زیاد به دانشکده رفت و آمد میکردم. اما اینبار فرق میکرد. توی محوطه دانشکده، جلو ساختمان آموزش، حتی مقابل در ورودی خوابگاهها، چند بنر نصب کرده بودند که طرحهای جالب هنری و زیبایی داشت و به صورت نمادین و غیرمستقیم به مساله حجاب اشاره میکرد. در یکی از این بنرها دو فانوس کنار هم بودند که یکی شیشهی محافظ داشت و آن یکی همان شیشه محافظ را هم نداشت و شعلهی آتش توی دلش نمیتوانست در مقابل باد مقاومت کند و در نهایت خاموش شده بود. و چند طرح مختلف دیگر که زیر هر کدام تک جملههایی درباره حجاب نوشته بودند.
خوشم آمد. دقت کردم دیدم زیر طرحها نوشته شده «نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران – پردیس ابوریحان». سراغ دفتر نهاد دانشکده را گرفتم. خیلی سخت نبود. زود پیداش کردم و بدون وقت گرفتن و هماهنگی قبلی، از حجتالاسلام عباس فرجی خواستم راجع به این طرح با هم گفتگو کنیم. بعد از گفتگو سعی کردم با امکاناتی که داشتم، عکسهایی از این بنرها بگیرم. عکاسی با چادر، تجربهی جالبی بود که بهنظر خودم، خوب هم از آب در آمد.
چرا این روش را برای ترویج فرهنگ عفاف و حجاب انتخاب کردید؟
ما و امثال ما در دانشگاهها و دانشکدههای مختلف کشور، مهمترین دغدغهمان ترویج فرهنگ عفاف و حجاب است که در اولویت فعالیتهامان قرار دارد. در این زمینه فعالیتهای فراوانی انجام شده و میشود؛ مثل همایشها، توزیع نشریات، نمایشگاهها، برگزاری اردوها و اخیرا برگزاری کرسیهای آزاداندیشی به فرموده مقام معظم رهبری. اما در حقیقت وقتی در جزییات این فعالیتها ریز شدیم، فهمیدیم میزان بازدهیشان آن چیزی نبود که ما انتظار داشتیم. بیشتر مخاطبان اینگونه طرحها، کسانی هستند که مشکل و مسالهای با فرهنگ حجاب نداشتند و ما منظورمان جذب حداکثری دانشجویان بود که به هدفمان نمیرسیدیم. بنابراین تصمیم گرفتیم از روشهای ابداعی و ظریف در این زمینه استفاده کنیم تا مخاطب، ذهنش درگیر شود و به فکر کردن وادار شود که با ابزار هنر به این هدف رسیدیم.
آیا این کار شما بازخورد واضح و روشنی از طرف دانشجویان داشت؟
جالب است اگر برایتان بگویم که عکسالعمل دانشجویان خود ما را غافلگیر کرد. از این جهت که اتفاقا تعداد زیادی از دانشجویان موافق و مخالف، جلو این بنرها با هم به بحث و تبادل نظر میپرداختند و نکته جالبتر این که بیشتر دانشجویان دختر و حتی پسر، به خاطر استفاده از این طرحها و نصب اینگونه بنرها برای ترویج فرهنگ حجاب از ما تشکر میکردند. البته ناگفته نماند که اساتید محترم دانشگاه هم عکسالعمل خوبی نشان دادند و با ما همراهی کردند. در کل نتیجهای که ما از عکسالعملها دریافت کردیم مطلوب و رضایتبخش بوده و نشان میدهد که این طرح اثرگذاری خوبی داشته است.
چرا فعالیتهای فرهنگی در این زمینه هر چه بیشتر میشود نتیجه کمتری میگیریم؟
سوال خوبی کردید. باید ببینیم مشکل کجاست. به نظر من یکی از مشکلات، تبلیغات گسترده و ضدفرهنگی است که بر علیه احکام اسلامی در دانشگاهها انجام میشود. جالب اینجاست که اگر در خیلی از فعالیتهای به ظاهر فرهنگی دانشگاهها دقت کنیم، میبینیم که اینگونه فعالیتها اتفاقا ضدفرهنگی است. مثلا کانونهایی در دانشگاهها تاسیس میشود که ضرورت چندانی ندارد و به علت اختلاط نابهجای دختر و پسر در آنها و عدم نظارت مسولین، معاونت فرهنگی و فوق برنامه بر این کانونها، که گاهی منشأ نابههنجاریهای اخلاقی و اجتماعی میشوند، نه تنها به هدف فرهنگیمان نمیرسیم، بلکه یک معضل ضدفرهنگی نیز اضافه کردهایم.
اما مورد دیگر این قضیه این است که خیلی سادهلوحانه است اگر فکر کنیم دشمن نشسته و دارد فقط به ما نگاه میکند و هیچ فعالیتی نمیکند؛ آن هم نسبت به دانشگاهی همچون دانشگاه تهران!
برای نمونه همین شبکههای اجتماعی مجازی که درصد بالایی از دانشجویان در آنها عضو هستند که حتما یکی از فلسفههای وجودی این شبکهها غوغا کردن و ایجاد مانع در برابر اشاعهی فرهنگ دینی و احکام اسلامی در دانشگاههاست. جوّ و فشاری که اینگونه شبکهها ایجاد میکنند گاهی بر تصمیمگیری مسئولین اثر میگذارد؛ دقیقا مثل همین طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاهها که مخالفین با توسل به همین شبکهها آن را تبدیل به یک معضل اساسی کردهاند.
برگردیم به بحث اصلیمان. به نظر شما بودجهای که برای فعالیتهای فرهنگی اختصاص میدهند کافی است؟ و اساسا برای فعالیت در این زمینهها بودجه مناسبی در اختیارتان قرار میگیرد؟
وزارت علوم قوانین و مصوبههای خوبی برای بودجههای فرهنگی دارد اما باید دید آیا مدیریت دانشگاهها به این قوانین و مصوبهها احترام میگذارند یا تنها دغدغهای که ندارند همین مسایل فرهنگی است؟ من مختصر و مفید برایتان مثالی میآورم؛ خودتان نتیجه لازم را بگیرید. بعضی از دانشگاهها از پرداخت هزینه ایاب و ذهاب امام جماعت و هزینههای مراسم مذهبی دریغ میکنند، چه برسد به کارهای فرهنگی بزرگ و اثرگذار. حتی گاهی برای دریافت مبلغ ناچیزی، چند روز وقت مجموعه ما گرفته میشود.
و اما آخرین سوال اینکه راهکاری در زمینه اشاعهی فرهنگ حجاب در دانشگاهها سراغ دارید؟
متاسفانه مد شده تا حرف از مساله حجاب پیش میآید، فورا راهکار فعالیت فرهنگی را پیشنهاد میدهند که در بیشتر موارد در حد حرف زدن باقی میماند و اصلا به کارها و فعالیتهای زیرساختی اشارهای نمیشود. ما از فقر قوانین و برنامهریزیهایی رنج میبریم که نبودشان معضل اصلی است. برای مثال عدم وجود قانون یکدست و شفاف برای پوشش دانشجو در دانشگاه یکی از مسایلی است که به راحتی قابل حل است و مساله دیگر توجه بیشتر به دغدغه عفاف و حجاب در دانشگاه است. به ظاهر مسئولین ما میگویند دغدغه حجاب دارند اما فعالیت مفیدی انجام نمیدهند.
برای عوض کردن آسفالت یک خیابان چند مهندس و متخصص به کار میگیرند و برای جا انداختن فلان پفک و چیپس و شامپو از هزار و یک جور تبلیغات هنری استفاده میکنند، اما یک عده متخصص فن نمیآورند که بنشینند و در زمینه حل معضل حجاب در دانشگاهها طرح و برنامه بریزند و نقشه راه مشخص کنند تا بهتر و زودتر در این زمینه به نتیجه برسیم. البته جا دارد که از گروه سایبری حجاب و دختران خمینی کبیر هم تشکری داشته باشیم که طرح هایشان را دراختیارمان قرار دادند.
در همین رابطه: گزارش اختصاصی تصویری چارقد از طرحهای فرهنگی در دانشگاه تهران – پردیس ابوریحان