شما زنان ایرانی خیلی می‌فهمید

پنج شنبه‌ی دو هفته‌ی پیش بود که اس‌ام‌اسی آمد مبنی بر دیدار با فعالین ضد جنگ آمریکایی و شوخی یکی از دوستان که تو وزیر امورخارجه‌ی مایی و حتما بیا.

وعده دیدار در نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال بود. همسر یکی از این زنان فعال ضدجنگ را می‌شناختم. قبلا در نشست علم و صنعت جنبش عدالت‌خواه دیده بودمش. مردی بود فهمیده و آگاه به مناسبت‌های بین‌المللی.

خوش‌رویی و شور و شوق این زنان آمریکایی را خیلی دوست دارم. ۴خانم بودند که یک نفرشان ایرانی بود و مترجم و در سازمان دوستی مردم ایران و مردم آمریکا فعالیت می‌کرد، سیمین رویانیان. خانم الی همسرش ایرانی بود و خودش آمریکایی و او هم در همان سازمان بود. گلوریای امریکایی هم بود از سازمان آنسور یا پاسخ و خانم سارا هم نماینده مرکز فعالیت‌های بین‌المللی درآمریکا.

بحث را با معرفی مختصری ازخودشان و فعالیت‌های حقوقی‌شان شروع کردند و گفتند که پیگیر بحث عدالت و صلح در جهانند. سعی می‌کردیم که از مواضعی که حداکثر اشتراک بر آن‌ها وجود دارد به سمت مواضعی که ممکن بود به اختلاف برسیم پیش برویم تا درنقطه‌ی تفاهم خوبی متوقف شویم.

قرار شد معرفی کوتاهی از فعالیت‌هایمان داشته باشیم. اشاره کردیم به مبانی فعالیت‌هایمان که همان پیگیری آرمان‌های انقلاب‌اسلامی‌است و مطالبات رهبری انقلاب و پیگیری عدالت در داخل کشور و مناسبات جهانی . تحصن فرودگاه غزه و حضور در اجلاس آب و هوای بولیوی با ذکر برخی مواضع مطرح‌شده در آن چون تشکیل دادگاه جهانی و پیگیری بحث تحریم کالاهای اسراییلی و… را هم به‌عنوان شاهد مثال مطرح کردیم.

بعد هم به‌مواردی اشاره کردیم چون آمار و ارقام فعالیت‌های زنان در داخل و مقایسه با خارج از کشور و… که خانم الی گفت: شما زنان ایرانی خیلی می‌فهمید و حتی می‌توانم بگویم بیشتر از من می‌فهمید.

دو پیشنهاد به‌ایشان برای ادامه فعالیت‌ها مطرح کردیم یکی بحث اهمیت تحریم کالاهای صهیونیستی از این باب که پشتوانه همه جنایات اسراییل همین کمپانی‌های اقتصادی‌اش‌است و دیگر پیشنهاد کار برای اصلاح و تغییر ساختار سازمان‌ملل که جایی بشود برای احقاق حقوق همه‌ی مردم و نه فقط دول قدرتمندی که به پشتوانه‌ی رسانه و پروپاگاندا، پول و قدرت اعمال قانون می‌کنند و بر نظرات شورای امنیت و دادگاه بین المللی و سایر قسمت‌های سازمان ملل تاثیر می‌گذارند. بحث عدم موفقیت مباحث ضد رژیم صهیونیستی علیرغم فشار جامعه جهانی به دلیل حمایت‌های مکرر آمریکا به‌عنوان شاهد مثال این مسئله ذکر شد که شدیدا مورد تأیید این دوستان قرارگرفت.

بحث را کمی جلوتر بردیم و راجع به تحلیل واقعه ۱۱ سپتامبر از ایشان پرسیدیم که همان حرف‌های خودمان را می‌زدند که دروغی بیش نبود و طرحی بود برای تروریست‌خواندن مسلمانان و کلید زدن پروژه‌ای دیگر.(توی دلم میگفتم احتمالا ایشان هم از طریق ماهواره اخبار جمهوری‌اسلامی را می‌بینند که اینقدر هم سو می‌زنند)

بقیه مباحث را در این گزارش رسمی بخوانید: آمریکا نمی‌گذارد فریاد عدالت‌خواهی ایران، به گوش جهانیان برسد.

در نهایت بر سر ولایت‌فقیه هم به توافق رسیدیم که ضامن حفظ عدالت و عدم دیکتاتوری است. خانم الی با خنده می‌گفت: این مرد قد کوتاه (اشاره به احمدی نژاد) کارهای بلندی در جهان کرده‌است و مسامحتا تنها رئیس جمهور عدالت‌خواه در جهان است.

بعد هم مباحثی درباره وضعیت زنان شد و سوالی که برایشان پیش‌آمده‌بود این بود که شما می‌گویید جنگ بر زن مسلمان واجب نیست ولی ما عکس‌هایی را دیده‌ایم که زنان درجنگ ایران و عراق حضور داشتند؟ جواب دادیم که اولا ما جنگ تسخیری و جهاد ابتدایی در زمان غیر معصوم نداریم، آن جنگ برای ما دفاع محسوب می‌شده و دفاع در اسلام بر زن و مرد واجب است. ثانیا در رابطه با جهاد زنان، اسلام سکوت کرده و حق انتخاب با زنان است.

اگر توان و شوق دارند می‌توانند شرکت کنند و گرنه مجبور نیستند. خیلی از این بحث کیفور شده بودند و در نهایت یکی از ایشان گفت که وقتی می‌خواستیم به‌ایران بیاییم دختر ۲۴ ساله‌ام می‌گفت که از این پوشش خوشش نمی‌آید اما اندکی که گذشت به‌پدرش می‌گفت: احساس می‌کنم زنان در این کشور از امنیت بیشتری برخوردارند.

بعد هم من و دوستم با خانم گلوریا رفتیم بیرون تا در گزارشی که از وضعیت زنان در ایران می‌خواست یگیرد و به قول خودش صدای حق‌طلب زنان ایرانی را به جوانان امریکایی برساند کمکش کنیم.

خیلی هم از دست ایرانیها عصبانی بودند که چرا برخی جوانان ایرانی دروغ‌ها و تبلیغات آمریکایی را باور کرده‌اند و امریکا را بهشت آزادی‌ها تصور می‌کنند و می‌گفت: آن‌ها فکر می‌کنند چون زنان در امریکا هر لباسی می‌توانند بپوشند آزادند در حالی که از کوچکترین حقوق مشروع سیاسی، نه زن و نه مرد، برخوردار نیستند. بعد هم به آمار تکان دهنده‌ی بیش از سی میلیون بیکار و بحران اقتصادی گریبان‌گیر امریکا و دلایل آن، من جمله دامن‌زدن آمریکا به جنگ‌های متعدد در مناطق مختلف مثل افغانستان و عراق اشاره کرد.

آخر کار هم بروشوری دو زبانه به ما دادند که اشاره‌ای شده بود به سیاست خارجه‌ی ‌آمریکا که هدف نهایی‌اش تغییر نظام جمهوری اسلامی است و به کمتر از آن راضی نمی‌شود و چون در باتلاق‌های خودساخته فرورفته چاره‌ای جز بسنده‌کردن به تهدیدهای نظامی و طرح محاصره امور اقتصادی و تجاری و سیاسی ندارد.

هم چنین اشاره شده بود به بهره‌وری دولت امریکا از تهدید و تطمیع و تبلیغ برای صدور قطع‌نامه‌هایی در کنگره آمریکا، شورای امنیت سازمان ملل و پارلمان اروپا برای اعمال تحریم علیه ایران که تماما ناقض عهدنامه‌ها و قوانین بین‌المللی‌است.

هم‌چنین به‌حمایت آمریکا ازگروه‌های تروریستی مخالف جمهوری اسلامی ایران چون سازمان منافقین (مجاهدین خلق)، گروهک پژاک (زندگی آزاد کردستان) و جندالله اشاره شده‌بود. درنهایت هم بحثی شده بود در اثبات حق ایران برای استفاده از انرژی هسته‌ای و توصیفاتی حقیقی از ایران امروز. این بروشور مزین به شعر معروف سعدی بود که بنی‌آدم اعضای یکدیگرند…(هرچند درست این شعر بنی‌آدم اعضای یک‌پیکرند است) .

آخر کار به خانم گلوریا پسته تعارف کردیم بخورد که با پوست‌انداخت توی دهانش سریعا بهش گفتیم و بیرون آورد و یک پسته ی دیگر برایش پوست گرفتیم و دادیم بخورد که از این همه مهربانی ما! به‌هیجان آمده‌بود و ما را درآغوش کشید و بوسه‌ای روانه ساخت و آرزوی صلح و عدالت را برای همه‌ی جهانیان کرد و رفت.

به‌راستی چقدر از این زنان و مردان حق‌طلب و آزاده در جهان حضور دارند که می‌شناسیم و نمی‌شناسیم؟!

به امید تحقق و شکل‌گیری آرمان امام روح الله: تشکیل جبهه جهانی مستضعفین.

۱ دیدگاه در “شما زنان ایرانی خیلی می‌فهمید”

دیدگاه‌ها بسته شده است.