[ms 0]
شاید در طول تاریخ، کمتر زنانی پیدا شوند که اینچنین در راه برپایی حکومتی دینی، حاضر به تحمل رنج و مشقت شوند و تمام دار و ندار و حتی فرزندانشان را که عزیزترین سرمایههایشان هستند نیز، در این راه فدا کنند؛ ولی همسران علی بدون هیچ چشمداشتی در تحمل سختیها شریک امام بودند و از او حمایت کردند.
فاطمهی زهرا (س)، دختر پیامبر (ص) در طول عمر کوتاه خود دردهای بسیاری را متحمل شد و پشتیبان بیچونوچرای علی در سالهای سخت زندگیاش بود؛ سالیانی که علی (ع)، یا به واسطهی دفاع از اسلام و پیامبر خدا همواره در جنگ با معاندان و منافقان بود و فاطمه بهتنهایی از فرزندان خود مراقبت میکرد و به دیگر وظایفش میرسید و یا روزهای سخت پس از پیامبر که بعضی از صحابه حق علی را از خلافت و حکومت خوردند و سهم علی، تنها سکوت بود. فاطمهی زهرا (س) با حضورش در کنار علی تحمل این سکوت سنگین را برای او راحت میکرد. در پناه چنین پدر و مادری، بدون شک فرزندانی رشد مییافتند که قدرت تشخیص صلح و طغیان در برابر حکومت را بهخوبی آموخته بودند.
پس از شهادت فاطمه (س) که ضربهی سنگینی را بر علی وارد کرده بود، مولا به برادر خود سپردند تا زنی برای ایشان انتخاب کنند که از قبیلهای شجاع و دلاور باشد. (۱) بدین ترتیب، یکی از دختران قبیلهی بنیکلاب انتخاب شد که در میان قبائل اعراب، در شجاعت مانندی نداشت. وی نامش «فاطمه» بود. نقل است پس از چندی از حضورش در خانهی امیرالمؤمنین، درخواست کرد که او را «امالبنین» صدا بزنند تا حسن و حسین با شنیدن نام مادرشان ناراحت نشوند و رنج بیمادری، آنان را غمگین نسازد.
به گفتهی تاریخ، امالبنین زنی عالمه، پرهیزگار و بافضیلت بود و حاصل ازدواج پربرکت او با علی (ع)، چهار پسر رشید و دلاور به نامهای عباس، عثمان، جعفر و عبدالله بود که هر چهار فرزند او نیز، در رکاب سیدالشهداء با فداکاریهای بسیاری شهید شدند. امالبنین مانند مادری دلسوز فرزندان فاطمه (س) را نگهداری میکرد و حتی آنان را بیش از پسران خود گرامی میداشت.
عدهای از مورخان معتقدند امالبنین در زمان حوادث عاشورا زنده بود و بیشتر از پسرانش، بر حسین (ع) گریست. (۲) ولی برخی دیگر معتقدند امالبنین در این واقعه اصلا زنده نبوده و هیچ سند موثقی بر حیات او در روز عاشورا نیست. (۳)
همسر دیگر حضرت علی (ع) که نقش ارزندهای در تاریخ اسلام ایفا کرده، «اسماء بنت عمیس نخعی» بود. اسماء قبل از ورود مسلمانان به دار ارقم ایمان آورد و با رسول خدا (ص) بیعت کرد و در سال پنجم بعثت به همراه شوهرش، جعفربنابیطالب به حبشه هجرت کرد. وی به همراه جعفر و دیگران مهاجران حبشه، در سال هفتم هجرت به مدینه بازگشت. محمد، عون و عبداللّه فرزندان اسماء و جعفر هستند.
وی پس از شهادت جعفربنابیطالب، با ابوبکر ازدواج کرد و محمدبنابیبکر را بهدنیا آورد. نقل است محمد نجابت را از مادرش به ارث برده بود. در نبرد جمل و صفین همراه علی (ع) بود و سپس به فرمان ایشان حاکم مصر شد. اسماء یکی از افراد حاضر در غدیر خم و شاهد نزول آیهی ولایت بود.
در روایت است اسماء فدک را برای فاطمه (س) گواهی کرد، ولی عمر گواهی وی را نپذیرفت. (۴) وی پس از ابوبکر با امام علی (ع) ازدواج کرد و عون و یحیی را بهدنیا آورد، که عون نیز در کربلا بهشهادت رسید. اسماء از جملهی اندک شرکتکنندگان در دفن شبانهی فاطمهی زهرا (س) بود.
از دختران آن حضرت، بیشترین رنجها و دردها را زینب متحمل شد. در زمان شهادت مادرش، پنج یا ششساله بود. در طول ۲۵ سال ناظر بر خانهنشینی و اهانتهای بسیار به پدرش بود. پدر را در ۳۵سالگی از دست داد. شاهد شهادت هر دو برادرش بود و در واقعهی بزرگ عاشورا پس از شهادت مردان میدان، به اسارت یزیدیان درآمد. با آنکه نزدیک به شصتویک سال از عمرش میگذشت، دلاورانه از زنان و بچههای خاندانش مراقبت کرد و با سخنانش در مجلس یزید پایههای ظلم و ستم را بهلرزه درآورد. به دلیل تحمل این رنجها وی را «امالمصائب» نامیدند. امکلثوم نیز در حادثهی کربلا حضور داشت و با سخنان کوبندهی خود پس از اسارت و در کوفه، یزید و یزیدیان را رسوا ساخت و مردم کوفه را بیدار ساخت.
عروسان این خاندان نیز فرزندانی را بهدنیا آورده و پرورش دادند که در راه اسلام از نثار جان خود ابایی نداشتند. «شهربانو»، همسر امام حسین (ع) و مادر امام سجاد (ع) بود که بنا بر روایاتی، پس از ولادت حضرت سجاد (ع) از دنیا رفت. (۵) «لیلا»، مادر علی اکبر بود که فرزندش در کربلا بهشهادت رسید و رنجکشیدهترین آنها، «رباب» دختر امریءالقیسبنعدی، همسر امام حسین (ع) بود که همراه با دو فرزندش، علیاصغر و سکینه در کربلا حضور داشت. علیاصغر که خردسالی بیش نبود، در صحنهی نبرد بهشهادت رسید. او و سکینه نیز همراه با دیگر زنان به اسارت درآمدند. وی یک سال پس از بازگشت به مدینه، از فرط گریه و اندوه بر شهادت حسین (ع) جان داد. (۶)
بدون شک، تربیت این مادران و ملاحظهی تحمل رنج آنان در دفاع از اسلام، در ولایتپذیری و پیروی از حق و حقیقت فرزندانشان، نقش بسیاری داشت. به گونهای که بیان شد، این زنان تقریبا بیشتر فرزندانشان را در راه اسلام فدا کردهاند و لحظهای از اسلام راستین جدا نشدند.
——————————————————————
منبع:
۱- محمدحسن ممقانی، تنقیح المقال، ج ۲، ص ۱۲۸؛
۲- همان، ص ۱۲۸؛
۳- عبدالحسین مقرّم، مقتل الحسین، ص ۳۳۶؛
۴- علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۹، ص ۱۹۷؛
۵- قطبالدین راوندی، الخرائج و الجرائح، مؤسسهی امام مهدی (عج)، قم، ج ۲، ص ۷۵۰؛
۶- عزّالدین ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۴، ص ۸۸.