همراز مشاور!
***
– سیزدهسال پیش بهدنیا آمدم. چندروز بعد عاشق پسر همسایهمان شدم. مادرم میگوید تصمیم من بچگانهاست اما نمیتوانم فراموشش کنم. بهمن بگویید چهکنم؟
– مادرتان بهاحساسات شما توجهی ندارد و این خاصیت نسلهای قدیمیتراست. آنها به پیشرفت تکنولوژی و از بینرفتن سنتهای دستوپاگیر هم توجهی ندارند و کماکان میخواهند با طرز فکر قدیمیشان جوانها را از پرداختن به احساسات بیغل و غش خود بازدارند. بزرگترها باید بدانند در عصر ماهواره و اینترنت اینحرفها دیگر بیمعنی میباشد. اما دختر عزیزم همانطور که میدانی سیزده یک عدد نحساست و تو هم سیزدهسالهای، بنابراین خیلی امکاندارد که در تصمیمگیریهایت اشتباه کنی.
توصیه میکنم هرچه زودتر دور این پسر خط کشیده و به درس و مشقت برسی. هنوز دهانت بوی شیر میدهد. آمدیم و با این جوان ازدواج کردی، فردا که نه درس خواندهای و نه کاری پیدا کردهای و او هم طلاقت داد، میخواهی با یک بچه توی شکم چهخاکی بهسرت بریزی؟ میبینی که تصمیمت بچگانهاست. به حرفهای بزرگترت هم که اهمیت نمیدهی پس توقع نداشتهباش عاقبت بهخیر بشوی.
***
– پسری هستم ۴۷ساله که مادرم اصرار دارد ازدواج کنم اما من میگویم هنوز زوداست. بهنظر شما حق با کدامیک از ماست؟
– البته سن ازدواج نسبیاست و هرکس در سن و سال خاصی شرایط ازدواج را پیدا میکند. در اینجا حق با شماست. کسی که هنوز نفهمیده چند سال دیگر باید بیشتر به فکر آخرتش باشد تا دنیایش، و حال و حوصله ازدواج و بچه دارشدن را نخواهدداشت و به بچهاش هم میگویند زنگوله دم تابوت، واقعا از نظر عقلی به سن ازدواج نرسیدهاست. توصیه میشود به تجرد خود ادامهبدهید و دختر مردم را هم بدبخت نکنید.
***
– من متوجه شده ام به هرکس که با شما مشاوره میکند یا می گویید سِنت برای ازدواج کماست یا میگویید چرا زودتر به فکر ازدواج نیفتادی. لطفا اعلامکنید بالاخره سن مناسب ازدواج از نظر شما چقدراست؟
– سن مناسب ازدواج سنیاست که برای ازدواج مناسب باشد و سنی که برای ازدواج مناسب باشد بستگی به سن مناسب ازدواج دارد. امیدوارم توانستهباشم منظورم را برسانم!
جالب بود