حالا دیگر مدتهاست که بزرگمردان جهان دریافتهاند که زنان در تمام عرصههای اجتماعی حضور دارند. اما زنان و دختران به این حضور اجتماعی قناعت نکرده و در فضای اینترنتی و شبکههای اجتماعی مجازی راه پیدا کرده و بخش عمدهای از این فضا را به خودشان اختصاص دادهاند.
این حضور را نه تنها در آمارهای اعضای فیسبوک و زنان بلاگر میتوان دریافت، بلکه میتوان آن را در حضور پرشور دختران و زنان در همایش بزرگ وبلاگنویسان دید.
نخستین اردوی وبلاگنویسان با موضوع عفاف و حجاب صبح روز چهارشنبه ۲۸ اردیبهشت آغاز به کار کرد. البته ناگفته نماند که مسئولان همایش از بعدازظهر سهشنبه میزبان میهمانان غیرتهرانی اردو در اردوگاه باهنر بودند.
این همایش که با مشارکت و حمایت سازمان صدا و سیما، معاونت فرهنگی اجتماعی شهرداری تهران و مرکز توسعه رسانههای مجازی وزارت ارشاد برگزار شده و تا جمعه ۳۰ اردیبهشت ادامه دارد، میزبان بیش از ۳۰۰ نفر از وبلاگنویسان سراسر کشور است.
همایشی که در ساعات اولیه و با وجود برنامهریزیهای دقیق و تلاش بیوقفهی دستاندرکارانش، با پیامک مخاطب یکی از سایتها، به سوژهای برای جنجالسازی برخی سایتها تبدیل شد و البته حاشیههایی هم داشت که نمیتوان از آنها گذشت…!
افتتاحیه
شروع مراسم مثل همه همایشها با سخنرانی آغاز شد و پروین سلیحی، مدیر این جشنواره دقایقی درباره این جشنواره عفاف و حجاب سخنرانی کرد و پس از آن معصومه آشتیانی از برنامههای مجریان این همایش برای نهادینهکردن فرهنگ احترام به نظرات مخالف و پایبندی به اصول اخلاقی در فضای مجازی سخن گفت. سخنران دیگر هم مهندس ایازی، معاون فرهنگی اجتماعی شهرداری تهران بود که از افتتاح پارک حجاب توسط شهرداری تهران سخن گفت.
جیک جیک اینترنتی!
خانم آشتیانی بین صحبتهایش مطلبی گفت که برای مخاطبین بسیار جذاب بود و آن مفهوم نامهای سایتهای پر مخاطب غربی بود. آشتیانی معتقد بود که غربیها در عرصه رسانهای بسیار زیرکانه و هوشمندانه عمل میکنند و این فراست را میتوان در نامگذاریهای آنان نیز دریافت.
وی به نام توییتر اشاره کرد و گفت: توییت یعنی جیک جیک کردن. اما وقتی تبدیل به توییتر میشود، فریاد گوشخراشی میشود که شاید آزاردهنده باشد.
حمله ابابیل
آشتیانی در مورد این جیک جیکهای اینترنتی گفت: وقتی مسائل پیرامونی توییتر را میخواندم، یاد جریان حمله ابابیل به اصحاب فیل در مکه افتادم. یاد همافزایی سنگهای کوچک توسط کبوتران کوچک! همراهی که توانست یک لشگر بزرگ را شکست بدهد.
نوزادی به نام فیسبوک
ایازی در باب اهمیت فضای مجازی در دنیای امروز گفت: در تأثیر این فضا همین بس که یکی از مصریها، نام نوزاد خود را “فیسبوک” گذاشته است!
مرام وبلاگی نداریم!
بعد از مراسم افتتاحیه و مراسم شیرین پذیرایی، دکتر محسن اسماعیلی، عضو حقوقدان شورای نگهبان در مورد اخلاق در فضای مجازی سخنرانی کرد و گفت اگر آبروی کسی را بریزیم، خدا آبرویمان را میریزد. باید در این نشستها، بهدنبال تهیه مرامنامه اخلاقی وبلاگنویسان باشید و اجازه بدهید وبلاگنویسان و تشکلها به این مرامنامه بپیوندند.
کارگاههای آموزشی
در اولین روز همایش، بعد از صرف نهار، چند کارگاههای آموزشی برگزار شد که عناوینی چون «پشت پرده فیسبوک»، «عکاسی»، «رنکینگ» داشت.
تهرانگردی به شرط وبلاگنویسی!
هشت اتوبوس بسیج شدند تا در روز اول، وبلاگنویس ها را به برج میلاد برسانند. از آن بالا همهچیز کوچک بود و آن بالا سوال کودکیام باز برایم زنده شد که: خدا چقدر بزرگ است؟ و ما در برابرش چقدر کوچک!
نگاههای بیگانه
در اردوی بازدید از برج میلاد، بیشتر وبلاگنویسان دختر، چادر مشکی به سر داشتند و پسران نیز محاسن اسلامی. شاید خواندن این مطلب برای کسانی که نام ایران را با پسوند جمهوری اسلامی میشناسند عجیب نباشد اما آنچه بسیار دردناک بود، نگاههای متعجب و گاه تحقیرکننده شهروندان تهرانی بود به گروه وبلاگنویسانی که منتظر رسیدن اتوبوسها برای بازگشت به اردوگاه. گویی جماعتی بیگانه، وارد شهری شدهاند که پوشش و نگاهشان از جنسی دیگر است. تازه اینجاست که در مییابی چقدر در زمینه حجاب و عفاف کم کار کردهایم و متفاوت کار نکردهایم.
باز هم تهران را میگردیم
هرچند که هدف اصلی از برگزاری این اردو آموزشهای فرهنگی محتوایی، برگزاری کارگاههای تخصصی وبلاگنویسی، هماندیشی، آشنایی و همگرایی وبلاگ نویسان ارزشی بود اما برنامههای جنبی آن صفای دیگری به جمع دخترانه وبلاگنویس داده است. در اولین شب اردوی تهرانگردی، با عنوان بازدید از برج میلاد آغاز برگزار شد و طبق برنامه، وبلاگنویسان از باغ موزه دفاع مقدس، کاخ موزه سعدآباد، پارک بانوان تهران نیز بازدید خواهند کرد.
و خداوند زن را آفرید
آقایان وبلاگنویس، همون ساعتهای اول کم آوردند و به نقش بیبدیل دختران و زنان اذعان کردند. بطوریکه در ستون نمکدون ( که کلاً هم خیلی بینمک بود ) ویژهنامه روز اول همایش نوشت:
«…خیلی کار بود، پیشنهاد دادیم که کار با واحد خواهرا تقسیم بشه. اصلا به نظر عزراییل (نام مستعار اون یکی وبلاگنویس حاضر در همایش) خدا زنها رو برای همینجور کارا آفریده بود. برای نشریهنویسی. کار به اصطلاح فرهنگی.»
البته دو خط بعد فهمیدیم که این مخلوقات ذکور تنها قصدشان از ارائه این مطلب، ضد حال به دختران حاضر بود. چرا که در ادامه نوشته بودند:
«بعد از کلی کلنجار رفتن، آقای حامد احسانبخش ( دبیر اجرایی همایش) قبول کردند که کار تلفیقی انجام بدیم. با واحد خواهرا هماهنگ شد و اونا یه آیتم به تمام آیتمهایی که ما نوشته بودیم اضافه کردند و اون هم چرند و پرند بود.
همه رو برق میگیره ما رو چراغ نفتی. این چیزی بود که آسد سعید میگفت به این خاطر که ما پای خواهرا رو به نشریه باز کردیم تا بلکه یه خورده بار کاری ما کم بشه ولی نه تنها کار کم نشد بلکه …»
معلومه مسله حجاب نبوده روابط دختر وپسر از نوع حزب اللهی بوده ! واقعا خجالت بکشید اگر دیگران اینکار رابکنند بی دین هستن حرام است ولی براشماها اشکالی ندارد…فاین تذهبون
سلام ما دعوت شده بودیم ولی به دلیل مشغله نتونستم بیام. میخواستم بدونم نتیجه این همایش چی شد؟
سلام
برای این مشکل چاره ای جز صبر نداریم تا بلکه شعور اجتماع به این مرحله برسه که حجاب مال خود آدمهاست نه برای رضای کسه دیگه.
البته کسی که خدا تو دلشه و به راهش ایمان داره از این نگاه ها و تهدید ها نمی ترسه
البته باید افرادی رو که از چادر سو استفاده می کنن و بقیه رو زیر سوال می برن از این موضوع استثنا کرد