بغضهایمان را در کجای حرم نداشتهات مویه کنیم؟ نامت، علم افراشته بر بلندای علوم است و شب، پیراهن سوگی است که آسمان در عزایت به تن کرده است. سینهها، داغ بزرگی را حمل میکنند و جانها، در آتش مصیبتی عظیم میگدازند!
دنیا همیشه برای درک وسعت آسمانیان، حقیر و اندک است. دوباره خورشیدی در خاک بقیع خواهد خفت که آفتاب صداقت از منزلگه اندیشهاش بر میتابید و کلامش حق را بالنده میکرد. کوهی از وقار بود، دریایی از علوم، اقیانوسی از حکمت و فضیلت، گسترهای از رحمت و عبادت.
امروز اندیشه تشیع در پله ششم، تاریخ را به ماتم میخواند؛ ماتم چشمه جوشان کلام شیعه، ماتم خزانهدار علم علی(ع)، فاتح قلههای بلند دانش خداوندی و …
گویی امواج خروشان علم در ساحل ابدیت آرمیده است، گویی عشق با تمام وسعتش در دل خاک جای گرفته است. او کوثری بود که هر که از زلال حکمتش نوشید، حکیم شد و هرکه بر کرانه عرفانش قدم نهاد، مجنون گردید. خطیبان به بیان او خطبهخوان شدند. دانههای تسبیحش سرشار از حرمت اجابت دعاهایی بود که اهالی زمین را زیر دین دستهایش، زندگی بخشید …
با این همه، مظلومیت را چگونه میتوان معنا کرد، وقتی که تن پاره خورشید ولایت، در غربت خود، چونان لالهای سرخ روی زمین سراسر گناه بخشکد؟!!
ذهن کوتاه این جماعت را چه نسبت با بلندای علم و معرفت و کمال او؟!.. او که شمع هدایت خویش را به ضیافت اصحاب عقل برد تا قفلهای بسته بر ذهنها و ضمیرها بشکند و همگان بدانند که پیامبران آمدهاند تا دفینههای عقل را از زیر آوار تعصب و تحجر بیرون کشند.
امروز این کاروان بلند علم است که از باغستان روشن معرفت او نور گرفته تا مرز تیرگیهای جهل آدمی را در هم شکند و دانایی و حکمت را به بشریت بنمایاند؛ او که شکوه شرقی علوم گوناگون بی فروغ میشد، اگر فرا راهمان قرار نمیگرفت و راه را بر ما هموار نمینمود …
یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ؛ ارْجِعِی إلَیٰ رَبِّکِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً(۱) … و غمی سخت بر جان مدینه مینشیند و این ندا در آسمان میپیچد:
«خدایا! مرا به طاعت خود بیارای و به نافرمانیات خوار مفرمای. خدایا! مرا روزی کن تا در گشایشی که از فضل خود نصیبم کردهای، با آنکه روزی خود را بر او تنگ فرمودهای، غم خوار و یار باشم»(۲)…
… و امروز، این مکتب، این کاروان بلند علم در تمامی دنیا جریان دارد که خونهای بیشماری برای تضمینش بر زمین جاری شده است … از همان روزهای نخستین بعثت تا امروز که هنوز پس از گذشتن سالها، آسمان کشور من که مهد همیشه مکتب شماست، به عطر و بوی شهیدانی آغشته میشود که در راه پایداری این مکتب از جان خویش گذشتند …
۱. فجر: ۲۸.
۲. شهیدی، سید جعفر، زندگی امام صادق(ع)، ص ۱۰۸.