بهای سنگین زن بودن!

برای پرسیدن ساعت به زبان عربی، خیلی نیازی به این در و آن در زدن نبود. کافی بود فقط روی مچ دست چپم دایره‌یی بکشم و با انگشت آرام یکی دو ضربه به وسط آن دایره فرضی بزنم تا زن عرب کنار دستی‌ام، منظورم را بفهمد. صورتش را نمی‌دیدم. یک روبنده‌ی سیاه داشت از زیر چشمانش و یک تکه پارچه حریر مشکی هم روی سرش انداخته بود که تا پایین صورتش را پوشانده بود.

ساعت نداشت اما موبایلش را از کیفش درآورد و زمانش را نشانم داد. موبایلش را که نشانم می‌داد از تعجب چیزی که می‌دیدم خشکم زده بود. زن عرب که اصلا هیچ کجای صورتش معلوم نبود، ناخن‌های مانیکور شده‌ی زیبایی داشت که به آنها لاک صورتی خوش‌رنگی زده بود و دقیقا دور تا دور انگشتانش از زیر ناخن‌ها تا انتهای بند دوم انگشتش نقوش زیبایی طراحی کرده بود که این نقش و نگارها زیبایی ناخن و انگشتهایش را چند برابر کرده بود.

تعجبم از نوع لاک زدن و طراحی روی انگشتانش نبود، ولی چون اصلا با نوع حجابش هماهنگی نداشت، حیرت‌انگیز بود. دقیقا همین رنگ لاک و همین نقوش را روی انگشتان پاهایش می‌دیدم که صندل مشکی براق پوشیده بود بدون جوراب!!! با دیدن این صحنه و صحنه‌های مشابه فهمیدم که حجاب برای زن‌های آنجا که اینچنین سر و صورت خودشان را می‌پوشانند معنای واقعی خود را ندارد و به‌گونه‌یی تحت تاثیر اجبارهای عرفی و اجتماعی است، نه دینی!

فرصت را غنیمت شمردم و با او حرف زدم هرچند دست و پا شکسته، یک جمله را مجبور بودم هم عربی بگویم هم انگلیسی ولی هم او منظورم را می‌فهمید، هم من. شاید هم زن‌ها زبان هم را خوب می‌فهمند. اصلا ناراضی نبود از اینکه حق رانندگی ندارند.

بیشتر زنها در آن‌جا حق ندارند بیرون از خانه فعالیت اجتماعی داشته باشند. تقریبا فعالیت اجتماعی زن‌ها در آن کشور چیزی نزدیک به صفر است و این محدودیت تنها مختص کار کردن بیرون از خانه نیست، بلکه وضعیت زن در این دو شهر تاسف‌بارتر از آنی بود که من می‌دیدم؛

این نکته را وقتی فهمیدم که از جلوی رستوران‌ها و فست‌فودهای بزرگ زنجیره‌یی رد می‌شدم و دهانم از حیرت باز می‌ماند وقتی می‌دیدم رستوران پر بود از مردهایی که با هم نشسته‌اند و خوش می‌گذرانند و زن‌هایشان حق ورود به داخل را نداشتند، زن‌های بیچاره زیر پله‌های فست فود یا گوشه و کناری که دیده نشوند، بیرون از غذاخوری آرام مشغول غذاخوردن بودند!!!

وضعیت، موقعیت و شخصیت زن حداقل در دو شهر مکه و مدینه که من دیدم به شدت تاسف‌بار است. زن‌ها به‌راحتی در خیابان‌ها رفت و آمد نمی‌کنند، تقریبا در هیچ فروشگاه، مغازه و یا هر جای دیگری کار نمی‌کنند، مگر موارد خاصی که فقط نیاز به حضور یک زن باشد.

حجاب و نوع پوشش همه زنان شبیه به هم است. مانتوی عربی بلند مشکی با همان حجاب روی سر که اول مطلبم گفتم؛ تنها تفاوت مانتوها و چادرهایشان نوع گیپور سر آستین‌هایشان است.

فروشگاه‌هایشان را هم که بگردی می‌فهمی به هیچ‌وجه در مانتوهای عربی تنوع رنگ و اندازه وجود ندارد، فقط و فقط مشکی و بلند!

این‌جا بود که فهمیدم ما زنان ایرانی عجب شانسی داریم که این همه فعالان حقوق زنان و فمنیسم داخلی و خارجی حمایتمان می‌کنند، تا جایی‌که سازمان حقوق بشر و کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان و مجامع بین‌المللی عینهو شیر پشت سرمان ایستاده‌اند و حواسشان به ما هست تا نکند خدایی نکرده حکومت اسلامی حقی ازمان ضایع کند!!!

دستشان درد نکند، ولی جدا «زن‌های کشورهای دیگر بیشتر به کمکشان نیاز ندارند؟ که آنها هم و غمشان را گذاشته‌اند برای ما و در مقابل ظلمی که به این زن‌ها میشود صدایشان درنمی‌آید؟

۵ دیدگاه در “بهای سنگین زن بودن!”

  1. (دیدن این صحنه و صحنه‌های مشابه فهمیدم که حجاب برای زن‌های آنجا که اینچنین سر و صورت خودشان را می‌پوشانند معنای واقعی خود را ندارد و به‌گونه‌یی تحت تاثیر اجبارهای عرفی و اجتماعی است، نه دینی!)
    خواهر من این جمله از خود شماست . حالا وجدانی اگه یک نفر بیاد ایران همین حرف رو در مورد ایرانیا بگه شما چی برداشت میکنید .۰

  2. باسلام
    من با این جملتون(این‌جا بود که فهمیدم ما زنان ایرانی عجب شانسی داریم که این همه فعالان حقوق زنان و فمنیسم داخلی و خارجی حمایتمان می‌کنند، تا جایی‌که سازمان حقوق بشر و کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان و مجامع بین‌المللی عینهو شیر پشت سرمان ایستاده‌اند و حواسشان به ما هست تا نکند خدایی نکرده حکومت اسلامی حقی ازمان ضایع کند)مخالفم. اونا حواسشون به حق شما نیست. میخوان بدونن اگه بگن زنهای ایرانی باید درانتخاب حجاب آزاد باشند چه عکس العملی ازخودشون نشان میدن. کسی با کار کردن وآزادی زنها مخالف نیست ولی با شرایطش. همه دوست دارن با همون راحتی که داخل خونه هستن برن بیرون. اما…

  3. کاش همه ی زن ها نه به شدت زنهای عرب ولی یک دهم آنها زیباییشان را برای شوهرشان می گذاشتند.

  4. واااااقعا عالی بود
    ممنونم خیلی به جا و منطقی بود
    زنده باد جمهوری اسلامی ایرانمان

دیدگاه‌ها بسته شده است.