یکی از تفریحات سالم در بین جوانان، تماشای فیلم و سریالهای متنوع است. در دنیای گسترده و هزار رنگ امروز، انواع و اقسام فیلمها با اهداف مختلف تولید میشوند. هر فیلم بر حسب مضمون فیلمنامه، پلات داستان، نحوه کارگردانی، دکور صحنه، محل فیلمبرداری، شخص کارگردان و از همه مهمتر بازیگران فیلم، جلب مخاطب میکند.
در کشور ما نیز مخاطبان فیلمها و سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی در انتخاب آنچه مدنظرشان است، از این قاعده مستثنی نیستند. اما آنچه باید در تولید و تهیه فیلمها و سریالها در ایران اسلامیمان مورد توجه دستاندرکاران سینما و صدا و سیما قرار بگیرد، اهمیت بالای صدا و سیما و رسالت مهم این دستگاه است.
امام خمینی در بیانات خود در بیست و نه اسفند ۵۷ در دیدار دولت موقت فرمودند: «رادیو و تلویزیون یک دستگاهی است که هم در طرف تبلیغات فاسد اهمیت زیاد دارد و هم در طرف تبلیغات صحیح… تمام مطبوعات اینطور است منتها اهمیت تلویزیون بیشتر از همه است، اهمیت رادیو- تلویزیون بیشتر از همه است. این دستگاهها دستگاههای تربیتی است؛ باید تمام اقشار ملت با این دستگاهها تربیت بشوند؛ یک دانشگاه عمومی است. دانشگاهها دانشگاههای موضعی است، این یک دانشگاه عمومی است یعنی دانشگاهی است که در تمام سطح کشور گسترده است.»
با توجه به سخنان حضرت امام(ره) نیاز است که روی فیلمهای سینمایی و سریالها و فیلمهای تلویزیونی تولید شده در صدا و سیما، تامل شود. آیا واقعا سینمای ما و تلویزیون ما، اکنون در حد چند واحد از دروس تخصصی عمومی، اساتید خوبی برای جوانان ما هستند؟ آیا مضمون فیلمهای سینمایی در حدی هست که بتوان از آن بهعنوان درسی از دروس آن دانشگاهِ عمومیِ موردِ نظرِ امام خمینی (ره) یاد کرد؟ آیا نحوه پوشش کاراکترهای فیلمها، نه فقط حجاب ظاهری بلکه عفاف و گفتار و رفتار ایشان، در چارجوب قوانین الهی، اسلامی، شرعی و عرفی است؟
امام خامنه ای در دیدار با هنرمندان و دستاندرکاران صدا و سیما، در ۱۲ تیر ۱۳۸۹ فرمودند: «]در ساختن فیلمها و سریالها [ واقعاً خطقرمزهائی هست که باید رعایت شود. یک جاهائی عبور از برخی از خطوط قرمز اخلاقی – منظورم خطوط قرمز سیاسی هم خیلی نیست؛ عمدتاً انسان نگران اخلاق و دین و این چیزهاست – در بعضی از فیلمها و سریالها لزومی ندارد. انسان نگاه میکند، میبیند این سریالِ خوشساخت و خوشمضمون اگر این زائده را نداشته باشد، هیچ زیانی به این سریال نمیرساند؛»
و اما امروز ظاهرا عبور از خطوط قرمز اخلاقی و الهی، در فیلمهای سینمایی با مضمونهای متفاوت بسیار طبیعی شده است. به خصوص نحوه رفتار و پوشش کاراکترهای فیلم متاسفانه هیچگونه توجیه شرعی و عرفی ندارد.
پرواضح است که کاراکترهای فیلم های تلویزیونی، الگوهای موثری برای قشر نوجوان و جوانِ جوامع، محسوب میشوند. وقتی در اکثریت قاطع فیلمهای سینمایی، هیچ حد و مرزی بین شخصیتهای فیلم (که در داستان خود فیلم هم محرم نیستند) وجود ندارد و هیچ خط قرمزی هم در رفتار و گفتار و منششان نیست، چه انتظاری از نوجوان و یا جوانی که مرتب از طریق این رسانه تغذیه میشود داریم که بتواند در موقعیتهای مختلف زندگیاش، رفتار و منش صحیح و قانونی را تشخیص بدهد.
و یا زمانی که در اکثر قریب بهاتفاق فیلمهای سینمایی مسئله حجاب و پوشش ظاهری زن، و یا حجاب و عفاف رفتاری مرد، هیچ جایگاهی ندارد؛ آیا طرحهایی مثل امنیت اجتماعی پلیس در مبارزه با بدحجابی اثری هم دارد؟ اکثر کاراکترهای فیلمهای پرمخاطب سینمایی امروز، از نظر حجاب و عفاف در سطح بسیار بدی در فیلم ظاهر میشوند و در کنار ظاهر، خطقرمزهای اخلاقی را نیز رعایت نمیکنند.
آنچه امروز سینما و صدا و سیما در قسمت فیلم و سریال و فیلمهای سینمایی به آن نیاز دارد، بازبینی دوباره و یا تصویب قانونی برای رعایت پوشش و حجاب و عفافِ شرعی و عرفی دربین شخصیتهای فیلم میباشد. که اگر صدا و سیما و سینمای کشور که به فرموده امامخمینی (ره)، دانشگاه عمومی است واقعا به یک دانشگاه قابل قبول و موثر تبدیل شود، نیازی به طرحهای کمتاثیر و پرهزینهای چون طرح پلیس در مبارزه با بدحجابی نخواهد بود.
واقعیت این است که طرح مبارزه با بدحجابی را باید از سینما و صدا و سیما شروع کرد و اجازه اکران و پخش به فیلمها و سریالهای مروج بیحجابی و بیعفافی را نداد.
سلام؛
البته رفتارها و پوشش بازیگران در رسانه ملی و سینما و … باید مهم باشه برای اونهایی که دغدغه حجاب دارن، اما مورد اصلی که باید کنترل بشه رفتار این بازیگران در اجتماع و در زندگی های شخصیشونه.
چون کنترل این که بازیگر پوشش کامل و صحیح و رفتار درستی داشته باشه جلوی دوربین ممکنه و میشه با کمک از قوانین و … انجامش داد. اما بازیگری که عکسهای بسیار جلف آتلیهایش با اوضاع بسیار بد ظاهری همه جا موجوده، اون رو چه جوری میخوایم کنترل کنیم؟
حتی اگر بتونیم بازیگرانمون رو مجبور کنیم حجاب پوششی و حجاب اخلاقی و رفتاری در جلوی دوربین داشته باشن، اما وقتی مردم این بازیگر رو در اجتماع با اوضاع عجیب و غریب پوششی ببینن، حجاب براشون بیارزش و سبک جلوه میکنه.
باید از ورود هر آدمی با هر نوع تفکری به صدا و سیما جلوگیری بشه. باید آزمونهای اعتقادی و فرهنگی ازشون گرفته بشه، باید اگر اشتباهی میکنن توبیخ بشن و مجوز بازیگریشون باطل بشه. اما چیزی که از اعمال مسؤولین ما پیداست اینه که خود اونها هم نمیخوان این اتفاقات بیفته و نگران اوضاع حجاب نیستن.
اصل مورد بحث، مسئله ی فیلم هایی هست که از رسانه پخش میشه. زندگی شخصی بازیگر اونقدر روی جوان و نوجوان ما تاثیری نداره. این فیلم ها و رفتارهایی که از رسانه ی نظام اسلامی، پخش میشه مهم و موثر هست و باید رنگ و بوی اسلامی داشته باشه.
سلام؛
ضمن احترام برای نظر سرکار خانم مهتاب، اما ایشون باید در نظر بگیرن که مثلا نقش حضرت مریم که توسط یکی از بازیگران بازی میشد، بسیار مثبت بود و بیننده از تلویزیون فقط دریافت مثبت داشت از اون نقش، تا اینکه کمی بعد تصاویر آتلیهای بازیگر این نقش در اینترنت منتشر شد و بعدها هم که ایشون با وضعیت پوششی خیلی متفاوت از اون نقش، در اجتماع حاضر شد.
باز هم به نظرتون زندگی این افراد در اجتماع، تأثیری نداره؟
سلام کاملا با این جمله ی آخر که گفتین طرح مبارزه بی حجابی را باید از سینما شروع کرد موافقم. خیلی از این بازیگرها مورد توجه نوجوانان و جوانان هستن و عکس های جلف و بدحجاب زیادی از اونها در اینترنت مجلات مشاهده میشه!!! به جای اینکه راه پیمایی حجاب راه بندازیم و بر ضد بیحجاب شعار بدیم اول باید حجاب را در تلویزیون و سینما و ادارات رواج بدیم و ارزشها را بشناسانیم.