برای بسیاری، تازه شنبه میشود، صبح است اول مهر!
برای خیلی از نویسندگان و خوانندگان چارقد هم همینطور، همهی کسانی که یا محصل (دانشآموز و دانشجو) هستند و یا دوست دار علم و دانش که منتظر بهانهای هستند تا درس را دوباره از سر بگیرند، هرچند که آموختن و بالا بردن سطح معلومات به تحصیلات دانشگاهی نیست، اما مرسوم این است که بهانهای برای یادگیری وجود داشته باشد!
اما اگر کمی وسیعتر به این مسئله نگاه کنیم، متوجه میشویم که دیگر مثل زمان گذشته منابع اطلاعاتی محدود به مدرسه و چند جلد کتاب نمیشود، با ورود اینترنت به خانهها، هر لحظه میتوان معلم را در دسترس داشت و از مقالهها و یادداشتهای موجود در آن بهره برد و شاید بتوان گفت که یکی از اهداف چارقد هم همین باشد، بالا بردن سطح اطلاعات خوانندگانش!
از این صحبتها گذشته، شور و شوق رفتن به مدرسه برای ما که فرقی با رفتن به دانشگاه ندارد، در هر دو صورت صدای شادی بچهها را میتوان شنید و خوشحالی ورودی های جدید به دانشگاه را میتوان دید، شور و شوق خودمان هم که وصف ناشدنی!
هر اول مهری، عهدی با خودمان میبندیم، مثل دوران کودکی، که خوب درس بخوانیم، با علاقه و حس مسئولیت پذیری تا درس ها را نگذاریم برای شب امتحان، اما معلوم نیست چه کسانی بر سر این قول و قرار میمانند! البته ما در چارقد عهدمان را محکم بستهایم!
و دوباره صبح است اول مهر!