[ms 0]
ماجرا از آنجا شروع شد که سیب زرینی، در وسط مهمانی خدایان یونان باستان افتاد. روی سیب نوشته بود: «برای زیباترین زنان». مهمانی بههم خورد و پدر خدایان، به زحمت سه خدای زن را آرام کرد. آنها تصمیم گرفتند «پاریس» فرزند پریام، پادشاه تروا، را که جوانی زیبا و جذاب و شهرهی آفاق بود، برای قضاوت خبر کنند، تا او با برگزیدن زیباترین زن، سیب را به او دهد.
همه مشغول دلربایی و وسوسه و فریب پاریس شدند، اما در این میان فقط «آفرودیت» الههی عشق پیروز شد. او قول داد بهترین و زیباترین زن گیتی را به پاریس هدیه دهد. آفرودیت سیب را از آنِ خود کرد و زن پیشنهادی او «هلن» همسر «منهلاس» پادشاه آکایی بود.
پاریس برای مناسبات سیاسی به اسپارت رفت. همه چیز از آن نگاه آغاز شد. در یک مهمانی که منهلاس برای دوستان تروایی خود ترتیب داده بود، آفرودیت با تیر و قدرتِ نگاه باعث شد که هلن به منهلاس خیانت کرده، ارتباطی نامشروع با پاریس برقرار کند. او شبانه با رضایت کامل، مخفیانه با کشتی به تروا آمد. اینجا بود که جنگ خانمانبرانداز تروا در گرفت. پاریس و هلن با کاری که کردند، آتش خشم منهلاس را روشن کرده، تروا را به باد دادند. منهلاس، آگا ممنون و آشیل را که جنگاوران ماهری بودند، روانهی تروا کرد. جنگ ادامه پیدا کرد و هکتور، برادر پاریس، هم کشته شد. این جنگ باعث شد که تروا بعد از سختی و زحمت بسیار، به دست نیروهای منهلاس تسخیر و نابود شود.
***
این ماجرا اتفاقی بود که شاعر حماسهسرای یونان، «هومر» در کتابی به نام «ایلیاد» در دورهی قبل از میلاد به رشتهی تحریر درآورده است.
مسئلهی مهمی که در این اثر بهچشم میخورد، ناهنجاریای است که از نگاهی کثیف آغاز و به یک خیانت بزرگ منتهی میشود. شاعر برای اینکه دلیلی برای ادامهی داستان و بازگو کردن جنگ بزرگ تروا بیابد، با وجود نابینا بودن خود، از حربهی نگاه استفاده میکند!
تمام این ماجراها و بر باد رفتن تروا گویای این است که در یونان باستان هم حریمهایی برای نگاه دو جنس مخالف به یکدیگر وجود داشته و شاعر بهخوبی از این ارزش آگاه بوده و با تبدیل کردن آن به یک ضدّارزش، واکنشهای شدید افراد در جامعه را بهخوبی نشان داده است، بهطوری که حتی خود مردم تروا و اطرافیان نیز بهخاطر این کار، آنها را ملامت میکنند. خود آن دو نفر نیز با بحرانی که در پی کارشان بهوجود آمده، تقریبا پی به اشتباه خود میبرند، اما زمانی که دیگر کاری از دستشان برنمیآید.
حالا بعد از گذشت قرنها از آن واقعه، باز هم شاهد اتفاقاتی از این دست هستیم. البته امروزه با فناوری جدید، این نگاهها میتوانند از دریچهی صفحهی نمایش شما در فضای مجازی هم رخ بدهند. افزایش دوستیهای ناپایدار که همه از یک نگاه وسوسهانگیز شروع میشوند و باعث سستشدن بنیان خانواده میگردد. این امر در هر دو جنس -چه مذکر و چه مؤنث- صدق میکند و آلودهشدن هر یک از طرفین به این نگاههای زودگذر، میتواند شمارش معکوس را برای ازهمپاشی زندگی مشترک آغاز کند. این مسئله امروزه در بین مردان و زنان متأهل به یک معضل تبدیل شده است.
***
در طول دوران زندگی بشر، پدیدهی چندهمسری رواج داشته، اما چندهمسری در بین مردان، از گذشته تا به حال در جوامع مختلف بیشتر بوده است. با مطلوب بودن شرایط اقتصادی مرد، تعداد همسران و فرزندان بسیار برای آنها، شخصیت و منزلت اجتماع را به همراه داشته است.
در گذشته، مردان با برگزیدن زن دوم، آن هم با اطلاع خانواده در بیشتر موارد و داشتن نوعی مسئولیت در قبال دو زوجهی خویش، کمتر دچار بیقیدی و بیبندوباری میشدند، اما امروزه با روی آوردن به دوستیهای کاذب از نوع وسوسههای شیطانی و ارتباط برقرار کردن با دختران مجرد و حتی زنان متأهل، نهتنها از زیر بار مسئولیتهای خود در قبال خانواده شانه خالی میکنند، بلکه هیچ ارزشی برای زندگی فرد مقابل نیز قائل نیستند و اغلب آنها را با فریب و نیرنگ به ورطهی تباهی میکشانند. این امر درمورد زنان متأهلی که اقدام به این عمل میکنند نیز، صدق میکند.
[ms 2]
در تمام این موارد، همسران این افراد قربانیان اصلی این فاجعه هستند. همسران با توجه به شرایط خود راه حلهایی را برمیگزینند. عدهای بهخاطر داشتنِ فرزند، فراهم نبودن شرایط برای جدایی، سخت بودن زندگی و ارشاد نشدن همسر و… به نوعی طلاق عاطفی روی میآورند و رفتهرفته به تنهایی و انزوا و افسردگی دچار میشوند. همین باعث میشود که دیگر آرامش واقعی در خانه حاکم نباشد و افراد از لحاظ سلامتی روان و حتی جسم دچار مشکل شوند.
بعضی از زوجین اقدام به بحث و مشاجره و… میکنند و وقتی به نتیجه نمیرسند، اقدام به طلاق میکنند. اما دستهای دیگر از روی ناآگاهی در برابر رفتار همسر خود، مقابلهبهمثل میکنند، که این معضل، تبعات جبرانناپذیری به بدنهی اجتماع وارد میآورد.
مردان به واسطهی احکام شرعی اسلامی میتوانند برای خود زن دومی با توجه به شرایط دینی موجود انتخاب کنند، که آن هم از جانب خدا به حکمی بدل میشود که بهخاطر ناتوانی در اجرای عدالت بهتر است تقوا پیشه کنند. اما در صورت انجام این عمل، باید مسئولیت تمام افراد خانواده را بر عهده بگیرند. متأسفانه، امروزه با روی آوردن به ارتباطهایی اینچنین، خود را از هر قیدی رها میکنند.
دین مبین اسلام برای جلوگیری از شیوع چنین بیبندوباریهایی که بیشتر، از نگاههای حرام و وسوسهانگیز نشأت میگیرد، راه حلی پیش روی افراد جامعه میگذارد؛ ازدواج موقت راهکاری است که در آن، فرد به مدت معینی مطابق ضوابط دینی، برای خود همسر انتخاب میکند. این ازدواج با بستن عهدی در بین شاهدان و مشخص کردن شرایط، میتواند بیبندوباریها، سوء استفاده از هر یک از طرفین، بیمسئولیتی در قبال رابطهی ایجادشده و عواقب آن و غیره را بهشدت کاهش دهد.
این نگاهها و ارتباطات، در بیشتر جوامع یک ضدّارزش شمرده میشوند و در دین مبین اسلام با حکم شرعی بین محرم و نامحرم تعریف شده، مرتکبشونده، گناهی کبیره انجام داده است. همین نگاهها و ارتباطات، جامعه را بهسوی انحطاط سوق میدهد، تا جایی که دیگر از خانواده و زندگی مشترک و وفاداری و صداقت، چیزی بهجای نمیماند.
آن روز به گفتهی گهربار امام علیبنالحسین (ع) در دعای صحیفهی سجادیه میرسیم:
«من ذنوب ادبرت لذاتها فذهبت، و أقامت تبعاتها فلزمت» (دعای ۳۱)
گناهانی که لذتهایش سپری شده و رفته، ولی پیامدهای زیانبخشش بهجای مانده و گریبانگیر شده…
بسم الله؛
سلام؛
مدت زمانی میشه که سعادت نظر دادن در چارقد رو نداشتم. اما این مطلب باعث شد نتونم خویشتنداری کنم و ابراز وجود نکنم!!!
من در این کامنت، نظر شخصی خودم رو عرض میکنم که نمیدونم چقدر با نظر شارع مطابقت داشته باشه و به هیچ عنوان علمی و فنی هم بحث نمی کنم چون مطالعهای در این زمینهها نداشتهام و این مطالب فقط برداشت شخصی خودم از موضوع هست.
ازدواج موقت راهکاری برای جلوگیری از چندهمسری مردان نیست. چندهمسری مردان، حلال الهی و مطابق با فرمایشات حضرت رسول (صلوات الله علیه و آله وسلم) هست که به افزونی تعداد شیعیانشون نسبت به سایر اقوام افتخار و مبالات میکنند. و متأسفانه بانوان ایرانی به اشتباه به عنوان تابو و موردی مذموم بهش نگاه می کنن که همین امر باعث کاهش نرخ رشد جمعیت کشور ما در مقایسه با وهابیون و سلفیون و سنیهای حاشیهی خلیج فارس و حتی سنی های داخل کشور شده و این مورد در آینده مشکلات فراوانی رو برای شیعیان ایرانی در بر خواهد داشت… اینجا بحث عدم توانایی مردان در برقراری عدالت بین چند همسرشون، بهانهای واهی از سمت خانمهاست که حسادت زنانه باعث میشه حلال الهی رو نعوذبالله ناپسند بدونن و در احکام الهی قصد تصرف داشته باشند.
همینطور، ازدواج موقت راهکاری برای کنترل میل جنسی آقایون هم نیست. راهکاری که برای کنترل میل جنسی در اسلام اندیشیده شده صرفا ازدواج دائم هست و قناعت و سادهزیستی لازمهی اونه. تا زمانی که امکان ازدواج دائم برای یک مرد به طور قطع رد نشده باشه، امکان ازدواج موقت براش بیمعناست. ترویج ازدواج موقت برای پسران جوانی که تا به حال ازدواج دائم رو تجربه نکردهاند به مرور باعث فراری شدن مردها از ازدواج دائم میشه و رشد ازدواج موقت رو در جامعه ترویج میده. مثلا من الان مجرد هستم. آیا ازدواج موقت برای من توصیه میشه؟ یا اینکه توصیهی اسلام به اینه که من ازدواج دائم داشته باشم؟ اگر ازدواج موقت برای مجردین توصیه بشه مطمئناً عواقب بسیار بدی برای جامعه خواهد داشت چون همین حس و غریزهی تنوعطلبی مردانه، فرد رو به ازدواج موقت با دورههای زمانی چند ساله با چندین نفر به جای زندگی با ۱ فرد مشخص برای چندین سال سوق میده…
هدف اصلی ازدواج موقت، کمک اقتصادی یک مرد به زن بیوهای که توان اقتصادی برای حفظ خانوادهشان رو نداره هست که زمان پیامبر غالب زنهای بیوه (به جز قشر متمول) چنین وضعیتی رو داشتند اما امروز دیگه این مصداق هم کمتر وجود داره. علاوه بر این در سفرهای طولانی اون زمان که ماهها طول می کشیده، ازدواج موقت راهکاری بوده برای اینکه مسلمین در بلاد دوردست به گناه آلوده نشن و باعث ننگ نام اسلام نباشن…
به نظرم به جای توجیه مزایا و مصالح ازدواج موقت برای ترویج این حکم درجه دوم (در مقایسه با ازدواج دائم)، باید به قانون اصلی و اصیل اسلام برگردیم که مردها بتونن اگر توان مالی و توان برقراری عدالت رو دارن، با بیش از یک زن ازدواج دائم داشته باشن. اینجوری حتی زنان بیوه و مطلقه هم مجبور نیستن یا تا انتهای عمر تنها زندگی کنن یا با مردهایی که صرفا به خاطر حس تنوعطلبی و ارضای تمایلاتشون به ازدواج موقت روی میارن برای دورهی زمانی کوتاه ازدواج موقت داشته باشن…
درسته که اعراب از لحاظ فرهنگی الگوی مناسبی برای ما ایرانیها نیستن اما از لحاظ رعایت شئونات مربوط به ازدواج به نظرم از ما بسیار عاقلتر و با فرهنگتر هستند…
یا حق
عکس دوم : …. زیباست … البته گویا دوربین حرفه ایست… و یا حداقل عکس کمی هم با فتوشاپ ترمیم شده !
با سلام.صحبت های شما متین .اما قرار نیست که ما به خاطر افزایش جمعیت شیعیان ربه زاد و ولد زیاد رو بیاوریم .تجربه ثابت کرده که کنترل جمعیت بهترین راه پیشرفت در هر جامعه ای است.ما با این جمعیت در سازماندهی کار و اشتغال و ازدواج جوان هایمان مانده ایم.جمعیت بیشتر را کجای دل این ملت جا بدهیم.اگر اهل سنت و …افزایش جمعیت دارند توان کنترل و رفاه آن ها را هم دارند.بهتر نیست به جای افزایش جمعیت کار فرهنگی کرد برای گسترش شیعه.مذهب فقط به ارث برده از خانواده دردی درمان نمی کند برای گسترش شیعه ،ما باید ایمان ارثی جوان هایمان را نهادینه تر کنیم و آن را به اعتقاد و ایمان راسخ تبدیل کنیم.
موضوع ازدواج اهلبیت را هم موافقم در آن دوره خاص.اما واقعا در این دوره مردها می توانند عدالت برقرار کنند.آن هم با این وضع جامعه.به نظرم فقط حسادت نیست،اگر واقع انگارانه ببینید متوجه خواهید شد که همین بی عدالتی مردان باعث ترس بیش از اندازه خانم ها شده است.در داستان های تاریخی هم که ما می خوانیم زن دوم اذیت نمی کند خواننده را بلکه رفتار متناقض مرد باعث آزار روح خواننده می شود.
ازدواج دائم خیلی خوب است ،اما برای مردان تنوع طلبی که نمی توانند امیال نفسانی خود را کنترل کنند ،ازدواج موقت پیشنهاد شده است و لذا در این بین کار پسندیده کمک به یک زن بیوه است ،همانطور که شما گفتید.اما نباید زاد و ولد و تنهایی زنان بیوه و خطری که شیعه را تهدید می کند باعث نا عدالتی در حق زن اول شود.
موضوع عدالت را در قران به صراحت بیان شده است که برقراری عدالت و اینکه بسیار مشکل است و اگر می توانند تقوا پیشه کنند.
هدف این نوشته جلوگیری از به تباهی کشاندن افراد توسط نگاه های حرام است که برایش یک راهکار دینی پیشنهاد شد.همانطور که در لبنان و دیگر کشورها ی عربی این امر وجود دارد.اما بازهم اگر مسلمین تقوا پیشه کنند بهتر است.موفق باشید در سایه ی الطاف ایزد تعالی و پرچم سه رنگ ایران زمین
سلام جناب رونیک گرامی. ممنون از تشویق هاتون نسبت به عکس هام:) این تصویر به وسیله ی لنز ماکرو گرفته شده برای همینم به خاطر دیافراگم باز و قدرت فوکوس خوبش امکان ادیت مناسبی هم به ما میده…یاعلی
سلام مجدد؛
بحث بین طرفداران افزایش جمعیت و طرفداران کنترل جمعیت تازگی نداره و به این راحتیها هم جمع شدنی نیست.
اما بعد از توضیحات شما، چند تا سوال برای من باقی موند:
۱) آیا تلاش برای رشد جمعیت، با فراهم کردن خوراک فرهنگی مناسب برای جامعه تناقض و تعارضی داره و اصولا انجام اینها در کنار هم امکانپذیر نیست؟
۲) آیا سوء مدیریت ارگانهای مختلف مدیریتی و اجرایی و نظارتی رو با کنترل جمعیت که شما میفرمایید «تجربه ثابت کرده که بهترین راه پیشرفت در هر جامعه ای است» میشه مرتفع و درست کرد؟ آیا اگر مثلا جمعیت برسه به ۱۰ میلیون نفر و مدیران فعلی همچنان سر کار باشن، مشکلات کار و اشتغال و ازدواج جوانان حل میشه؟
۳) مدتهاست که همهمون یاد گرفتیم بگیم: «باید کار فرهنگی کرد…» چه کار فرهنگیای باید میشده که تا امروز نشده و نظام جمهوری اسلامی در انجامش قصور داشته؟ پیشنهاد شما برای تعمیق و تحکیم باورهای دینی جوونهامون چیه؟ دقیقا چه برنامههایی توی فکر من و شما هست که «مسئولین ِ بیشتر از ما پیراهن پاره کرده» نمیفهمن و نمیشناسنشون؟
۴) آیا من و شما در جایگاهی هستیم که قضاوت بکنیم که مردهای این دوره و زمونه میتونن عدالت رو برقرار بکنن یا نه؟ آیا این سوء ظن و پیشداوری کورکورانه محسوب نمیشه؟
۵) حرف از بیعدالتی مردان زدید. نمیدونم مرد با عدالتی رو که همسر بسیار خوبی هم داره دور و بر خودتون میشناسید یا نه. اگر میشناسید، موافقید که اون مرد ازدواج دوم داشته باشه؟ اگر اون مرد همسر خودتون باشه و به همسرتون از همه لحاظ ایمان داشته باشید که میتونه عدالت رو برقرار کنه، اون موقع چطور؟
خانم قربانی بزرگوار؛ هدف من از این سوالات مچگیری و حمله نیست. صرفا برای این وارد جزئیات بحث میشم که اشتباهات محتمل فکری خودم مرتفع بشه و مطلبی از شما و چارقد یاد بگیرم
در پناه حق، سربلند و سلامت باشید.
سلام.خواهش می کنم.من نظرات خودم رو نوشتم.من خیلی خوب تو جریان افزایش جمعیت در میان اجتماع اهل سنت هستم.
اما شما هم در نظر بگیرید،اگه ما با شعار توسعه ی تشیع افزایش جمعیت داشته باشیم،بیشتر از این که هست ،جواب اشتغال ، و مسکن و غیره را کی می خواد بده!اگه این مهم که شما گفتید و ضروری هم هست بخواد انجام بشه باید اول فکر تولید و مصرف و کار و مسکن و…را هم کرد.
آقای پاک نیت در واقع هیچ خانومی دوست نداره همسرش زن دوم بگیره!
اگه هم شما می خوایید ازدواج دوم یا موقت را تو جامعه نهادینه کنید ،قبل از اون باید فکری کنید به حال سند ازدواج موقت که امروزه هیچ سند محضری براش وجود نداره .دغدغه ای که به گمانم آیت الله حائری شیرازی دارن و می فرمایند که باید این ازدواج ها ثبت رسمی بشه که فردای روز بچه های حاصل از این ازدواج ها بتونن شناسنامه بگیرن ،درس بخونن و هویت داشته باشن.شما این بچه ها را دیدید.وضعیتشون وحشتناکه! پس ما باید اول زیر ساخت های فرهنگی رو درست کنیم.که این موارد جواب بده و از بزه و فساد جلوگیری بشه!
نکته عمومی: به قول ما نویسنده ها نه به قول مردم ،آقایان تو دخل و خرج و محبت به خانواده ها با این وضعیت کار و گرونی موندن حالا چه برسه به زن و خانواده دوم.
من اصلن برداشت بدی از صحبت شما نکردم و اون را نظر تلقی می کنم نه حمله .و خیلی تشکر می کنم از وقتی که برای خندن این مطلب گذاشتید.
سلام مجدد؛
ممنون از حوصله و صبر و همراهی شما در ادامه این بحث؛
گرچه پاسخی که بتونه عطشم برای فهمیدن این موضوع رو رفع کنه دریافت نکردم.
هنوز هم معتقدم که ترویج ازدواج موقت با هر قانون و تبصره و الحاقیهای که بهش به زور چسبونده بشه، باز هم دردی رو دوا نمیکنه که هیچ؛ بلکه راهی میشه برای فرار جوونها و میانسالها از تعهدات و مسئولیتهای موجود در ازدواج دائم.
به شخصه هیچ اعتقادی به ازدواج موقت ندارم و عرضم اینه که باید شرایط ازدواج دائم رو فراهم کرد و تسهیل کرد و در صورت نیاز، به جای ازدواج موقت، ازدواجهای دائم دوم و … رو ترویج کرد.
جا برای این بحث خیلی زیاده و منم خیلی دوست دارم صدها خط حرفی که میتونم بنویسم رو اینجا ارائه کنم. اما به جهت تنبلی در تایپ!!! تمایلی به بحث کامنتی ندارم و دوست دارم اگر چارقد و مسئولینش در مورد ازدواج موقت خط مشی و نگرش خاصی دارن و تفکر خاصی رو قبول دارن، یه جلسه بحث و گفتگو در این باره با حضور صاحبنظرانش ایجاد کنن و من هم ان شا الله شرکت خواهم کرد و عرایضم رو تقدیم می کنم.
یا علی و باز هم متشکرم از نویسنده این مطلب و چارقد
ممنون از شما همکار گرامی.ان شالله که انقدر زندگی جوون های و مردم ما در کل خوب و خوش باشه و محیط خانواده گرم و صمیمی که هیچ کس به فکر نه گناه و نه به فکر ازدواج موقت بیفته.به امید اون روز خوب
سلام اقای محسن