خشونت خانگی علیه مردان

[ms 0]

نشسته‌ام به نت گردی و از گوگل‌ریدر مطالب وبلاگ‌ها و سایت‌هایی را که به روز شده‌اند می‌خوانم، می‌رسم به سایت مطالعات فرهنگی و رسانه‌ای، مهرماه است و وقت دفاع پایان‌نامه‌ها، و سایت معمولاً تاریخ دفاع پایان‌نامه‌های دانشکده را اطلاع‌رسانی می‌کند.

موضوع یکی‌اش حسابی شاخک‌های کنجکاوی آدم را تحریک می‌کند و علامت‌های ؟! است که بالای سر آدم سبز می‌شود. عنوان‌اش «خشونت خانگی علیه مردان» است. حالا حتما حق می‌دهید که آدم کمی چشم‌هایش گشادتر از حد معمول شود و این سوال برایش مطرح شود که یعنی عمومیت چنین موضوعی تا بدین حد رسد که یک نفر بیاید آنرا مورد بررسی قرارد دهد.

اسم استاد راهنمایش را می‌بینم، خانم است، یکی از اساتیدی که در حوزه مورد بررسی یعنی خشونت صاحب‌نظر هم هستند، ایضا استاد داورش هم خانم است. حالا دیگر دوز کنجکاوی و سوال‌ها اینقدر هست که  هفته اول مهری ادم را بکشاند دانشگاه.

فکر می‌کردم شاید حداقل در مورد این موضوع که موضوعش منحصراً  مردان هستند  تعداد پسرهای حاضر در جلسه بیشتر از دخترها باشد، بالاخره هرچه نباشد یکی پیدا شده بود و از سوی آنها ندای مظلومیت سر داده، اما گویا سر درآوردن از این موضوع برای دختران شیرین تر است.

پژوهش انجام شده به نتایج جالبی در مورد خشونت علیه مردان رسیده، مهمترین‌اش اینکه مردان برعکس زنان چندان مورد خشونت جسمی و فیزیکی واقع نمی‌شوند بلکه خشونت‌های کلامی، روانی، جنسی و مالی بیشترین مواردی هستند که مردان ادعا می‌کنند در معرض آن قرار گرفته‌اند. این در حالی است که شدت خشونت‌‌ های کلامی و جنسی از درصد بالایی برخوردار است.

استراتژی که مردان در مقابل رفتارهای خشونت آمیز انجام می‌دهند هم جالب‌توجه بود، اکثرا در ابتدا سعی می‌کنند با تحمل و مدارا و یا گفت‌و گو قضیه را حل و فصل کنند، گاهی هم قطع رابطه و بی‌محلی را راه‌حل بهتری می‌دانند. اما اکثراً دوست ندارند از خدمات مشاوره‌ای استفاده کنند و حتی وقتی در مقابل تقاضای مراجعه به مشاور از سوی همسرشان هم مواجه می‌شوند از آن سر باز می‌زنند.

از سوال‌های مهمی که پژوهش به دنبال پاسخی برای آن بود این است که چطور ممکن است در نظامی با ریشه‌های قوی مردسالاری، مردان نیز در معرض خشونت قرار ‌گیرند؟ امروزه نظام مردسالاری همانند تیغی دولبه عمل می‌کند، یعنی دیگر مردان با اِعمال قدرت مردانه  نمی‌توانند خود را در حاشیه‌ای امن قرار دهند، بلکه همین قدرت مردانه می‌تواند به عنوان اهرمی علیه آن‌ها استفاده شده و آن‌ها را در معرض خشونت قرار دهد.

و آخر اینکه  خانواده به‌عنوان اصلی‌ترین نهاد هر جامعه از تعامل و توافق دوجانبه زن و مرد در کنار هم قوام می‌یابد. یک خانواده سالم و شاد هنگامی به وقوع می‌پیوندد که زن و مرد در کنار هم احساس رضایت و خشنودی کنند و به تبع هرگونه ناخشنودی و خشونتی که از سوی هر یک از زوجین اِعمال شود، واکنش و ناخشنودی طرف مقابل را نیز به همراه دارد.

۳ دیدگاه در “خشونت خانگی علیه مردان”

  1. من خودم از قربانیان خشونت کلامی و جنسی زنم هستم .واقعا گاهی به آخر خط می رسم واقعا مسخره است اگر حتی واکنشی کوچک نشان دهم قانون از زن حمایت می کند ولی هیچکس باور نمی کند که من تحت چنین شرایطی زندگی میکنم .واقعا راه چاره چیست وقتی صورت مساله را می دانیم

  2. باسلام.میخواستم بپرسم این جلسه دفاعیه در کدام دانشگاه و در چه تاریخی برگزار شده؟راستش من خودم پژوهشگر هستم وچون این مسئله رو به عینه مشاهده کردم دلم میخواد اطلاعات بیشتری در این زمینه داشته باشم.ممنون میشم اگه جوابمو بدید

  3. با سلام دانشجو دکترا بهداشت باروری هستم در حال کار روی موضوع خشونت علیه مردان هستم موضوع جالبی هست در صورت امکان ایمیل یا شماره تماس به من بدبدد تااز نظرات ارزنده جانب عالی بهره مند گردم

دیدگاه‌ها بسته شده است.