برنامه‌ریزی کردن.

هر چه باشد به عنوان یک شهروند ایرانی باید نسبت به این حرکت غیر قانونی احساس مسئولیت نشان می‌دادم. وقتی دیدم اوضاع بدجوری به هم ریخته شده، سریع شماره‏ی ۱۱۰ را گرفتم.
– سلام آقا. ببخشید می‏خواستم یه مورد مشکوک گزارش کنم.
– بفرمائید.
– من الان از خیابون رد می‏شدم که…
– خانوم این مورد قبلا هماهنگ شده!
– یعنی چی هماهنگ شده؟!
-هیچی خانوم هماهنگه دیگه.

با اصرارهای فراوان من توضیح می‌دهد که این یک برنامه‌ی «دوربین مخفی» است! نیروی انتظامی با هماهنگی صدا و سیما این برنامه را ترتیب داده‏اند تا عکس‏العمل مردم را نسبت به موارد غیر قانونی بدانند و یک سری دلایل دیگر که الان فرصت توضیحش نیست…

به نظر می‌رسد جدای از درستی یا عدم درستی این اقدام مشترک صدا و سیما و نیروی‌انتظامی -که خود بحث مفصلی را می‌طلبد- نهاد های فرهنگی و مسئولین امر بایستی تحلیل رفتارهای گوناگون مردم در این جریان را در دستور کار خود قرار داده و با برنامه ریزی صحیح و استفاده از کلیه‌ی امکانات، در صدد ارتقا سطح فرهنگی مردم در مقابل چنین هجمه‌هایی باشند.

۱ دیدگاه در “دیش‌هایی بر پشت وانت!”

  1. در توصیف نشانه های آخرالزمان آمده است که :
    ۱. حدود الهی تعطیل شود وطبق هوی وهوس عمل شود .

    ۲. مسجدها پر از کسانی می شود که از خدا نمی ترسند و غیبت می کنند .

    ۳. مسجدها پر از کسانی می شود که از خدا نمی ترسند و غیبت می کنند .

    ۴. حق بمیرد وطرفدارانش نابود گردد .

    ۵. انسان ها اموال خود را در غیر طاعت خدا مصرف می کنند وکسی مانع نمی شود .

    ۶. کسی که امر به معروف می کند خوار و ذلیل می شود .

    ۷. زندگی مرد از راه لواط و زندگی زن از راه زنا تامین می شود .

    ۸. حلال،حرام گردد و حرام،حلال گردد .

    و نمونه هایی از این دست…

    دیگر نمی توان چیزی گفت . آقا خودش باید بیاد .

    اللهم عجل لولیک الفرج بحق محمد و آل محمد

    موفق باشید

دیدگاه‌ها بسته شده است.