تجملات بر سر سفره هفت سین

در حالیکه آخرین روزهای سال اصلاح الگوی مصرف را پشت سر می گذاریم شاهد هجوم مردم به فروشگاه ها و مراکز خرید و برپایی نمایشگاه های سفره هفت سین هستیم.

خانه تکانی عید و خرید رخت و لباس نو که همیشه جزو رسومات مردم ایران برای تازه کردن سر و وضع زندگی در فصلی تازه بوده است؛ البته آن هم اگر آن مایل به اسراف و تجمل گرایی شود و باعث شود که خانواده ها فقط به مناسبت فرارسیدن سال نو لوازمی غیرضروری خریداری کنند شایسته نیست؛ اما امسال شاهد رشد انفجاری نمایشگاه های سفره هفت سین بودیم. سفره هایی که با انواع گل ها، روبان ها و وسایل فانتزی تزیین شده اند تا به ما در تحویل سال نو کمک کنند! سفره هایی که از ۳۰ هزار تا ۳۰۰ هزار تومان قیمت دارند و شاید در سبد اقتصادی هیچ خانواده ای پیش بینی نشده باشند؛ اما با عرضه وسیع آنها در جامعه طبیعتا میل به خرید هم افزایش می یابد.

سفره هایی که لذت دانه دانه تهیه کردن وسایل سفره و چیدن آنها را به بهای اندک لوکس و فانتزی بودنشان می فروشند. اگر بنا باشد که تمام سفره یکجا و با ماهی تنگ بلور و سبزه سبز شده خریداری شود دیگر فرصت هیچ درنگی در فلسفه و ارزش هر سین سفره پیدا نمی شود.

دیگر کسی از یک ماه قبل از عید با سبز کردن سبزه منتظر عید نمی ماند. دیگر مسابقه بین سلیقه ها در زیبا چیدن سفره نیست؛ مسابقه بر سر پول است که چه کسی پول بیشتر و سفره قشنگ تری دارد.

جای تامل است که این نمایشگاه ها از چه ارگان یا نهادی مجوز کار کسب می کنند. نهادی که خواسته یا ناخواسته برخلاف سیر کلی کشور برای اصلاح الگوی مصرف و از بین بردن تجملات در جامعه قدم بر می دارد و در گیر و دار خرید لباس شب عید و خرید میوه و شیرینی و آجیل بار دیگری به بار اقتصادی خانواده اضافه می کند.

لذت چیدن سفره هفت سین در این است که از اوایل اسفند هر روز به سبزه جوانه زده ات آب بدهی،کابینت ها و پستوهای خانه را برای یافتن تک تک سین ها بگردی، شش ظرف یک شکل پیدا کنی، قرآن را از طاقچه برداری و با آینه شمعدان کنار هم بگذاری؛ با خواهر و برادرهایت بحث کنی که آیا سبزه باید جلوی ماهی باشد یا پشت آینه و وقتی که دیدی لحظه تحویل سال نزدیک است و یک سین کم آوردی ساعت مچی مادر را برداری و به سفره قالب کنی!

سفره هفت سینی که حتی تخم مرغ سفالی اش را هم رنگ شده بفروشند دیگر نه بویی از تخم مرغ دارد نه سنت سفره هفت سین نه حتی بهار!