دور نخست مطالعاتی در رابطه با زنان نامآور ایران را در حالی پشت سر میگذاریم که با چندی از زنان دوران هخامنشی، دیلمی، خوارزمشاهی و ساسانی آشنا شدیم. اگرچه موارد بسیار اندکی را مورد بررسی قرار دادیم ولی بهانهای شد برای بیشتر خواندن و بیشتر دانستن. اگر آمادهای برای تحقیق قدم فراتر گذاریم و سری به دختری از عصر صفویه و زنانی از تاریخ قاجار بزنیم…
امروز در رابطه با دختری سخن میگویم که تأثیر شگرفی بر دربار هندوستان گذاشت، او در خردسالی به همراه خانوادهاش دربار صفویان را ترک کرد و پس از مهاجرت به هند وارد دربار گورکانیان شد…
ارجمند بانو بیگم:
همسر ایرانیتبار شاه جهان، پادشاه گورکانی هند که در تاج محل- واقع در اگرا هندوستان- دفن است. او دختر آصفخان؛ وزیر جهانگیرشاه گورکانی بود. خاندانش نخست در دربار شاه طهماسب صفوی مقام وزارت داشتند و پس از مهاجرت به هند نیز در دربار پادشاهان مغول آن دیار مناصبی شایسته یافتند.
ارجمندبانو تحت تربیت پدر مدبر و مقتدر خویش پرورش یافت و در عنفوان بلوغ، مورد پسند » شاهزاده خرم» از پسران جهانگیرشاه قرار گرفت. بنا به خواست آصفخان موعد خواستگاری موکول به زمانی شد که وی به سن چهارده سال و چهارده ماه و بیست روز رسیده باشد – یعنی پنج سال بعد در بهار۱۰۲۱ق- . ارجمند بانو بهعنوان همسر دوم شاه جهان وارد کاخ سلطنتی شد و به دلیل علاقه شدید شاه به وی، ملقب به «نواب خانوم ممتازالزمانی» گشت.
شاه جهان، نواب خانوم را مسئول نگهداری مُهر حکومتی، مشهور به «مُهر اُوزک» نمود. این مهر بالاترین حکم حکومتی بود و هر تقاضا و احتیاجی که مهمور به این مهر بود بیدرنگ اجابت میشد. به دلیل جمال، کمال و خرد ارجمندبانو هر روز بر تعلق خاطر شاه بر او افزوده میگشت، تا جایی که سالانه مبلغ ده لک- یک میلیون- روپیه به همراه دو لک اشرفی مقرر و شش لک روپیه نیز بهعنوان پاداش برای وی در نظر گرفت.
وی در مسائل سیاسی با شاه همفکری میکرد و در اکثر جنگها همراهش بود. از پس پرده به درخواست رعیت رسیدگی میکرد و به فراخور نیاز آنها، زمین و مستمری و زر میپرداخت. او پس از نماز عصر در دولتخانه حضور مییافت و طبقات مختلف مردم را به حضور میپذیرفت و به تظلمخواهی کشکچیان – جوکیها و هندوها – مینشست و پس از نماز و شام به امور دولتی رسیدگی مینمود و به اشعار شاعران و موسیقی خنیاگران گوش میسپرد. بیگم هر سال در سه روز اول ماههای رجب و رمضان ده هزار روپیه به مستمندان پرداخت میکرد.
او طی نوزده سال زندگی مشترک با شاه، هشت فرزند پسر و شش دختر به دنیا آورد. وی در اثر این زایمانهای پی در پی، ضعیف شد و در جریان به دنیا آوردن «گوهر آرا» دچار مشکل شد و یک شبانهروز پس از زایمان در چهارشنبه ۱۷ ذیقعده ۱۰۴۰ق درگذشت.
مرگ وی برای شاه بسیار ناگوار بود و تا مدتها در سوگ وی نشست و از مجالس شادی دوری جست. «کنبو» به نقل از شاه جهان آورده:« دنیا و لذت پادشاهی را با وجود ارجمندبانو میخواهم».. نخست جسد او را در باغ زرین به صورت امانت دفن کرده و پس از ششماه با آماده شدن مقبرهاش در «تاج محل» وی را به جایگاه ابدیاش منتقل میکنند. شاه پس از فوت ارجمند بانو خیرات زیادی را پرداخت کرد و در هنگام جابهجایی جسد دستور داد تا در مسیر انتقال تابوت، غذا و درهم و دینار بسیاری بین فقرا پخش نمایند…