انقلاب چادرها

انقلاب اسلامی ایران ارزش‌هایی فراموش شده را زنده کرد؛ ارزش‌هایی که تا دیروز در پس تاج و تخت پادشاهی به محاق رفته بود و کسی جرأت ابراز آنها را نداشت. انقلاب، ابعاد فردی و اجتماعی اسلام را جان تازه‌ای بخشید و هویت آنان که در بطن انقلاب بودند با سرمشقی الهی از نو نوشته شد؛ مردم، مسئولان، دانشجویان، جوانان و… زنان.

حضرت امام خمینی -معمار کبیر انقلاب- پرده از چهره فریب جاهلیت قرن بیستم برگرفت و یاوه‌های استعمارگران را درباره زن، نقش بر آب کرد و دغلبازان شهوت‌پرست را رسوا ساخت و این گوهر گرانبها را که لابلای خزه‌ها و تبلیغات دروغین دشمنان انسانیت گم شده بود، به صحنه آورد. و به زن آنچنان درک و آگاهی درستی از نقش و مسئولیت بخشید که تجلی و بروز آن را در احیای هویت زن مسلمان در انقلاب اسلامی شاهدیم.

این تلقی از زن بود که علی‌رغم حضور و وجود سنت‌های متحجرانه که در هیأت وفاداری به اسلام ظاهر شده بود، زنان را آنچنان به صحنه کشید که از سوی خبرگزاری‌ها و ناظران و تحلیل‌گران، «انقلاب اسلامی» بعضا به انقلاب «چادرها» لقب گرفت. زن در دیدگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی مقامی والا و سیمایی ملکوتی یافت که می‌تواند سرچشمه خیرات باشد و مردان بزرگی را در دامن خود تربیت کند. او به عنوان «مربی جامعه»، «سرچشمه خیرات»، و «جلوه‌گاه عظمت الهی» معرفی شد. (۱)

زن انقلابی در دیدگاه امام خمینی – رحمة الله علیه- فرودگاه عروج مرد است؛ چنانکه ایشان فرمودند: «از دامن زن مرد به معراج می‌رود» بانوی مسلمان همراه و یاور خانواده‌اش در پیشبرد مقاصد اسلام و انقلاب مبارزه می‌کند.

بانوی انقلابی نه تنها زنی صبور و شکیباست که رنج دوری همسر و فرزندان را نیز تحمل می‌کند؛ یک زن منفعل نیست که در خانه بنشیند و به مشیت الهی راضی باشد؛ بلکه او با هویت والایی که از امام و انقلاب آموخته پا به پای مردان فکر می‌کند و تصمیم می‌گیرد.

نمونه بارز این زنان انقلابی را می‌توان در سال‌های دفاع مقدس و فرستادن همسران، برادران، فرزندان و عزیزان خویش به جبهه‌ها مشاهده کرد.

بدرقه رزمندگان در اشک و لبخند و ازدحام دود و هلهله و ترنم ذکر صلوات، از خاطرات فراموش‌ناشدنی سال‌های دفاع مقدس است. گاه مادری پس از شهادت همسر، فرزندش را روانه می‌کرد و پس از شهادت فرزند، فرزند دیگر را.

خانواده‌هایی که چند فرزند شهید یا چند شهید به انقلاب و اسلام هدیه داده‌اند فراوانند. صبر و شکیبایی مادران، آرامش‌بخش دیگر خانواده‌ها بود.

زنان انقلابی امروز، همان بانوان کربلایی هستند که زینب‌وار از امام خویش دفاع می‌کنند. مبارزه در راه آرمان‌ها و اسلام را بر آرامش و قرار مادی ترجیح می‌دهند. و چون ام‌وهب استوار و راست‌قامت خم به ابرو نمی‌آورند.

در سال‌های جنگ یک بار چند شهید را با هم برای تدفین آورده بودند. غوغای عجیبی بود. یکی از مادران بیش از همه بی‌تابی می‌کرد. تلاش برای آرام کردن او چندان نتیجه‌بخش نبود. ناگهان زنی که چادر دور کمر گره زده بود پیش آمد و در گوش او چیزی گفت که آرام شد و او را با خود همراه کرد. بعد معلوم شد که او مادر شهید است و اکنون پنجمین شهید او را آورده بودند تا به خاک بسپارند.

مادر، پنجمین شهیدش را با دست‌های خود در مزار نهاد و صبور و آرام بالا آمد و گفت: «پسر من نرفته است. این جوانان -اشاره به جوانان و همرزمان شهید- پسران من هستند. آنها عزیزتر از علی‌اکبر امام حسین(ع) که نیستند». آنگاه سمت سخن را عوض کرد و گفت: «عزیزان من! جبهه کربلاست؛ امام حسین را تنها نگذارید». (۲)

منابع:

۱- زن؛ جبهه دیروز، جبهه امروز. دکتر محمدرضا سنگری

۲- جهاد و شهادت‌طلبی زنان از دیدگاه امام خمینی و مقام معظم رهبری. زینب اکبری