هنوز چند صباحی از ماه مبارک رمضان نگذشته بود، که دوست خوبم، مریم حدادی؛ نویسنده وبلاگ زیتون، درمورد ایدهای صحبت میکردند. حلاجی خود ایده برای خودم، زیاد سخت بود. سخت ازین نظر که میدیدم دوستم میخواهد ترکیب واقعی دخترانهگی این روزهایمان را به تصویر قلم بکشد. تابستان+ روزه + … ؟ تشنگی؟ نه. دختران؟ نه. «حجاب!» کلمهای که این روزها بدلیلهایی با نام پوشش ازش یاد میکنیم! اما اینبار خیلی جدی و سرسخت گفت: حجاب. همین.
هنوز چند صباحی به پایان ماه مبارک رمضان مانده است، اما موج «صبر ریحانهها» به مطالب خیلی خوبی رسیده است. مطالبی که گاها خیلی بینظیر بودند. برای این گفتگو باید کم گفت اصلا. مریم حدادی؛ دبیر موج وبلاگی صبر ریحانهها را دعوت کردیم تا از موج بگوید و امواجش…
تفاوت این موج با حرکتهای مشابه چیست؟ تکرار تجربیات قبلی بود یا تجربیات جدیدی هم به دست آمد؟
این موج در واکنش به فعالیت یا کار دیگر نیست. هدف این موج این است که زیباییهای حجاب را نشان بدهد و خیلی از خوبیهای دیگری که در کنار حجاب به دست میآید؛ نقطه مقابل بعضی از حرکتها که بیحجابی را هدف قرار داده بودند.
در حرفها و حرکتهای قبلی آنقدر درباره بیحجابی حرف زدیم که تقریبا فراموش کردیم خود حجاب زیباست، حیا و عفت زیباست. فراموش کردیم از آرامش حجاب حرف بزنیم. گاهی وقتها خودمان مقصریم که بیشتر به بیحجابی میپردازیم.
شاید اگر به همین نکات ظریف امر به معروف و نهی از منکر که گاهی مورد غفلت قرار میگیرد میپرداختیم، وضع امروزمان اینطور نبود. باید بیان میکردیم که دخترهای خوب تعدادشان کمتر از دخترانی نیست که بد به نظر میرسند.
هدف ما این بود که این موج ضربه اول باشد؛ یعنی در واکنش به حرکت و موج دیگری نباشد. خود موج، طرح مسئله کند و به کمک وبلاگنویسان به جواب برسد. تجربیات خوبی در طی همین مدت هفته اول موج به دست آمد؛ مثل اینکه چقدر افراد فعال و آماده در این زمینهها داریم.
ایده اولیه این طرح از کجا آمد؟
ایده اول از نهضت مردمی پوسترهای عاشورا بود. اکثر اوقات این نهضت راه حلهای جدیدی برای مسائل داشت. چند وقتی هم بود که در فکر حرکتی برای حجاب و عفاف بودیم. تا اینکه پیشنهاد راه انداختن یک موج اینترنتی از طرف دوستان داده شد و الان هم با حمایت نهضت، فعالیت «صبر ریحانهها» ادامه دارد.
نوشتن درباره این مسئله از سوی خود خانمها به نوعی تفاخر یا ریا نیست؟
این نوع نوشتن ریا نیست. منی که برای حجابم و احساسم به حجاب مینویسم و یا طرح میزنم، در یادداشت و طرحم همان حرفهایی را میزنم که در اجتماع با حجاب بیان میکنم. در خود قرآن داریم که «مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَی الْقُلُوبِ». حجاب و خدمت به حجاب خارج از محدوده این آیه نیست. محجبه بودن برای ما یک ارزش است و بیشتر ارزشها افتخارآفرین و خوب هستند.
تا اینجا بیشتر خانمها نوشتهاند یا آقایان؟
یکی دو روز اول بیشتر آقایان نوشتند ولی الان نسبتا متعادل شده است. برای خود من این نوع نگاه آقایان و تقدیرشان از حجاب جالب بود. البته کامنتها و ایمیلهایی هم دریافت کردهایم که مخالف جمع بستن گرما و حجاب و روزهاند. این البته خوب است. این مسئله نشانگر این است که این موج منتشر شده و بازخوردهای متفاوتی میگیرد.
در اجتماعی بودن حجاب شکی نیست، اما روزه امری فردی است. آیا این دو با هم تضادی ندارند؟
چه حجاب و چه روزه، ظاهر یک عبادت هستند. به عبارت دیگر عبادت بدنی هستند. اما اینها نمای بیرونی یک عبادت قلبی هستند که میتوان اسمشان را تعبد و تسلیم گذاشت. اصلا این موج، موج حجاب نیست، موج روزه هم نیست. ما در کشورمان آدم روزهدار و باحجاب کم نداریم. این موج، موج بندگی است، موج تعبد و تسلیم است. چیزی که گاهی حتی بین مذهبیها هم کمرنگ میشود. چگونه میتوان این بندگی و تعبد را آزمود؟ جاهایی که کار سخت میشود. مثلا صدقه در عین تنگدستی، نگرفتن رشوه در عین نیاز، یا روزه و حجاب در گرمای تابستان. پس اتفاقا ما به نقطهی مشترک اجتماع و فرد اشاره داریم که همان بندگی است.
این موج برای دستیابی به چه اهدافی به راه افتاد و تا چه اندازه به این اهداف دست یافتید؟
روحیهی بندگی دختران این آب و خاک، مهمترین نقطه تمرکز ماست. همین چیزی که تا حدودی در حاشیه قرار گرفته بود و بعضی از ما فراموش کرده بودیم. تا اینجا هم موفق بوده موج. یعنی خود وبلاگنویسان، مسیر را درست رفتند و موج منحرف نشد. البته بعضی از نوشتهها صرفا به حجاب پرداختند و یا خواستند پاسخی به مطالب منتشر شده در نشریه خاتون بدهند اما تعدادشان کم بود. فعالیت با گروههای جدید و آشنایی با دوستانی که کمکهایشان راهگشا بود، از دیگر نتایج همین حرکت است.
مثلا چه جوابی به خاتون داده میشد؟
روی بعضی از صحبتهای آقای کلهر، چند خطی نوشته شده بود و طرح سوال کرده بودند از گفتههای ایشان. و یک متن ادبی داشتیم که برای چادر نوشته بودند.
اگر واقعبین باشیم حجاب سخت است، روزه هم سخت؛ مخصوصا اگر تابستان هم باشد. به نظر شما حس معنوی و ملکوتی انجام فرایض، واقعا میتواند سختی مادی این اعمال را از بین ببرد؟ یا ما برای مثبت نشان دادن این اعمال مجبور به دورویی میشویم؟
در اولین نوشتهی موج هم گفتیم که همه اینها اگر برای خدا انجام بشود، آسان است. در اینصورت موانع و سختیها به چشم نمیآید. همین حس معنوی انگیزه میدهد و تحمل سختیها را آسان میکند. دلیلی برای دورویی نیست. کسی که نتواند با خودش کنار بیاید، در این امتحان هم موفق نخواهد بود. اگر این اعمال را قبول کردیم و با آنها کنار آمدیم، خود به خود زیبا دیده میشود و احتیاجی به دورویی نداریم. از ویژگیهای صداقت همین است.
اگر خانمها مکلف به رعایت حجاب هستند، حتما خدا ظرفیت این تکلیف را هم در وجودشان نهاده. جدا کردن دختران در این موضوع، ضعیفتر نشان دادن آنها نیست؟
بله، در روایات هم داریم که خداوند صبر ۱۰ مرد را به خانمها عطا کرده. اگر در این حرکت داریم جمعبستن گرما و روزه و پوشش توسط دختران را تحسین میکنیم، به خاطر یادآوری ظرافتهای دخترانه است و اینکه زیبایی حجاب را نشان بدهیم. چرا باید منتظر بمانیم گروهی دست به تخریب حجاب بزند یا به آن توهین کند و بعد ما کاری بکنیم؟ ما میتوانیم خودمان صورت مسئله بسازیم، نه آنکه صبر کنیم برایمان بازی طراحی کنند و بعد ما وارد بازی بشویم برای جواب دادن به آنها.
تعریف شما از صبر چیست؟
تحمل موقعیتها و اتفاقاتی که در شرایط عادی خیلی راحت نیستند. صبر وقتی زیباست که علت داشته باشد؛ در هر کاری. به نظر من زیباترین علت صبر، میتواند به دست آوردن لبخند رضایت خدا باشد.
معمولا صبر همراه با مصیبت لازم میشود. آیا در این صورت حجاب مصیبت است که باید برای پایبندی به آن صبر داشت؟
حجاب مصیبت نیست. مصیبت زمانی است که مشکل و یا اتفاق ناگوار به آخرین مرحله خودش رسیده باشد و فرد نتواند راهحلی پیدا کند. ولی حجاب به تنهایی راه برونرفت از مشکلات است. علمای اخلاق در تقسیمبندی صبر، چهار نوع صبر را برشمردهاند؛ صبر بر مصیبت، صبر بر معصیت، صبر بر اخلاص، و صبر بر عبادت. میبینید که ریحانههای ما، دستکم سه قسم از این چهار نوع صبر را دارند و سربلند از این امتحان بیرون میآیند.
آیا فکر میکنید همه دختران روزهدار، محجبهاند و همه محجبهها، روزهدار هستند؟ یعنی کسی که روزهدار است اما چندان معتقد به حجاب نیست، لازم نیست صبر داشته باشد؟
حاج آقای فاطمینیا جمله زیبایی فرمودند که «من روابط عمومی خدا نیستم. » صحبت کردن درباره این سوال و آمار مربوط به آن سخت است. البته فردی هم که روزهدار است و حضورش در اجتماع با حجاب کامل نیست هم صبر دارد، اما نه به اندازه صبر ریحانهها. تا ایدهآل فاصله دارد.
صبر ریحانهها چه رنگی است؟
همرنگ بهار؛ پر از انرژی و طراوت.
چه خاطرهای از روزهداری در اولین سال مکلف شدنتان دارید؟
سال اول دکتر اجازه روزه گرفتن نمیداد. ولی توانستم با همان زبان کودکانه، پدر و مادر را راضی کنم که اجازه بدهند. ایام مدرسهها بود و خوشحال بودم که من هم مثل بقیه همکلاسیها بالاخره توانستم روزه بگیرم.
چه برنامهای برای این موج دارید؟ جایزهای؟ چاپ کتابی؟ وبلاگ جداگانه یا سایتی؟ یا تکرار موج در سالهای آینده؟
هماهنگیهایی شده برای در نظر گرفتن جایزه. البته بیشتر بستگی به کارهایی دارد که به دست ما میرسد. وبلاگ مستقل را همین الان هم داریم و فکر میکنیم تا همین حد هم جواب میدهد. فعلا برنامهای برای تکرار یا عدم تکرار موج نداریم.
چرا موجهای وبلاگی مثل قبل با استقبال خاصی مواجه نمیشوند؟
شاید به خاطر این که تعداد موجها زیاد شده و همه هم تقریبا یک روند خاص را دنبال میکنند. نوآوری کمتری در این بین دیده میشود.
استقبال از صبر ریحانهها به نسبت سایر موجها چطور بود؟
تا این جای کار نسبت به فعالیتی که داشتیم خوب بوده. اما هنوز با ایدهآلی که مد نظرمان بوده فاصله داریم. مثلا ما انتظار داشتیم در زمینه گرافیک بیشتر از این کار بشود و واقعا هم زمینه کار هست و جای خالی آن دیده میشود ولی فقط سه چهار کار روی وبلاگ قرار گرفته. امیدواریم تا عید فطر فعالیتها ادامه داشته باشد.
چرا همیشه سعی می کنیم اعمال مذهبی و انجام وظایف دینی مان را به رخ بکشیم؟ وقتی اسم چیزی شد وظیفه تکلیف مشخص است. همین رفتارها باعث شده دین گریزی بوجود بیاید و جامعه به سمت بی دینی پیش می رود.
گاهی وقتی فردی برای خرید اقلام مورد نیاز یک هیات اعزام می شود، هنگام پرداخت پول به فروشنده میگوید این اقلام برای هیات امام حسین(ع) است اگر می شود کمی تخفیف بدهید. این باعث می شود از فردا هرگاه فروشنده افراد هیاتی را ببیند تنش به لرزه بیفتد که وای باز این هیاتی ها آمدند، مگر می شود از اینها پول گرفت؟ پدر آدم را در میاورند.
امام حسین(ع) یکی از مردترین مردانی است که صفحه روزگار به خود دیده. اگر پیرو او هستیم بجای اینکه بخواهیم از او مایه بگذاریم تا چند تومانی تخفیف بگیریم باید برعکس عمل کنیم و اگر فروشنده ۱۰ هزار تومان مطالبه کرد بگوییم چون برای هیات امام حسین است ما ۱۲ هزار تومان به شما می دهیم تا کمی بیشتر سود کنید. نه اینکه امام حسین (ع) را تا حد هزار تومان نا قابل پایین بیاوریم و برای چندرغاز تخفیف گرفتن، هیات را به رخ بکشیم و آن را تبدیل به منتی کنیم و بر سر فروشنده بکوبیم.
بله گاهی پیش می آید که مردم خودشان وقتی متوجه میشوند جنسی را برای هیات می خواهیم خودشان برای شرکت در ثواب ممکن است حتی پول نگیرند اما این دلیل نمی شود که از امام حسین(ع) برای تخفیف سوء استفاده شود.
حالا اینکه چون هوا گرم است و روزه هستیم نباید منتی برای حجاب داشتنمان باشد و نباید برخ کشیده شود. اصل حجاب داشتن یک امر الهی و انجام آن یک وظیفه دینی است. پس منتی بر کسی نیست و هیچ کس نمیتواند مدعی شود که چون من نماز میخوانم، خمس میدهم، روزه میگیرم، جهاد میکنم، زکات میدهم باید تحسین شوم. چرا کاری می کنید که از فردا هرکس حجاب داشت متوقع شود و انتظار تشکر داشته باشد؟ اصل حجاب داشتن ستودنی است و به شرایط بستگی ندارد. چه در گرما چه در سرما. یعنی اگر چند سال دیگر ماه رمضان در فصل سرما قرار گرفت، حجاب داشتن در آن ایام ارزش خود را از دست می دهد؟ اگر عملی را با نیت انجام امر الهی انجام دادیم به هیچ عنوان نباید چنین برخوردی شود و چنین امواجی ایجاد شود.
نشان دادن ظرافتهای دخترانه و نشان دادن زیبایی حجاب هیچ ربطی به جمعبستن گرما و روزه و پوشش توسط دختران ندارد. بر سر خدا نباید منت گذاشت. اگر روزقیامت خداوند به شما گفت که پاداشی ندارید چون خودتان از خودتان تقدیر کردید چه حسی به شما دست میدهد؟ چرا بخاطر انجام وظیف دینی تان تا این حد متوقع هستید؟ پس کارگری که مجبور است در اوج گرما در معدن کار کند و روزهدار هم باشد چه باید بگوید؟ برای روزهگرفتن در آن شرایط باید کلی طلبکار باشد؟؟!
برای اینکه نخواهیم منتظر بمانیم گروهی دست به تخریب حجاب بزند یا به آن توهین کند و بعد ما کاری بکنیم، لزومی به منت گذاشتن و نوشابه باز کردن برای خودمان نیست. می توان به بیحجابی حمله کرد و بجای اینکه در لاک دفاعی فرو رویم و منتظر حمله باشیم در موضع هجوم به بیحجابی قرار بگیریم نه اینکه خودمان را تشویق کنیم.
معنای صبر در عبادت این نیست که عمل خود را در بوق کنیم و برای خود تقدیرنامه بنویسیم. اتفاقا این نوعی ریا و عجب است.