وقتی مو شکافانه به شعائر اسلامی توجه میکنیم در مییابیم که در هر مقطع نقش زنان در رشد و پیشبرد آن شعائر بسزا و در خور تحسین میباشد. اینکه یک مادر چگونه میتواند در پیریزی و شکل دادن به مسیر جریانات دینی کمک کند و در به ثمر رسیدن و شکوفا شدن فرزندان خود که میتوانند در آینده افراد متفکر و دارای اندیشه باشند، بسیار موثر است.
یک مادر هنگامی میتواند نقش خود را به خوبی ایفا کند که از علم و آگاهی برخوردار باشد. مادران اکثر علما و دانشمندان و بزرگان دین، خود نیز فرهیخته و دارای فضایل اخلاقی و علمی بودهاند.
لذا من و شما خواهر گرامی، شما دختران امروز و مادران و همسران آینده اگر به بنیِِه علمی فرهنگی دینی خود بپردازیم در آیندهای نه چندان دور میتوانیم از ثمره این تکاپو بهره و نتیجه خوبی را به دست بیاوریم، با این اوصاف نباید کارهای روزانه و مسئولیتها باعت تعلل و بیتوجهی ما نسبت به تجهیز علم و آگاهی بشود.
در این میان، مطالعه یکی از شاهکلیدهای موفقیت است، چراکه گاهی اوقات نکتههایی در هنگام مطالعه به ذهن انسان میرسد که شاید در هیچ کارگاهی و آموزشگاهی نتوانیم به کشف آن نائل بشویم و همین نکات و فکرکردن در مورد آنهاست که میتواند یک افق باز را پیش روی ما باز کند.
یکی از دوستان، چندی پیش حاصل مطالعهاش را در مود واقعهی غدیر خم برایم نقل کرد که ذکر آن، خالی از لطف نیست:
در هنگام مطالعه چشمم به حدیث الدار (خانه) افتاد و هنگامی که به مصادرش نگاه کردم دیدم در کتاب معتبر الکامل لابن اثیر جلد ۲ صفحه ۶۳ (از کتب تاریخی معتبر اهل سنت) و نیز تعداد دیگری از کتابها آمده است.
با توجه به این حدیث و موضوع متوجه شدم که رسول خدا (صلاللهعلیهواله) قبل از غدیر خم نیز غدیرهای دیگری برای مولا علی (علیهالسلام) اعلام کرده بودند که به یک نمونه از آن اشاره میکنم:
مضمون حدیث این است که هنگامی که آیه شریفه «و انذر عشیرنک القربین» (شعراء :۲۱۴)
بر نبی اکرم (ص) نازل گردید و به ایشان دستور دعوت خویشاوندانشان به دین مبین اسلام آمد پیامبر (ص) غذایی فراهم کردند و در خطبه مشهوری که در کتاب الکامل و بقیه کتب نیز ذکر شده انها را دعوت به اسلام کردند و فرمودند: «فایکم یوء ازرنی علی هذا الامر علی ان یکون اخی و وصی و خلیفتی فیکم: چه کسی از شما مرا در این امر (ابلاغ و دعوت به اسلام) یاری میکند تا برادر و وصی و خلیفه من در بین شما باشد.»
پس از قوم کسی جوابی نداد مگر علی ابن ابی طالب (ع) که فرمود: «انا یا نبی الله وزیرک علیه: من ای پیامبر خدا وزیر (همکار و مساعد)شما در این امر می باشم.»
پس رسول خدا(صل الله علیه و اله) دست علی(ع) را گرفتند و فرمودند: «هذا اخی و وصی و خلیفتی فیکم فاسمعوا له و اطیعوا: این برادر و وصی و خلیفه من بین شماست پس سخنانش را گوش فرا دهید و از او اطاعت کنید.»
از این حدیث شریف این برداشت را می توان کرد که:
الف: خلافت و خلیفه هر دو از ضروریات اسلام هستند که این امر موجب شد که با آغاز خلافت و قبل از تعیین بسیاری از و اجابت رسول خدا (ص) خلیفه بعد از خود را تعیین کنند و میدانیم که رسول خدا(ص) بنا به نص صریح قرآنی هیچ کاری را از روی هوا نمیکنند مگر وحی و دستور اللهی باشد (و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی) نجم:۳و۴
ب: این حدیث صراحتا اشاره به تعیین خلیفه و وصی از طرف رسول خدا (ص) دارد و در اینجا رسول خدا (ص) جانشین خود را در زمان حیات خود تعیین کردند که این خود در جواب کسانی است که به رسول خدا (ص)دروغ میبندند (یا از روی بیاطلاعی و یا از روی غرض و العیاذ بالله) که رسول خدا رحلت نموند در حالی که امت را بی رهبر و خلیفه گذاشته بودند.
این جملات در عین سادگی مضامین بلندی را در خود دارد و کسی که با دید باز و صریح و بدور از همه تعصبات این مطالب را بخواند و مصادر آنرا ببیند، پی به حقیقت خواهد برد.
سیده خانم فاطمه سلام علیکم.
بنده چند سال پیش اگر درست گفته باشم در کتاب تارخ تمدن جرجی زیدان مطلبی به این قرار خوانده ام: بازداشت زنان از فعالیت های اجتماعی را مردان به زنان تحمیل کرده اند چون وقتی آنها وارد حوزه مفاسد شدند فکر کردند که ممکن است زنان نیز این گونه شوند. لذا بر قیاس لغزش های خود بر زنان نیز بد گمان شدند و آنها را خانه نشین کردند.
تاکنون جوابی راجع به این مطلب ندیده ام . امید وارم نگاه تاریخی شما به مسائل، پاسخی به این موضوع بدهد.
با تشکر
یک دانشجو