نگاه مردانه در فعالیت‌های زنانه

به کدامین سو می‌رویم؟ حجاب را وسیله کرده‌ایم برای گرفتن پست و سمَت‌ها. به کجا پیش می‌رویم که مفهوم بسیارعمیق و زیبای «حجاب مصونیت است نه محدودیت» را با بیلی بوردهایی در خیابان که روی آن دو شکلات باز و بسته و مگسهایی هم در اطرافش… بتصویر می‌کشیم…

در همین رابطه گفتگوی کوتاهی با نماینده‌ی سابق مجلس و فعال فرهنگی فعلی؛ جناب آقای سعید ابوطالب داشته‌ایم. ابوطالب درگیر ساختن چند مستند تلویزیونی بوده است اما براحتی وقتی را دراختیارمان قرار داده. رسم ادب است که از این فضا نیز دوباره سپاسگذارشان باشم.

آقای ابوطالب چه مکانیزمی برای بیلی بوردهای حجاب در سطح شهر باید بکار برد تا از حالت کلیشه‌ای و قدیمی درآیند؟

به چند نکته باید توجه کرد. یک اینکه کار تبلیغات در خصوص مسائل زنان، خیلی پیچیده‌ست درعین اینکه کاملا تخصصی‌ست. نباید دست هر کسی سپرد.

بیلیبورد یک ابزار رسانه‌ای‌ست، همانطور که مطبوعات، تلویزیون، منبر، کلاس درس و کتاب یک رسانه‌ست. رسانه برای خودش مرحله‌بندی دارد، باید سلیقه‌ی مخاطب را بشناسد.

هر تبلیغی، هر نماد و تعریفی، ابزار رسانه‌ای خودش را دارد. اما طی سالهای گذشته با این موضوع خیلی دم‌دستی و سرپایی برخورد شد و دلیل کلیشه‌ای شدن را هم میشود در این دید که هر کسی که محتوا را پیشنهاد داد خودش امکانات فنی و تکنیکال تبلیغاتی را نیز بعهده گرفت. درحالیکه باید مشاوره‌ی تخصصی، هنری، عکاس و ترکیب‌بندی را جداگانه بررسی کرد.

و اما نکته‌ی دوم متأسفانه مسئله‌ی مدیریت فرهنگ و تبلیغات مردانه‌ست. ما باید معلوم کنیم اگر این تبلیغات برای زنان‌ست، پس باید نگاهش زنانه باشد. باید تفاوت خلقتی، نگاهی و سلیقه‌ای اعمال شود، چون قرار است مخاطبش نیمی از جمعیت کشور یعنی بانوان باشند.

اصلا بیلیبوردهای تبلیغاتی حجاب نقشی در برطرف‌کردن گسیختگی فرهنگی دارند؟

مطمئنا؛ تبلیغ و تربیتستون‌های مختلفی دارد، یکی بیان مستقیم‌است که کارکردش مشخص است و همیشه هم نمی‌شود استفاده‌اش کرد.

ما در تبلیغ بعضی مسائل به بیان غیرمستقیم نیاز داریم چون پیچیدگی خاصی دارند. بااینکه بیلیبوردها بیان و نگاهشان مستقیم‌است اما تأثیرشان را دارند، اما یادمان باشد که برای نهادینه‌کردن و تبدیلش به یک هنجار باید راه دیگری را گزینش کنیم.

چه کسی را باید مسئول بیلیبوردهای فعلی دانست؟

خب اطلاعی در این مورد ندارم. باید شهرداری باشد

برای این پرسیدم که درمورد بیلیبوردهای فرهنگی ابتدا سراغ مسئولین شهرداری رفتیم اما غیر ازین‌که پاسخی نگرفتیم، شنیدیم که مسئولیت این بیلیبوردها با آنها نیست. درحالیکه زیر بعضی از همین پلاکاردهای تبلیغاتی شاهد اسم شهرداری هستیم.

نمیدانم. امکان دارد شهرداری یا سازمان تبلیغات یا وزارت ارشاد مجوز این‌کار را بدهند اما مثلا سازمان ملی جوانان این کار را بعهده بگیرد.

خب بنظرتون به دوش چه ارگانی سپرده بشود بهتر است؟

خب بطور کلی من معتقدم که این عرصه به مردم سپرده بشود. فرهنگ ساحتی‌ست که اگر دولت و حاکمیت، بطور متکلم وحده حرف بزند، موفق نمی‌شود. حتی اگر هزینه‌ی زیادی هم بکند.

یعنی هرچقدر هزینه‌ی دولت در زمنیه ی اجتماعی بیشتر باشد، اثرش کم‌ترست. فرهنگ به توده‌ی مردم برمی گردد چون از روابط اجتماعی انسانی تشکیل می‌شود. بنابراین در یک گستره‌ی طولانی‌مدت دچار تغییر هم می‌شود. برای همین موضوع‌ست که می‌گویم نمی‌شود شعاری و مقطعی عمل کرد.

یعنی شما این تغییر را طبیعی می‌بینید؟

بله. در این بحث که شما روی حجاب زوم کردید عرض می کنم که حجاب ریشه‌ی تاریخی دارد. از سنگ‌نوشته‌هایی که برایمان از دوران قبل از اسلام و دوران هخامنشیان بجای مانده می‌بینیم که یک زن برده نبوده‌است. یک زن عریان نبوده است. زن در صندلی پایین‌تر ننشسته‌است. پس باید ریشه‌ی تاریخی‌اش را بررسی کرد تا فرهنگ‌سازی‌اش را شاهد شد.

باید درمورد این مسئله خیلی آرامش داشت و با یک تشکل بسیج‌وار به جلو رفت. بیلیبوردهای فعلی اصلا فرهنگ‌سازی نمی‌کنند. مثلا در دوره‌ی رضاخان که همگی کشف حجابش را شنیدیم، خواندیم و شنیدیم که بعد از اینکه فشار برداشته شد، جامعه‌ی زنان در ایران به اصلیت خودش برگشت. پس باید به مردم اعتماد کرد و فرهنگ را به مردم سپرد.

بنظر شما هم، تغییر پوشش نسل امروز یعنی اینکه تعریف حجاب نسل‌های گذشته را نمی‌پذیرد؟

من معتقدم که در اصل حجاب، اصول و کلیتی وجود دارد که آموزه‌های دینی‌ست. ما حجاب را در قاجار یک‌جور دیدیم، در دوران پهلوی یک‌جور دیگر. ممکن‌ست ظاهرش تفاوت کند که طبیعی‌ست اما این به این معنا نیست که این تغییر یعنی عدم اعتقاد به باورهای دینی. اصرارورزیدن به شکل و ظاهر گذشته اصلا درست نیست هیچ، بلکه نتیجه‌ای ندارد.