چادرم را خودم سر کردم

سردمداران فرانسه و بعضی کشورهای اروپایی وقتی می‌خواهند زورگویی‌شان را در مخالفت با حجاب دختران مسلمان توجیه کنند می‌گویند: حجاب، نشانه‌ی این است که این پوشش از طرف مردان خانواده به دختران تحمیل شده. بعد می‌خواهند سوپرمن‌بازی در بیاورند و این دخترکهای بیچاره را از چنگال پدر و برادر و همسر نجات بدهند!

حالا هرچه این دخترها پلاکارد دست می‌گیرند و فریاد می‌زنند که بابا به کی قسم این لباس انتخاب خودمان است. کسی هم زورمان نکرده بیاییم ازش دفاع کنیم؛ اما گوش آن جنابان سردمدار بدهکار نیست که نیست.

ادامه چادرم را خودم سر کردم

باید در موضوع زنان از دنیا طلبکار باشیم

دکتر مریم اردبیلی؛ متولد ۱۳۵۳؛ از بانوان موفقی است که صاحب چندین مقالات پژوهشی در مباحث زنان و خانواده در سطح کشور و بین‌المللی به صورت ان‌جی‌او، طرح‌های فرهنگی و مباحث حقوقی زنان به صورت‌های مناظره، سخنرانی در دانشگاه، دوره‌های آموزشی و ارتباط با مسلمانان خارج کشور بوده است. حدود ۵ سال بار مشاور امور بانوان استانداری فارس را به دوش کشید و همچنین با مجامع تصمیم‌گیری شورای فرهنگ عمومی و هیئت منصفه مطبوعات همکاری خوبی داشته است. پزشکی دانشگاه بهشتی را خوانده است و اکنون فارغ از هرگونه مشغله‌ی کاری در دفتر کارش در بیمارستان نمازی شیراز پای صحبت‌هایش نشستیم و از مسائل بانوان گفتیم، موضوعی که گریزش به خانه و خانواده ناگزیر است.

ادامه باید در موضوع زنان از دنیا طلبکار باشیم

چارقدهای زیبای دخترانه؛ یادگاری از اردوی محیا

دختران ِوبلاگ نویس؛ سربازان جنگ ِ نرم

دیگر این روزها از برگزاری نشست‌های وبلاگی خبر تازه‌ای نیست؛ اما یک نشست وبلاگی دخترانه، در آستانه‌ی روز دختر، آن‌هم در جایی از جنوب کشور اتفاق تازه‌ای‌است که باید با نگاهی خاص دیده شود.

ادامه چارقدهای زیبای دخترانه؛ یادگاری از اردوی محیا

در مقابل گناه، کودکی بیش نیستیم

اللهم ارزقنی فیه فضل لیله القدر و صیر اموری فیه من العسر الی الیسر و اقبل معاذیری و حط عنی الذنب و الوزر یا روفا بعباده الصالحین…

الهی! شب های پر قدر ِ قدر گذشت و قدر ندانستیم. گفتی بیست و هفتمین روز از ماه مبارک نیز نور امیدی از لیالی قدر است.

تو خود عالمی بر احوال دنیا و ما کودکان جاهلت فضل این شب و روز مبارک را از تو طلب می کنیم؛ نگاه ما به بزرگی توست و الطاف بی نهایتت، جز این هر چه از اعمال داریم خجلمان می کند.

خدایا! روح بزرگت را در ما دمیدی و در قالب جسمی آفریدی. این جسم نحیف در چارچوب نگنجد. روح خدایی مان تقلا می کند و به در و دیوار قفس تن می کوبد.

ادامه در مقابل گناه، کودکی بیش نیستیم

تنها با تو معامله کنم

اللهم اجعل سعیی فیه مشکورا و ذنبی فیه مغفورا و عملی فیه مقبولا و عیبی فیه مستورا یا اسمع السامعین

الهی!

مدتی است در ماه تو، دل به سوی تو نموده ام. امروز آمده ام تا پاداشم را بگیرم. بنده ی تو بودم. تو خود فرمودی هرکس برای تو بنده باشد قدرت خویش را به او ارزانی می داری.

ای محبوب دل ها

بیا و بزگواری کن. دستم را بگیر و مرا به مقام رضوانت برسان. من عاشق جمال تو ام.

ادامه تنها با تو معامله کنم

خدایی‌ام نگهدار!

اللهم اجعلنی فیه محبا لأولیائک و معادیا لأعدائک مستنا بسنه خاتم أنبیائک یا عاصم قلوب النبیین!

خدایا! در این روز دل به ولای تو می سپارم و دوستی اولیای تو را می خواهم. تا جزء مومنانی باشم که در پرتو وحدت با اهل ایمان، حق را به جامعه سرایت دهم و جلوی باطل را در پهنه عمل آدمیان بگیرم.

همواره پاکان و زیباسیرتان درگاهت را گرامی دارم تا خود نیز با این عشق، ایمان را در جانم زنده نمایم.

ادامه خدایی‌ام نگهدار!

جواب تمام سوال‌های بی‌جواب

الهی! آدم دو پا دری و پنجره ای ساخت امید آنکه روزنه ورود و خروجش باشد. پنجره ها اما این روزها همه پرده پوش اند و درها بسته.

هیچ نوری نمی تابد و راهی باز نمی شود. اصلا مگر نور جز انوار حق داریم و دری جز باب فصل تو هست که بر ما باز باشد؟

از هر طرف که رفتم جز وحشت ام نیفزود.

خدایا! بیا و خدایی کن. این در رحمت و فضلت را بر ما بگشا تا بندگی ما را هم ببینی.

ادامه جواب تمام سوال‌های بی‌جواب

مادری، خدایی ِ کوچک است

الهی! میهمان عرشت شده ام در این ماه صیام.

رسم میهمانی نیست که صاحب را آزرد. آمده ام چون تو گفتی، چون لبخند رضایت را بر وجه الله می بینم و همین دنیا و عقبای مرا کافیست.

کاش مرا یاری کنی تا همیشه بنده خوبت بمانم. تا همیشه آن باشم که تو می خواهی، آن گویم که می پسندی و تمام من، تو شود.

من بنده ی کوچک ات خوش ندارم که به خاطر جهالتم خم به ابرو بیاوری. اگر بچگی کردم و پا از گلیمم دراز کردم باز هم تو تنها پناهمی.

آغوش مادری باید، که کودک بعد از هر اشتباه زار بزند و آن را پناهش کند. مادری، خدایی کوچک است. پناهم به توست از آنچه تو را برنجاند.

بار الها!دستم را بگیر تا همه تو شوم. تا دستم به بایدهایت برود و پایم نزدیک نبایدت نرود. من همه تو را می خواهم و می خوانم، کمکم کن که کودک لجباز درونم را ساکت کنم و اطاعتم بر معصیت پیشی گیرد.

یا رب ز شراب عشق سرمستم کن

در عشق خودت نیست کن و هستم کن

از هر چه جز عشق خود تهی دستم کن

یکباره به بند عشق پابستم کن

ای تو عطا بخش درخواست کنندگان

اللهم انی اسئلک فیه ما یرضیک و اعوذ بک مما یوذیک و اسئلک التوفیق فیه لان اطیعک و لا اعصیک یا جواد السائلین.

تجملات بر سر سفره هفت سین

در حالیکه آخرین روزهای سال اصلاح الگوی مصرف را پشت سر می گذاریم شاهد هجوم مردم به فروشگاه ها و مراکز خرید و برپایی نمایشگاه های سفره هفت سین هستیم.

خانه تکانی عید و خرید رخت و لباس نو که همیشه جزو رسومات مردم ایران برای تازه کردن سر و وضع زندگی در فصلی تازه بوده است؛ البته آن هم اگر آن مایل به اسراف و تجمل گرایی شود و باعث شود که خانواده ها فقط به مناسبت فرارسیدن سال نو لوازمی غیرضروری خریداری کنند شایسته نیست؛ اما امسال شاهد رشد انفجاری نمایشگاه های سفره هفت سین بودیم. سفره هایی که با انواع گل ها، روبان ها و وسایل فانتزی تزیین شده اند تا به ما در تحویل سال نو کمک کنند! سفره هایی که از ۳۰ هزار تا ۳۰۰ هزار تومان قیمت دارند و شاید در سبد اقتصادی هیچ خانواده ای پیش بینی نشده باشند؛ اما با عرضه وسیع آنها در جامعه طبیعتا میل به خرید هم افزایش می یابد.

ادامه تجملات بر سر سفره هفت سین

یک رسم وارداتی

این روزها ویترین مغازه‌ها پر شده از عروسک‌ها و جنس‌های فانتزی قرمز؛ و البته که بی‌مناسبت هم نیست. حتی مصادف شدن ولنتاین با دهه آخر صفر و ایام عزاداری، از شور ویترین مغازه‌ها برای فروش، و اشتیاق مردم در خرید کادوهای ولنتاینی نکاسته است.

اینکه خاستگاه ولنتاین چه بوده چندان مهم نیست. به محض ورود یک فرهنگ به کشورمان، آن را با خواسته‌های خودمان عجین می‌کنیم و به عنوان یک فرهنگ مدرن به انجامش مقید می‌شویم. اینکه بگوییم ولنتاین زادگاه غربی دارد و نمی‌تواند با فرهنگ اسلامی ما هم‌کاسه شود هم، دیگر خریدار ندارد. ولنتاین دارد به رسم جوانان امروزی ما تبدیل می‌شود.

ادامه یک رسم وارداتی

انقلاب چادرها

انقلاب اسلامی ایران ارزش‌هایی فراموش شده را زنده کرد؛ ارزش‌هایی که تا دیروز در پس تاج و تخت پادشاهی به محاق رفته بود و کسی جرأت ابراز آنها را نداشت. انقلاب، ابعاد فردی و اجتماعی اسلام را جان تازه‌ای بخشید و هویت آنان که در بطن انقلاب بودند با سرمشقی الهی از نو نوشته شد؛ مردم، مسئولان، دانشجویان، جوانان و… زنان.

حضرت امام خمینی -معمار کبیر انقلاب- پرده از چهره فریب جاهلیت قرن بیستم برگرفت و یاوه‌های استعمارگران را درباره زن، نقش بر آب کرد و دغلبازان شهوت‌پرست را رسوا ساخت و این گوهر گرانبها را که لابلای خزه‌ها و تبلیغات دروغین دشمنان انسانیت گم شده بود، به صحنه آورد. و به زن آنچنان درک و آگاهی درستی از نقش و مسئولیت بخشید که تجلی و بروز آن را در احیای هویت زن مسلمان در انقلاب اسلامی شاهدیم.

ادامه انقلاب چادرها

سیر لاک پشتی

قبل از انقلاب: هر سال دختر شایسته ایرانی در هتل هیلتون تهران انتخاب می‌شد و برای مسابقات جهانی به آمریکا صادر. . . ببخشید عازم می‌شد! حداقل‌های یک دختر شایسته، سن بین ۱۴ تا ۱۸، تجرد، رضایت‌نامه از والدین و ده نفر از دوستان، تسلط به یک زبان خارجه و طبیعتا زیبایی خیره‌کننده بود. دختران شایسته پس از انتخاب در بهترین حالت به سمت تبلیغات تلویزیونی و مجلات مد کشیده می‌شدند. مادرم تعریف می‌کنند که یکی از دختران مدرسه‌شان دختر شایسته شد و یک بار که شاه به شیراز آمد برای استقبالش رفت و گل تقدیمش کرد و خب آن سالها خیلی کار مهمی بود!

ادامه سیر لاک پشتی

از آراستگی دینی تا تجمل‌گرایی ضددینی

زیبایی و زیبادوستی ویژگی‌هایی است که دیگر کمتر کسی به دنبال اثبات وجود این خصوصیات در فطرت بشر است. وقتی کسی می‌گوید چیزی زیبا است و از علت آن جویا می‌شویم در پاسخ به توصیف آن زیبایی می‌پردازد. شاید هم فقط بگوید زیباست چون قشنگ است! هیچ کس در اصل زیبادوستی و زیباخواهی شک ندارد. زیبایی‌های زیادی در طبیعت و دنیای اطراف ما هست. این روزها بسیاری سعی می‌کنند با درست کردن گل و گیاه مصنوعی، رنگ‌های موجود در طبیعت و ایجاد فضاهای مشابه مثل آکواریوم، زیبایی طبیعت را به خانه‌هایشان بیاورند. مردم دوست دارند خودشان و محیط زندگی‌شان را زیبا و آراسته نشان دهند. دین اسلام هم سفارش‌های زیادی در مورد آراستگی دارد. حدیث معروف «ان الله جمیل و یحب الجمال» را دیگر همه شنیده‌اند. اما گاهی به بهانه‌ی زیبایی و زیبادوستی خدا با مناظری مواجه می‌شویم که همه‌کس نمی‌تواند آن را زیبا بداند. اسم این مناظر را «تجملاتی» می‌گذاریم. تا وقتی تعریف روشنی از آراستگی و تجمل‌گرایی نداشته باشیم و تفاوت‌های آنها را ندانیم هیچ تضمینی نیست که خودمان هم به این زیباپنداری دچار نشویم.

ادامه از آراستگی دینی تا تجمل‌گرایی ضددینی

ویتامین حجاب، ویروس حجاب

حجابی که حجاب باشد پوششی دارد از جنس نخ و پارچه و دکمه، معنایی دارد از قماش حیا و متانت و حریم، و مکانی دارد از نوع حضور نامحرم. نمی‌دانم اسم پوششی با چاشنی حیا که انگار به پوست تن دوخته شده را چه می‌گذارید. هر چه باشد اسمش حجاب نیست؛ چون حجاب مکان و شرایط دارد. اگر خدا دوست داشت که بنده‌اش همیشه در پرده باشد که از ازل پوست بدنش را دوجداره خلق می‌کرد تا همیشه باحجاب باشد!

می‌گویم اسم این لباس حجاب نیست؛ چون همچین پوششی مثل چاقویی است که هم می‌شود با آن میوه پوست کند و هم سر بی‌گناهی را بیخ تا بیخ برید. حجابی که حجاب باشد، همه‌اش نور و معنویت است، همه‌اش میوه و ویتامین است و نمی‌شود چاقوی همه‌کاره باشد.

حجاب، دستور پوششی است برای در گنجه کردن گوهرهایی که نباید ناخنک زده شوند؛ کاسبرگی است برای گل؛ اما گل تا ابد هم که در کاسبرگ نمی‌ماند. بالاخره باید روزی عطرافشانی کند.

ادامه ویتامین حجاب، ویروس حجاب

حجاب اینترنتی

رعایت حجاب یک واجب شرعی است. برخلاف نظر عموم مردم، حجاب نه فقط به معنای پوشش صرف و نه تنها مخصوص زنان است. حجاب و عفاف واقعی، برای ارتباط با جنس مخالف ایجاد حریم می‌کند لذا مردان هم باید محدوده خاصی برای پوشش و ارتباطشان قائل باشند تا این حریم به خوبی حفظ شود.

حال در فضای مجازی که اینقدر رابطه‌ها تنگاتنگ و به عبارتی رابطه خواهر- برادری شده مسئله حجاب چگونه تفسیر می‌شود؟ حجاب را می‌توان در حجاب نگاه، حجاب گفتار، حجاب رفتار، حجاب فیزیکی بدن و حجاب قلب تفسیر کرد. حال آنکه بنابر باور غلط، حجاب فقط پوشش فیزیکی بدن را شامل می‌شود. در مواجهه با شرایطی جدید مثل فضای مجازی، عدم توجه به ابعاد دیگر حجاب سر باز می‌کند و معضلات تازه‌ای را به وجود می‌آورد. آیا اینکه دختری عکس خود را با مقنعه در اینترنت بگذارد یعنی حجابش را به نحو احسن رعایت کرده است؟ آیا صحبت‌هایی که رد و بدل می‌شود، تصاویری که دیده می‌شود، واکنش‌هایی که صورت می‌گیرد و خلاصه هر عمل و عکس‌العملی که دو جنس مخالف در اینترنت به صورت زنده یا جز آن در قبال هم انجام می‌دهند، قانون حجاب اسلام نباید روشی برای آن پیشنهاد دهد؟ سوال مهم‌تر اینکه آیا رعایت حجاب در اینترنت برای همه به یک شکل است؟

ادامه حجاب اینترنتی