[ms 0]
«تزکیه» نام کوچکترین عضو کشور اندونزی در کاروان «الی بیت المقدس» است. برایم خیلی جالب بود که تزکیه با وجودِ تکدختربودن، چطور خانوادهاش به او اجازه دادند تا در این سفر همراه کاروان «الی بیتالمقدس» به سمت مرزهای فلسطین برود؛ سفری که احتمال خطر در آن کم نیست. و جواب تزکیه در مقابل تعجبم چیزی نبود جز گفتهی خانوادهاش به او، که اگر در این راه کشته شود، شهید است و به او افتخار خواهند کرد!
همین صحبتها بود که سر حرفم با او باز شد و شروع کردیم به گفتگو. از آشنا شدنش با کاروان «الی بیتالمقدس» از طریق فیسبوک برایمان گفت، تا وضعیت زنان کشورش و بیتوجهی دولتمردان اندونزی. دانشجوی رشتهی پزشکیست و بهتازگی عضو گروه مرسی شده است.
[ms 1]
میتوانی بیشتر درمورد گروهی که در آن فعالیت میکنی، توضیح بدهی؟
مأموریت اصلی ما کاهش درد و رنج و ظلم و ستم مردم از طریق کمکرسانی به شیوههای مختلف و همچنین ساختن جامعهای امن است. چون ما بر اصل کرامت انسانی اعتقاد داریم، و بر این باوریم که همهی مردم حق دارند که در اجتماعات بهصورت مسالمتآمیز زندگی کنند و تمامی انسانها لایق رشد و پیشرفت هستند. بهخاطر همین، گروه مرسی در زمینههای مختلفی فعالیت میکند؛ همچون حمایت از کودکان، نوآوریهای اجتماعی، توسعهی کشاورزی، توانمندسازی زنان، توسعهی جوانان، سلامت و بهداشت و… و در بحرانهای مختلفی که در سطح جهان رخ میدهد، همیشه پیشقدم است؛ مانند کمکرسانی پزشکی به مردمی که دچار بلا، بیماری و یا جنگ و درگیری هستند.
گروه مرسی در زمینهی توانمندسازی زنان دقیقا چه هدفی را دنبال میکند؟
همهی ما میدانیم که زنان، پایه و اساس هر جامعه میباشند، ولی متأسفانه میبینیم که بسیاری از زنان در فقیرترین مناطق جهان بدون هیچ امکاناتی و فوقالعاده دشوار زندگی میکنند. برای همین، گروه مرسی سعی دارد از طریق آموزش و تعلیم در زمینههای مختلف مانند کشاورزی، برنامههای نوآورانهی بهداشت، بهدستآوردن کار و درآمد و… ابتکار و توانایی زنان را از حالت بالقوه به حالت بالفعل درآورد و به توانایی زنان فعلیت ببخشد تا زنان بتوانند خانواده و جامعهی خود را بسازند و پیشرفت کنند.
با توجه به این دیدگاهی که نسبت به زنان دارید، نظرتان درمورد زنان کشورتان، زنانی که برای کار به کشورهای غرب آسیا و یا کشورهای دیگر جهان مهاجرت میکنند، چیست؟
متأسفانه این حقیقت وجود دارد و قابل انکار نیست. منظورم کار کردن زنان اندونزیایی در کشورهای دیگر است که بیشتر نیروی خدماتی هستند، و من بهشدت با این قضیه مخالف هستم. زنان کشور ما دارند قربانی دولت ما میشوند که مجبور هستند در کشورهای دیگر کار کنند. با اینکه درآمد خوبی از این طریق عاید ما میشود، ولی متأسفانه دولت ما بدون هیچ نظارتی این کار را میکند و توجه ندارد که وضعیت آنها دارد به چه سمتی میرود و یا چه اتفاقاتی ممکن است برای آنها پیش بیاید. دولت ما هیچوقت این سؤال را از خودش نمیپرسد که آیا امکانات خوبی برای آنها قرار میگیرد یا نه. آیا از آنها سوء استفاده میشود یا نه؟
[ms 4]
چرا دولت شما اجازهی چنین کاری را میدهد؟
چون پیدا کردن شغل در کشور من بسیار سخت است.
علتش چیست؟
کشور من یک کشور درحالتوسعه است و به همین سبب، مردم ما با مشکلات زیادی مواجه هستند؛ چه از لحاظ درمان و پزشکی و چه از لحاظ مسائل آموزش و تعلیم و از این دست مشکلات. بنابراین، کسی که بخواهد شغلی پیدا کند، شانس زیادی برای این کار ندارد.
اینکه بگویید کشورم در حال توسعه است و بهخاطر همین با این مشکلات روبروست، اصلا دلیل خوبی نیست. بالاخره همهی کشورها در حال توسعه هستند؛ مثل کشور خود من، ایران، که روزبهروز در حال پیشرفت است.
ببینید، بهجز حقوق پایه مثل بهداشت و تعلیم و تربیت که حق هر انسانی است، مشکلات دیگری نیز در کشور ما هست و آن این است که دولتمردان ما بیحدواندازه دچار فساد شدهاند و فساد در جامعهی ما بهسرعت رشد کرد؛ مثل مسئلهی مالیات در کشورمان که مالیات را میگیرند، ولی در قبالش هیچ خدماتی به مردم ارائه نمیدهند و همهی اموال را به حساب شخصی خودشان واریز میکنند. از همه مهمتر، وابستگی دولتمردان ماست که این، وضعیت را بغرنج و وخیمتر کرده است.
[ms 3]
دقیقا دولت شما به کجا و به چه چیزی وابستگی دارد، که باعث بروز چنین مشکلاتی در جامعهتان شده؟
خیلی روشن است که کشور ما وابسته به ایالات متحدهی آمریکاست و این آمریکاست که تمام منابع موجود در طبیعت ما را به غارت میبرد و از این طریق، درآمد زیادی کسب میکند. بهخاطر همین، چیزی عاید مردم کشور خودمان نمیشود.
تابهحال جنبش یا اعتراضی در مقابل این قضیه صورت گرفته؟
در کشورمان NGO و سازمانهای مردمنهاد زیادی وجود دارند که حتی برخی از آنها بهطور اختصاصی رفتار دولتمردان را بررسی میکنند، ولی متأسفانه با اینکه کشور من جمهوری است، این فعالیتها هیچ تغییر مهمی در کشورمان ایجاد نکرده است.
اما با همهی این اوصافی که از کشورتان گفتید، یک امر در بین زنان اندونزیایی برای من همیشه شایستهی تحسین بوده و آن هم مسئلهی حجابشان است. نظر شما چیست؟
درست است، اما متأسفانه خیلی از زنان کشور ما برخلاف زنان کشور شما حجاب ندارند و این بهخاطر آن است که دولت ما حجاب را یک چیز اجباری قرار نداده، ولی اکثر مردم ما نفس حجاب داشتن را دوست دارند.
یعنی شما با حجاب بهصورت اجباری موافق هستید؟
بهنظر من حجاب، زنان را حفظ میکند و این خوب است که در کشور، قانون اجبار حجاب وجود داشته باشد، ولی در کشور ما این امکانپذیر نیست، چون کشور من بر پایهی دین نیست و کشور ما یک کشور سکولار است. دینهای مختلفی در کشور ما وجود دارد که بزرگترین آنها بودیسم، مسیحیت، اسلام و کنفوسیوس است.
دوست ندارم گفتگویمان تمام شود، ولی بهعلت تنگی وقت چارهای نیست. بهعنوان کلام آخر میخواهم نظرتان را درمورد ایران و مردم ایران بدانم.
مردم من بهطور کلی دیدگاه خوبی نسبت به ایران دارند و برای آنها ایران یک کشور شجاع است که در مقابل آمریکا ایستاده و مردم ما همیشه از این شجاعت شما الهام میگیرند.
قانون اجبار حجاب ، قانون خوبی است. اما…… کسانی هستند که از اعماق قلب پی به ضرورت حفظ حجاب نبرده اند .
قانون اجبار حجاب قانون خوبی است
برای همینه که بین دویست و چندتا کشور فقط ایران و عربستان (اونم نه همه شهرهاش) حجاب اجباری دارن.
من چقدر خوششانس ام که توی ایران دنیا آمده ام. بخصوص توی این گرما واقعاً مانتو و روسری پوشیدن کیف داره. اصلاً میخوام روش چادر هم سرم کنم که بیشتر لذت ببرم