[ms 0]
درست در دل طبیعت، به دور از هر گونه دغدغههای شهری، در آن هنگام که زنان شهری با تجهیزات مدرن، زندگی را میگذرانند، همچنان میتوان از زنانی گفت که محیط طبیعی و خصوصیات نژادی بر آنها غلبه دارد و شرایط زندگی اجتماعی آنها را تعیین میکند.
در استان فارس مردمانی به نام ایل قشقایی زندگی میکنند که به عنوان بزرگترین ایلات کوچرو در ایران، دارای آداب و سنن خاصی هستند و شاید دیگر در ذهن ما زنان به اصطلاح متجدد شهری نگنجد که حتی موبایل در زندگی زنان این ایل جایی باز نکرده است.
اینان با بانگ خروس از خواب بلند میشوند و بعد از اقامه نماز صبح، دیگر خواب به چشمانشان نمیآید. وقت آن فرا رسیده که با تهیه نان مصرفی خانواده، پا به پای مردان از بام تا شام در تکاپو باشند.
[ms 4]
گلزار کاظمی ۴۶ ساله از جمله این زنان است. زنی که در ۱۴ سالگی ازدواج کرده و اکنون دارای ۵ فرزند است. او را در اولین جشنواره ییلاق ایل قشقایی مییابم. جشنوارهای که در دامنه خوش آب و هوای خنک البرز، انتهای جاده لشکرک (بلوار ارتش) با همکاری شهرداری منطقه یک تهران و شرکت کوچ ایل قشقایی برگزار شده است تا زندگی، آداب و رسوم و موسیقی و هنرهای ایل قشقایی را به نمایش بگذارد و فرهنگ گذشتگان را به نسل آینده انتقال دهد. گلزار کاظمی از زندگی زن عشایر برایم میگوید که با هم زندگی زنان عشایر را ورق میزنیم.
هر صبح با بانگ خروس بیدار میشویم. نماز میخوانیم و بعد از سپیده صبح دیگر از خواب خبری نیست. بعد از جارو و نظافت، با پخت نان تیری، صبحانه را برای فرزندان تهیه میکنیم و بعد از مشک زدن ودرست کردن کشک، دامها را با چوپان به چرا میفرستیم که البته بردن دام به چرا، وظیفه مردان ایل است. اگر هم در ساعت ۹، وقت اضافی داشته باشیم، یکی دو ساعتی را به گلیمبافی و قالیبافی اختصاص میدهیم.
بزرگترین هنر زنان عشایر این است که همه نوع بافتنی را بلد هستند، پشم میریسند و تاب میدهند و بعد دولا میکنند و با رنگهای طبیعی مانند روناس، پوست گردو و زعفران که از کوه و دشت میچینند رنگ میکنند و حتی رنگرزی هم با زنان ایل است.
بعد از آن هم وسایل ناهار را تهیه میکنیم؛ بزقورمه، لایپلوگوشت و مرغ که همان تهچین شهریها است، آش دوغ، ترش قیله، دمپخت، کلمپلو و مرغشکمپر از غذاهای محلی ما است. غذاهای اصلی ما واقعا غذای کاملی است که اصولا ازکشک، کره، شیر و ماست در غذاهای محلی ما استفاده میشود.
روزی ۲ بار یعنی در هنگام ظهر و عصر با برگشت دامها از چرا، شیر آنها را میدوشیم و مقداری از آن را میجوشانیم و بعد ماست میزنیم. شبها ماست را آماده میکنیم تا برای فردای آن روز دوغ درست کنیم. جمعآوری هیزم برای پخت شام و ناهار از دیگر وظایف زنان ایل است. سر چشمه میرویم و مشک را از آب پر میکنیم و برای اهل خانه میآوریم. بعد از نماز مغرب و عشا، و بعد از صرف شام، حدود ساعت نه یا ده، میخوابیم.
[ms 1]
آیا درد آرتروز و کمر و پادردی که بین زنان شهری زیاد شده، با این همه کاری که زنان ایل میکنند برای آنها هم وجود دارد؟
زن باردار در عشایر، کوله هیزم را در پشتش حمل میکند و حتی گلیم میبافد و خم و راست میشود ولی با نظر خدا سالم هم هستند؛ چرا که در هوای آزاد و سالم، اعصاب راحت و آرامش دارند. از غذای طبیعی استفاده میکنند و خدا را شکر این مشکلات بین زنان ایل دیده نمیشود. حتی زنان ۷۰ ساله عشایر کارهایشان را خودشان انجام میدهند و کسی از کمردرد و پادرد نمینالد.
زندگی زنان عشایر امروز با گذشته فرقی هم کرده است؟
بله. به عنوان مثال در گذشته با اسب و شتر کوچ میکردیم اما اکنون با کامیون وسایل را بار میزنند و دیگر سنگینی بار به دوش ما نیست. دولت نیز، برای افرادی که توانایی ندارند اسکان میدهد.
بعد از انقلاب اسلامی، رسیدگی به عشایر بیشتر شده، عشایر بیمه شدهاند، دولت مدرسه و حمام برای عشایر ساخته و به طور کلی از لحاظ امور اداری، کار خیلی راحت شده است.
[ms 2]
دوست دارید زندگی شهری را جایگزین زندگی عشایری کنید؟
زندگی عشایری واقعا صادقانه است؛ من فکر میکنم اتحادی که در زندگی عشایری وجود دارد، هیچگاه در زندگی شهری پیدا نمیشود. صمیمیت، همکاری، مهر و محبت و رسیدگی به زندگی همدیگر در زندگی عشایری پررنگتر است. مثلا اگر زمانی در مشک من آب نباشد فوری همسایه با صداقت کمک میکند. عشایر خیلی انسانهای با عاطفهای هستند؛ هم نسبت به هموطنشان و هم نسبت به بچههایشان.
هیچوقت از این همه کاری که میکنید خسته نشدهاید؟
اگر خستگی هم داشته باشد از کارمان لذت میبریم. فکر و اعصابمان راحت است. ما یک لحضه وقتمان را به بطالت نمیگذرانیم. حتی گاهی اوقات برای صرف ناهار هم وقت کم میآوریم. زنان عشایر پا به پای مردان کار میکنند و از طریق قالیبافی به خانواده کمک اقتصادی میکنند.
لباسهای محلی که به تن دارید نام خاصی دارد؟
لباس ترکی.
[ms 5]
دختران جوان ایل هم از این لباسها استقبال میکنند؟
بله. از بچههای خردسال تا بزرگترها، لباس ترک قشقایی را میپوشند.
دختران ایل در چه سنی ازدواج میکنند؟
بچههای عشایر در مقطع ابتدایی با عشایر کوچ میکنند و برای دوره راهنمایی و دبیرستان و دانشسرای عشایری به شهر میروند و در آنجا شبانهروزی هستند و بعد از اتمام تحصیل به خانواده برمیگردند.
برخی از بچههای ایل اکنون دکتر، مهندس، خلبان و مهندس نیروی هستهای شدهاند و هر کدام از دختران ایل که درس نمیخوانند در ۱۲ سالگی ازدواج میکنند و اگر ۲۰ ساله شوند دیگر کسی آنها را نمیگیرد. ازدواجها هم در داخل ایل صورت میگیرد و به ندرت اتفاق میافتد دختران را به غریبه و خارج از مردان ایل بدهیم. در ایل قشقایی طلاق اصلا وجود ندارد؛ چون مردان ایل بسیار تعصبی و خوب هستند.
[ms 7]
در ارتباط با عروسی دختران ایل، به نظر آنها برای انتخاب همسرشان چقدر اهمیت داده میشود؟
برای ازدواج، نظر دختران عشایر پرسیده میشود، اما به خواسته پدر و مادر است که آنها صلاح بدانند که آن جوان با ایمان و اعتقاد باشد و از راه حلال روزی به دست آورد. البته خوشبختانه امروزه بیشتر نظر دختران را اهمیت میدهند که از سوی مادر یا خواهر نظر عروس پرسیده میشود نه از سوی پدر. قدیمیها نظر دختر خیلی برایشان مهم نبود، اما دختران عشایر به خاطر عفت و محجوبیتی که دارند اصلا در روی پدر و مادر نمیگویند که من این فرد را نمیخواهم.
در جامعه شهری و از نظر قانون اسلام، با خطبه عقد، دختر به عنوان همسر شرعی مرد، اجازه گشت و گذار با شوهرش را دارد ولی دختران در ایل به خاطر عفت، شرم و حیا در حد احوالپرسی با هم صحبت میکنند و اگر هم قرار است دختر و پسری که در نامزدی هستند با هم بیرون بروند، حتما خواهر و یا برادر عروس با آنها همراه میشود.
[ms 3]
رسم و رسوم خاصی برای ازدواج دختران ایل وجود دارد؟
بعد از خواستگاری و گرفتن جواب بله از دختر، به عنوان نشان، طلا و لباس برای عروس برده میشود و برای شب عروسی هم دو دست لباس و طلا تهیه میشود.
در شب حنابندان هم بنا به سنتی که از قدیم وجود دارد، عروس لباس سبزرنگ میپوشد و دو زن مسنتر فامیل جلو زلفهای عروس را از کنار چانهاش کوتاه میکنند و آرایش آن شب عروس در همین حد است.
دستمال هفت رنگی به نام دوآق داریم که روز عروسی روی سر و صورت عروس میگذاریم تا نامحرم صورت عروس را نبیند و این دستمال هفت رنگ در حجله توسط داماد برداشته میشود.
در زمانهای گذشته یک هفته عروسی میگرفتند ولی اکنون به خاطر ازدیاد جمعیت، ۳ شبانهروز برای برگزاری مراسم عروسی، دور همدیگر جمع میشویم، برنج پاک میکنیم، قند خرد میکنیم، برنجکوبی در هاون چوبی داریم که اکنون کمتر شده است و مواد غذایی برای ناهار عروسی را آماده میکنیم.
دو هزار نفر مهمان برای ناهار دعوت میکنیم و بعد از آن در ساعت ۴ عصر برنامه شروع میشود. ساز و دهل و نقاره داریم و مردها چند هزار متر عقبتر در چادرها مینشینند و زنان رقص محلی دارند و حدود ۱۰۰ زن دور هم رقص محلی میکنند.
[ms 6]
در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید.
اکنون مشکلی که با آن مواجه هستیم این است که علوفه برای دامها گران است. نیاز است دولت همکاری بیشتری در این زمینه داشته باشد. علوفه ارزانتری در اختیار عشایر قرار دهد و از مواد گوشتی و لبنیاتی تولید عشایر خریداری کند.
با تشکر از شرکت کوچ ایل قشقایی و شهرداری منطقه ۱ تهران به خاطر برگزاری این جشنواره و تمامی مردم ایل قشقایی به ویژه زنان ایل که ما را در تهیه این گزارش همراهی کردند.
عکسها از: محمد قربانی