وقتی در یک جامعه، ضد ارزشهای دیروز تبدیل به ارزشهای امروز شود و آنچه که تا چندی پیش شرمآور بوده بهناگاه به نماد ترقی و روشنفکری مبدل گردد، دیگر آن جامعه از مسیر صحیح خارج شده و همهی آنچه نظام استکبار و دستنشاندههای آن، تدریجا و زیرکانه به خورد این جامعه دادهاند، در آینده نه چندان دور بسان یک بهمن بر سر فرهنگ آن جامعه فرو خواهد ریخت.
یکی از ضد ارزشهای دیروز که تبدیل به نماد ترقی امروز شده است؛ آرایشهای غلیظ دختران است. بیاد داریم که در گذشته نهچندان دور تشخیص دختران مجرد از زنان با نگاه اول امکانپذیر بود. به گونهای که اگر کسی آرایش داشت و ابروهایش نازک شده بود همه به چشم یک انسان متأهل به او مینگریستند. اما امروز متاسفانه شاهد آن هستیم که دختران مجرد پا را فراتر نهاده و گوی سبقت را در آرایش کردن از زنان ربودهاند.
به تأیید آمارهای داخلی و خارجی، ایران یکی از سه کشور اول در مصرف لوازم آرایش در جهان است و این بدان معنا است که زنان و دختران ایرانِ اسلامی بیش زنان و دختران کشورهای بلادِ کفر و غیر مسلمان برای جلب توجه مردان و ارضای نیاز دیدهشدن تلاش میکنند. در نگاه اول شاید این موضوع خیلی سؤالبرانگیز نباشد ولی با یادآوری اینکه کشور ما اسلامی و آن هم شیعه است، دردآوربودن این موضوع دوچندان میشود. خداوند زیبایی را دوست دارد و تلاش برای زیباتر شدن حق هر انسانی است اما در چارچوب دین، قانون و عرف.
شاید شخصی معتقد باشد که با برهنهشدن زیباتر میشود. اما آیا این کار شدنی است؟ ضمن اینکه در دین مبین اسلام زنان به آرایش و آراستگی صرفا برای شوهر دعوت شدهاند و نه برای مردان بیگانه. وقتی یک زن با آرایش غلیظ، لباسهای تنگ و بدننما و موهای رنگکرده در جامعه حاضر میشود، یک پیامد قطعی بدنبال دارد و آن جذب جنس مخالف و برانگیختگی میل جنسی در جوانان است.
زنی که با پوشش نامناسب و آرایش غلیظ در خیابان و اماکن عمومی ظاهر میشود، این عمل او خواسته یا ناخواسته یک پیام و سیگنال به جنس مخالف میدهد و با این کار در واقع مردان را به سوی خود فرا میخواند.
ممکن است عدهای بگویند که آرایش و پوشش ما برای دیگران نیست، بلکه خودمان از زیباتر شدن لذت میبریم. باید به آنها گفت که اگر به دنبال ارضای حس زیباپسندی خود هستید، پس چرا در منزل و در عرصه خصوصی اینگونه نیستید؟!
مثلا اگر دختری قرار باشد یک هفته در یک خانه را به شکل کاملا انفرادی و بدون حضور حتی یک انسان سپری کند، آیا در این ۷ روز نیز لباسهای تنگ میپوشد و با آرایش غلیظ و کفشهای پاشنه بلندی که برای راه رفتن به زحمت میفتد در این خانه راه خواهد رفت؟ ناگفته پیداست که تلاش برای زیباتر شدن زمانی معنی پیدا میکند و آنگاه صورت میگیرد که انسان در معرض دید دیگران باشد و در یک اجتماع زندگی کند.
سخن دیگر با اینگونه دختران اینکه اتفاقا به همین دلیل که آرایش باعث زیباترشدن است، اسلام انجام آن را در عرصه عمومی منع کرده و نسبت به آن تذکر داده است. چراکه عرضه کردن زیباییها برای نامحرم و در اجتماع، آفتها و مشکلاتی را بوجود میآورد و پرواضح است که بر اساس قوانین عقلی و مدنی هر فردی در قبال رفتارهای خطرآفرین خود در جامعه مسوول است و باید نسبت به آنها پاسخگو باشد.
یکی دیگر از رفتارهایی که در گذشته بهعنوان یک ضد ارزش برای ایرانیان محسوب میشد و امروز به نماد ترقی و مدرنیته بویژه در میان دختران تبدیل شده است؛ همزیستی انسان با سگ است. تا یک دهه گذشته حساسیت مردم نسبت به نجاست سگ تا حدی بود که اگر احیانا به این حیوان دست میزدند خود را ملزم میدانستند که حتما و در اسرع وقت دست خود را بشویند.
اما امروز متأسفانه شاهد آن هستیم که بسیاری از جوانان بویژه دختران، داشتن سگ را به عنوان یک برتری میبینند و هنگامی که این حیوان را با اتومبیل و یا پیاده در خیابان با خود همراه میکنند، چنان با غرور راه میروند که گویی این سگ را از خود برتر میدانند و از اینکه در کنار آن سگ قرار گرفتهاند، خرسند هستند و به آن فخر میفروشند.
ای کاش این موضوع به همینجا ختم میشد؛ آنچه بیش از همه نگرانکننده است، راهیابی سگ تا خصوصیترین حریم زندگی این افراد است و به مراتب دیده شده است که این سگها تا سر میز غذا و حتی در رختخواب افراد نیز راه پیدا کردهاند و فارغ از نگاه دین که سگ را نجس میداند و این موضوع البته دارای پشتوانه علمی است، در نگاه بروندینی نیز آلودگی سگ و بهخصوص وجود میکروبهای خطرناک در بزاق و آب دهان این حیوان به تأیید تمامی محافل پزشکی دنیا رسیده است.
با این شرایط حاکم بر جامعه، متولیان فرهنگ و علمای دین اگر اقدام عاجلی نکنند و اگر دیر بجنبند، این شرایط دیگر به این سادگیها قابل برگشت نخواهد بود. به امید روزی که دختران جامعه ما بجای الگوبرداری از غرب و پیروی از ضد ارزشها، نگاهشان را تغییر داده و واقعیتها را ببینند.