[ms 3]
از وقتی آرین یکساله شد، دیگر نتوانست در خانه بماند. الان هم با وجود مخالفت همسرش کار میکند؛ چون احساس میکند بهعنوان یک آدم مفید در جامعه شناخته میشود. میگوید پسرش بالاخره بزرگ میشود، اما او اگر در خانه بماند، مدام حسرت زندگی زنان شاغل را میخورد. میگوید با تمام این مشکلات، احساس خوبی دارد.
ساعت هفت صبح است. صدای گریهی کودکی تقریبا دو ساله در فضای واگن مترو پیچیده و هرکس به سهم خود واکنشی نشان میدهد.
– آخر مگر مجبور است این وقت صبح با بچهی کوچکش سوار مترو بشود؟
– چهکار کند بیچاره؟ حتما نیاز دارد و باید کار کند.
و آن یکی با صدای بلند فریاد میزند:
– خانمها! یکی صندلیاش را به این خانم بدهد!
صندلیام را به مادر کودک میدهم تا شاید کمی آرامش به واگن برگردد و فرصتی نیز برای صحبت با او پیدا کنم. مادر شروع به شیر دادن کودک میکند و آرین که از شدت گریه صورتش سرخ شده، آرامآرام به خواب میرود. مادر آرین انگار از نگاهم میخواند که به دنبال چه میگردم و بدون اینکه من چیزی بپرسم، میگوید: «روزهایی که پدرش ماشین نمیآورد، وضعیتمان همین است! آنقدر گریه میکند که کلافه میشوم.»
من هنوز چیزی نمیگویم و او همچنان از خودش میگوید که هفت ماه است کارش را شروع کرده. از وقتی آرین یکساله شد، دیگر نتوانست در خانه بماند. الان هم با وجود مخالفت همسرش کار میکند؛ چون احساس میکند بهعنوان یک آدم مفید در جامعه شناخته میشود. میگوید پسرش بالاخره بزرگ میشود، اما او اگر در خانه بماند، مدام حسرت زندگی زنان شاغل را میخورد. میگوید با تمام این مشکلات احساس خوبی دارد.
قطار به ایستگاه آخر میرسد. آرین فارغ از تمام شلوغیهای ذهن این مردم، به خواب فرو رفته و من به آرینهایی میاندیشم که ناخواسته بار موفقیت مادرانشان را اینگونه بهدوش میکشند…
[ms 1]
زنان با چه انگیزهای وارد بازار کار میشوند؟
امروزه شاغل بودن زنان، یکی از مسائلی است که در اجتماع مطرح است و زنان به علل گوناگون به کار روی میآورند و این تمایل به اشتغال باعث شده تا آنها علاوه بر مسئولیتهای خود در خانه و تربیت فرزندان، مسئولیتهای اجتماعی را نیز پذیرا گردند. اینجاست که ما با قشری بهعنوان «زنان شاغل» روبهرو میشویم.
بر طبق نظرات کارشناس میتوان نیاز مالی و فشار اقتصادی، تکاملجویی، رسیدن به استقلال مالی، ناچیز شمردن و دستِکم گرفتن کار در منزل و خانهداری، پرکردن اوقات فراغت، فرار از مسئولیتهای اصلی زندگی و رقابت با مردان را بهعنوان دلایل اصلی گرایش زنان به اشتغال معرفی کرد.
عدهای از خانمها برای حل بخشی از مشکلات اقتصادی خانواده مجبور به کار میشوند. بهنظر میرسد اوضاع نامناسب اقتصادی در دهههای اخیر در کشورهایی مثل ایران که با بالا رفتن سطح انتظارات رفاهی همراه بوده، در سالهای گذشته بیشترین تأثیر را در روی آوردن زنان به بازار کار داشته است.
گروهی دیگر به منظور افزایش تعامل اجتماعی، کسب تجربه، بهدست آوردن موفقیتهای بیشتر، افزایش اعتمادبهنفس و خودباوری، به فعالیتهای بیرون از منزل روی میآورند. این گروه بر این باورند که مهمترین یا تنها راه پیشرفت و موفقیت در زندگی، در بیرون از منزل و اشتغال است.
گروهی از زنان نیز بهعلت تجربههای تلخی که در زمینهی وابستگی مالی مادر، دوستان و نردیکانشان به مردها داشتند یا برای تأمین ایمنی آینده خود و خانواده، به اشتغال روی میآورند.
عدهای هم کار و فعالیت در خانه را نشانهی ناتوانی یا حقارت زن میدانند. به همین علت، با کار در بیرون از خانه سعی در رهایی از این احساس حقارت دارند. این افراد با نگاه به زندگیهای ناموفق پیرامون خود و فشارها و تلخیهایی که زنان در این خانوادهها متحمل میشوند، بدون توجه به ریشههای واقعی این ناکامیها، خانهداری زنان را عامل بدبختی، و اشتغال را تنها راه رهایی از این مشکلات میدانند.
گروهی از دختران و حتی خانمهای متأهل، بهویژه در آغازین روزهای زندگی مشترکشان، به دلیل فراغت زیاد در منزل و برای فرار از تنهایی و پیامدهای آن، با کار و فعالیتهای بیرون از منزل خود را سرگرم میکنند.
در برخی از خانوادهها و محیطها که بیشتر زنان در بیرون از منزل کار میکنند، دختران پس از پایان یافتن تحصیلات و به پیروی از بقیه، در بیرون از منزل مشغول به کار میشوند تا به قول معروف، از قافله عقب نمانند.
گروهی نیز، به تقلید از کشورهای غربی و تحت تأثیر اندیشههای فمینیستی (که به تساوی همهجانبهی حقوق زنان و مردان معتقدند) و در راستای برقراری این تساوی، به رقابت با مردان در صحنههای گوناگون زندگی از جمله رقابت در بازار کسب و کار برخاستهاند.
خانمهایی نیز به دلیل اشتغال به تحصیل و ناکارآمدی تربیت خانواده و یا عوامل دیگر، بهخاطر اینکه از کودکی با مهارتهای زندگی مثل همسرداری، خانهداری، کدبانویی، آشپزی و… آشنا نشدهاند، با فعالیتهای خارج از منزل سعی میکنند از زیر بار این مسئولیتها شانه خالی کنند.
[ms 2]
تغییر در سبک زندگی، مهمترین عامل اشتغال زنان
«زهرا امینمجد»، عضو هیئت علمی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، ارزش شناخته شدن اشتغال زنان در فضای کنونی را متأثر از سه عامل میداند و معتقد است: «تغییر در سبک زندگی بهعنوان اولین عاملی است که زنان را روانهی بازار کار میکند. گرایش افراد به زندگی مدرن، که از آنان میخواهد به یک نیروی کار آموزشدیده و متخصص تبدیل شوند، در افزایش گرایش زنان به اشتغال نقش مهمی دارد.
وی میافزاید: «این تغییر در سبک زندگی، همسو با خواست نظام سرمایهداری پیش میرود و در آن، تبدیل شدن افراد به محصولی برای این نظام، بهعنوان هدف اصلی رشد اجتماعی قلمداد میشود؛ یعنی افراد در اجتماع زندگی میکنند تا بارور شده و بتوانند در جهت تأمین منافع نظام سرمایهداری حرکت کرده، به آن سود رسانند.
امینمجد تبعیض مثبت در مسألهی آموزش زنان را دومین عامل دانست و تأکید میکند: «به دلیل حمایتهایی که در دهههای اخیر انجام گرفت، فاصلهی معناداری که در ناحیهی سواد و آموزش میان زنان و مردان وجود داشت، کمتر شد. روشن است که این اقدام در جای خود امری ضروری و مثبت بود، اما به دلیل عدم توجه به تناسب میان جنسیت و آموزش برای افراد، بهویژه زنان، و نیز عدم توجه به اصلاح ساختارهای نظام آموزشی مدرن و اسلامیسازی محتوای آن، عوارض و مشکلاتی از این ناحیه گریبانگیر افراد و جامعه شد.»
وی گفت: «یکی از این مشکلات، ایجاد مطالبات گسترده از سوی زنان تحصیلکرده برای ورود به بازار کار و اشتغال بیرون از منزل بود. البته مسئله دانستن این موضوع، به معنای انکار فوائد برخی از اشتغالات زنان و نیز ضرورت بعضی از آنها نیست؛ بلکه گسترش مطالبات در کنار عدم توجه به خانوادهمحوری در ارائهی الگوی اشتغال زنانه، کم شدن فرصتهای شغلی برای مردان بهعنوان سرپرستان خانوار و مشکلات مربوط به تشکیل خانواده و ازدواج، از جمله از بین رفتن فرصتهای مناسب ازدواج برای برخی از زنان تحصیلکرده و یا بالا رفتن سن ازدواج، مشکلآفرین شده است.
عضو هیئت علمی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان از مشکلات پیش روی زنان در زندگی اجتماعی بهعنوان عامل سوم یاد میکند و میافزاید: «با نگاه واقعبینانه ملاحظه میکنیم که تعدادی از زنان -که اندک هم نیستند- در زندگی روزمره با احساس محرومیت و فقر روبهرو هستند و بهترین راه را برای فرار از این وضعیت و مشکلات دیگر، در گرایش به آموزش و اشتغال میبینند.
الگوی اشتغال زنان در راستای تحکیم خانواده نیست
دکتر «شهلا باقری»، جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت معلم دربارهی روند اشتغال زنان، به چارقد گفت: «روند اشتغال زنان در هر دورهای با توجه به عوامل فرهنگی با افت و خیز همراه بوده است. در کشور ما نیز به دلیل اهمیت حضور مادر در خانواده و تربیت فرزندان، اغلب مردان تمایل دارند همسرانشان زمان بیشتری را در منزل سپری کنند.»
وی افزود: «در سالهای اخیر و با اشغال شدن حدود ۷۰درصد صندلیهای دانشگاهی توسط دختران و افزایش دختران فارغالتحصیل، سیل دختران مدرکبهدست برای رسیدن به مشاغلی متناسب با وضعیت تحصیلی آنان، چهرهی بازار کار را در بسیاری عرصهها زیر و رو کرده است، بهطوری که آمار ۹درصدی نرخ اشتغال زنان در سالهای میانی دههی ۷۰، اکنون به حدود ۱۷درصد رسیده است و کارشناسان پیشبینی میکنند این رقم در سالهای آینده به بالای ۲۰درصد برسد.
باقری تصریح کرد: «مسئلهی طلاق در ایران به الگوی نامتوازن توسعه مربوط میشود. تحصیلات زن، اشتغال زن، ساختار اداری و… در جهت تحکیم خانواده نیست و باید به دنبال ارائهی الگوی اشتغال زنان در راستای تحکیم خانواده بود.»
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت معلم افزود: «باید به ارائهی الگوهای ارتباطی بهطور عام و الگوهای ارتباطی زناشویی بهطور خاص و الگوی حل تعارضات بر مبنای گذشت و ایثار نیز اقدام کرد.
***
شاید حالا مفهوم رفتارهای آن روز مادر آرین در مترو را بهتر درک کنم. تمام معادلات و جوابها را کنار هم میگذارم تا شاید برای این نگرش جدیدِ زنان به اشتغال پاسخی پیدا کنم و به این نکته میرسم که امروزه نیاز به حضور در اجتماع، زنان را به محیطهای کار میکشاند، نه صرفا نیاز مالی و اقتصادی!
متأسفانه به تبع این نگاه، ارزش همسری، مادری و خانهداری به یکباره رنگ میبازد و اشتغال تماموقت -الگویی که برای زنان آسیبزاست- بهعنوان الگوی مناسب شناخته میشود. این طرز نگاه به اشتغال باعث گردیده تا برخی از زنان به شغلهایی که با ارزشهای انسانی و اسلامی منافات دارد، روی آورند که طیف گستردهای از مسائل (مثل مخدوش شدن عفت آنان و گاه سوء استفاده از آنها) را به همراه دارد و این دیدگاه، دستپخت جدید دنیای مدرنیته برای زنان خوب کشورمان است.
خانمها شهلا باقری و امین امجد خیلی لطف میکنن اگر به جای اظهار نظر درباره اشتغال زنان بروند گوشه خانه بنشینند بزایند و بپزند و کانون خانواده را گرم کنند. چون ظاهراً این خانم ها خودشان نیاز مالی ندارند و برغم پُستهایی که دارند هیچ آگاهی نسبت به وضعیت خراب معیشتی مردم ندارند. منتها نمیدانم با این نظریات مشعشع چرا خودشان شاغلند و به تولید مثل و خانهداری مشغول نیستند. عوض این که علیه اشتغال سایر زنان نظریه صادر کنند.
ظاهرن خانهدار بودن و درآمد نداشتن خوب است، اما برای زنان همسایه.
باید توجه داشت که آیا دغدغه اشتغال زنان دغدغه تمام مسئولین است. این در حالی است که خیلی از مسئولانی که این حرف ها را می زنند نیاز مالی را درک نکرده باشند
به هر حال به نظر من هنوز هم نیاز مالی اصلی ترین هدف زنان در گرایش به اشتغال است و شاید سهم مدرنیته در این میان کمتر باشد.
از شما ممنونیم اگر این بحث را کمی به سمت دیگری حرکت دهید و تا مسولان بدانند اگر زنی دغدغه حضور در بیرون از خانه را دارد باید تسهیلاتی در جهت رفاه آن ها گذاشته شود که شاید مسئولین تا به امروز چنین قدمی را برنداشته اند
در مقوله کار زنان اینکه نیاز را تنها نیاز مالی تعریف کنیم و آنرا بعنوان یک اولویت مطرح کنیم اشتباهی را که در دهه های گذشته در جامعه ما رخ داد تکرار می شود
برای سال ها کار و فعالیت مادران ما در خانه با آگاهی توسط بخشی عمده ای از اجتماع نا دیده گرفته شد و نتیجه این امر در زندگی فرزندان و نوه های دختری آن مادران به شکلی روشن در تمایل به کار در اجتماع بارز و نمودار شد .
امروز با با این تمایل بعنوان محصول و نتیجه ای از اشتباه گذشته ها روبرو هستیم البته عواملی مثل :
عواقب طلاق و محرومیت های پس از آن (هیچ زنی در هیچ زندگی خانوادگی نمی تواند احتمال این امر را در زندگی اش صفر یا نا محتمل بداند )
مدرنیته ( تغییردر سبک زندگی امروز ؛ تعاملات فردی را بیشتر به سمت اجتماع کشانده است تا گذشته ای که زنان ما اغلب تعاملات شان در حد اقوام و همسایه ها خلاصه می شد این اشتیاق برای وارد شدن به کانون های اجتماعی این که یکی از افراد فلان حرفه باشی یکی دیگر از جذابیت های کار در بیرون از منزل است )
افزایش سن ازدواج یا در کل کاهش ازدواج و یا حتی کاهش تمایل به ازدواج هم می توان اشاره کرد
من خودم مرد هستم ,کارشناسی ارشد حقوق هم دارم ولی این سری افکار مشکلی رو از جامعه حل نمی کنه زنان حق دارند هم پای مردان در جامعه و مشاغل حتی مهمی که اکنون از آن محرومند حاضر بشوند این وظیفه حکومت است که شرایط اشتغال را فراهم نماید نمی شود در دنیای مدرن امروز زنان را به خانه نشینی برای تربیت فرزندان دعوت کرد امروزه نهاد های اجتماعی می توانند و باید بتوانند بخشی از وظایف را از دوش زنان بر دارند ……………کلا بحث و صحبت در مورد این مساله با دلایل قابل قبول بسیار است که اکنون امکان نگارش آن نیست