خلخالی برای زن یهود

ما به ازای یک آزادی

من همچنان آشفته‌ام از خواب و بیداری نیمه‌شب
از تعبیر نشدن آزادی و اومانیسم
بدون واژه‌های ممتد…
آشفته‌ام از تعبیر یک رویای چادرپوش
آشفته‌ام از سایه‌های هراس توهمِ شب
من اینجا درون مهد آزادی …
گهواره تمدن را می‌لرزانم

روسری‌ها را می‌کشم
زنان پوشیده‌پوش را،
با یورو و دلار می‌چزانم
باز هم خواب نیمه‌شبم آشفته است.
می‌ترسم از تعبیر آزادی
از تمسخر اومانیسم
داغ می‌کنم از داستان خلخال زن یهودی
از خشم علی ..
از پیکر مروه که خار چشم لوسیفر شد…
مانند سوختن یک قرآن
حتی در عهد جدیدِ انجیل
رساله اول پولس به قرنتیان هم
نشانی آیه‌ای از حجاب می‌درخشد…
انجیل هم می‌شود بسوزد
زنده باد اومانیسم!
زنده باد دموکراسی!
من اینجا آرامش ابدی قدیسان را
فدای خون‌های بحرین و مصر نخواهم کرد
من اینجا دریای سیاه را گذاشته‌ام برای شستن
خون‌های یمن و لیبی، بحرین و مصر
شاید ما به ازای آب، نفتی به چنگ بیاوریم
من سکوتم را فروخته‌ام به دلارهای عربی
من اما همچنان آشفته‌ام از نبودی آزادی حجاب
در ایران
اینجا غرب من است
غرب آزادی
و تو آزادی هرچه من می‌خواهم بپوشی
یا هیچ نپوشی اصلا
بیرون ازین‌جا من نگران توأم
و آزادی
که نمی‌توانی هرچه دوست داری نپوشی
من آشفته‌ام از نبود آزادی
من نگرانم از مرگ اومانیسم

رساله اول پولس به قرنتیان

آیه ششم:

« اما هر زنی که سر برهنه دعا یا نیایش کند، سر خود را رسوا سازد! زیرا این چنان است که تراشیده شود. زیرا اگر زن مویش را نمی‌پوشد، پس مویش را بتراشد. اگر تراشیدن یا بریدن مویش را ناپسند می‌داند پس مویش را بپوشاند«.

حجاب؛ شریعت مسیحیان هم هست.

دیده‌اید تمامی تصویرهای مریم، باحجاب است…؟ حتی تابلویی را دیده‌ام که مریم چادرش را مثل زنان مسلمان امروزی به سر کرده است.

۱ دیدگاه در “خلخالی برای زن یهود”

دیدگاه‌ها بسته شده است.