[ms 1]
کارشناسی ارشد در رشته مطالعات زنان دارد. در شناسنامه زهره عیسیخانی است اما «سنا» در سه نسل آلبوم است و گلنسا در گلدختر. وقتی سر صحبتمان باز میشود و به تدریس در حوزه علمیه فاطمةالزهرا و سرپرستی موسسه حدیث هدایت، و تدریس در دورههای آموزش زوجین و دورههای عفاف و حجاب میرسم، ابهامم را که میبیند میگوید: فعالیتهایم همیشه با زندگی خانوادگیام هماهنگی داشته است؛ یعنی تا زمانی که فرزند کوچک داشتم، مهمترین کار فرهنگی من فقط مطالعه و جلسات مطالعاتی با دوستان بود اما زمانی که بچهها بزرگتر شدند، با جمعی از همان دوستان یک موسسه فرهنگی دائر کردیم که به صورت رسمی از سال ۱۳۸۰ شروع به کار کرد.
شاید این ویژگی نسلشان باشد که چون در ابتدای جوانی طعم انقلاب را که ارضاکننده شور و هیجانات جوانیشان بود، چشیدند، به برکت آن با دنیایی آشنا شدند که زندگیشان را با فرهنگ و سیاست گره زد. و در واقع امامی که در دل مردم جای داشت، همه اقشار را نسبت به مسائل حساس کرد. حساسیتی که الحمدالله هنوز هم ادامه دارد.
اینکه نظر امام خمینی درباره مشارکت سیاسی زنان مثبت بود، آیا این با روح دین اسلام سازگار است؟
یکی از دستاوردهای انقلاب به نظر من تحولاتی بود که امام در نگاه به زن ایجاد کردند. مشارکت سیاسی زنان هم یکی از مصادیق این تحول است. من فکر میکنم این نگاه امام مطابق با نقشی است که حضرت زهرا (س)، حضرت زینب (س) و حضرت معصومه (س) در مسائل سیاسی زمان خود داشتند. این سه بزرگوار نسبت به شرایط سیاسی زمان خود موضعگیری داشتند. خطبههای حضرت زهرا (س) و نفش حضرت زینب (س) در واقعه عاشورا یک رفتار سیاسی بود. متاسفانه گاهی ما نگاهمان به مشارکت سیاسی بسیار محدود است و مشارکت را تنها به حضور در حاکمیت تعریف میکنیم؛ در حالی که نقش سیاسی زنان میتواند فراتر از این باشد. نقش سیاسی این بانوان بزرگوار نمونهای از مشارکت سیاسی زنان در حد اعلای آن است تا آنجا که در تاریخ ماندگار شد. هر چند به ظاهر در اداره حکومت نقشی نداشتند.
حضرت معصومه (س) هم در زمان خود با پیروی از ولیّ زمان، چهره سیاه ظلم حاکمان را برملا ساخت و این تأثیر، آنچنان بود که تا امروز هم شهر قم به برکت مرقد ایشان جایگاه ویژهای دارد.
بعضی میگویند زنان بیحجاب و باحجاب، مشارکت همزمان در انقلاب داشتند؛ آیا این مطلب صحیح است و چطور میتوان آن را توضیح داد؟
فیلمهای مستند دهه فجر سند موجهی است که در انقلاب، همه حضور داشتند و بیحجاب و باحجاب در کنار هم بودند. پسرها هم با تیپهای مختلف فریاد مرگ بر شاه سر میدادند. اما چرا؟ چه نقطه مشترکی بین این افراد بود و چه خلأی را همه احساس میکردند. من فکر میکنم جواب این سؤال در صحبتهای امام است. امام رحمهاللهعلیه فرمودند مردم ما برای شکم قیام نکردند، برای اسلام قیام کردند. نقطه مشترک مردم اسلام بوده و هست. اما درک از دین و میزان تعبد در افراد متفاوت است. برخی از افراد با حضور در راهپیماییها کمکم باحجاب هم شدند و برخی تصور کردند همین که دینداری درون انسان باشد کافی است و نیازی نیست در ظاهر هم نمایان باشد. اما اکثر زنان جامعه حجاب را با میل پذیرفتند.
امام تأکید فراوان داشتند که حضور بانوان در پارهای موارد، تحریک کننده غیرت مردان برای حضور در انقلاب بود. آیا مصادیقی برای آن در نظر دارید؟ چطور زنان میتوانستند پیشتاز باشند و مردان دنبالهرو آنان؟
امام بارها روی این مطلب تأکید فرمودند که سهم زنان در انقلاب بیش از مردان بوده است. و در جایی میفرمایند که زنان باعث شدند مردان شجاعت پیدا کنند. این امر نشان دهنده نقش زنان در جامعه است و زنان این نقش را در جریان مبارزات مردم برای انقلاب در جهت صحیح ایفا نمودند. زنان همیشه نقش دارند و نقش آنان همیشه تحریک کننده است اما گاهی تحریک در جهت دینخواهی است و گاهی دنیاخواهی. زنان ما در انقلاب در جهت دینخواهی حرکتی آغاز کردند که همچنان ادامه دارد و تحریک زنان در جهت دنیا همان است که زنان غربی خواسته یا ناخواسته در مسیر آن هستند.
اساسا زنان در چه عرصههایی میتوانند مشارکت سیاسی داشته باشند؟ حضور در دولت و مجلس و قضا را برای زنان چطور میبینید؟
مشارکت سیاسی عرصههای گستردهای دارد. باید این عرصهها را بشناسیم و متناسب توانایی زنان و نیاز جامعه، حضور زنان در سیاست را تبیین کنیم. البته به برکت انقلاب امروز همه مردم سیاسی هستند اما تلاشهای دشمنان انقلاب در این جهت است که مردم نسبت به مسائل سیاسی کشور بیتفاوت شوند و ما باید نگذاریم این اتفاق بیفتد. انتقاد از وضعیت موجود در جهت بهبود و اصلاح، حق هر فرد است؛ اما انتقادی که خدای ناکرده یأس و بیتفاوتی ایجاد کند، از غفلت ما نسبت به برنامههای دشمنان ناشی میشود. بنابراین ابتدا باید حساسیت سیاسی را حفظ اما جهتدهی کرد. و زنان در این زمینه در مهمترین و بنیادیترین نهاد جامعه یعنی خانواده میتوانند این نقش را ایفا کنند.
میل به اشتغال تنها به منظور کسب درآمد، یکی از آفتهای فاصله گرفتن زنان از مسائل سیاسی است. همانگونه که انگیزههای زنان در دوران انقلاب فراتر از مسائل مادی بود امروز هم باید این انگیزهها را تقویت کرد. حضور در راهپیماییها، نمازجمعه و مناسبتهای مختلف نشان میدهد همچنان زنان ما مانند گذشته هستند. در سالهای پس از پیروزی انقلاب، حضور زنان در مجلس شورای اسلامی یکی از جلوههای آشکار مشارکت سیاسی زنان بود که باید رشد روزافزون داشته باشد. تأکید مقام معظم رهبری بر مسأله زن به عنوان یکی از مسائل درجه یک کشور نشان میدهد که ایشان هم به این مسئله اهتمام دارند. بارها فرمودهاند که زنان باید برای حل مسائلشان خود به میدان بیایند. مجلس یکی از عرصههایی است که زنان میتوانند حضور مؤثری داشته باشند. ثبتنام زنان برای نمایندگی مجلس نشان دهنده زمینههای مناسب حضور سیاسی زنان است که نیازمند استقبال زنان و مردان جامعه است.
[ms 0]
آیا اصلا این مشارکت یک امر طبیعی است و همیشه باید باشد، یا انقلاب یک شرایط اضطراری بود و در شرایط غیراضطراری مشارکت سیاسی زنان نیازی نیست، یا خیلی حداقلی است؟
مشارکت سیاسی زنان همچنان که از ابتدای انقلاب بوده، ادامه دارد و امیدوارم روز به روز گستردهتر شود. فمنیستها میگفتند زنان چون در جنگها آسیبپذیر هستند و عاطفه بیشتری دارند، اگر در سیاست حضور یابند، جنگ و کشتار در دنیا به صلح تبدیل میشود. البته چنین اتفاقی نیفتاد. وقتی مبنای تفکر مادی باشد، همه به دنبال منافع هستند و زن و مرد ندارد. امروز ما شاهدیم که زنان سیاسی دنیا خود عامل جنگ هستند اما در جامعه ما با انگیزههای دینی، زنان همواره میتوانند نقشهای سازنده و مثبتی ایفا کنند.
زنان اگر وظیفه تربیت فرزند و خانهداری دارند، چطور میتوانند حضور سیاسی داشته باشند؟
نکته مهم اینجاست که مهمترین مشارکت سیاسی زنان، میتواند در خانواده اتفاق بیفتد؛ زنانی که نسبت به مسائل سیاسی حساس هستند و نسبت به تربیت سیاسی فرزندان اهتمام دارند. مطالعه در موضوعات سیاسی، توجه به اخبار، ایجاد فضای گفتگو و اظهارنظر و دوری از دغدغههای تجملگرایانه میتواند در تربیت سیاسی فرزندان مؤثر باشد. یعنی یک مشارکت سیاسی از جنس تربیت نیرو. واضح است که حضور در گردهماییهای سیاسی هم فرزندان را به مشارکت سیاسی ترغیب میکند.
با توجه به حق ولایت مرد بر زن، در صورت مخالفت مرد با فعالیت زنان، چه وضعیتی برای زنان ایجاد میشود؟ آیا حق شوهر با تکلیف زن در تعارض قرار نمیگیرد؟
باز هم به همان نکته بر میخوریم که مشارکت سیاسی را نباید فقط در حضور سیاسی و حضور فیزیکی در جامعه تعریف کنیم. حتم میدانید برای همین حق رأی زنان که در کشور ما خیلی عادی به نظر میرسد و در اسلام هم از ابتدا این حق وجود داشته، زنان در اروپا و امریکا مبارزات زیادی انجام دادند تا بتوانند به آن دست یابند. رأی دادن، ترغیب به رأی دادن و روشنگری نسبت به مسائل سیاسی، افزایش اطلاعات سیاسی خانواده، به ظاهر یک مشارکت حداقلی است که بسیار تأثیر حداکثری دارد و تعارضی با حقوق همسر ندارد.
امروز چگونه زنها میتوانند آگاهی و بصیرت سیاسی بیابند؟ آیا تفاوتی در این امر بین دختران یا مادران وجود دارد؟
زنان ما باید تلاش کنند به تبادل اطلاعات اکتفا نکنند. نگاه تحلیلی به موضوعات، به افزایش بصیرت کمک میکند. آگاهی نسبت به وضعیت زنان در جوامع مختلف، برای زنان و دختران بسیار مفید است. البته این آگاهی باید از سطح تبلیغات رسانهای فراتر باشد. چون رسانههای غربی ابزار سیاستمداران هستد.
کسانی که مسئولیت خانهداری و تربیت فرزند را پذیرفتهاند، آیا در تکلیف سیاسی تفاوتی با دختران یا زنان بدون شوهر دارند؟ این تفاوتها چیست؟
میزان فعالیت و سطح مشارکت سیاسی زنان و دختران، متناسب با شرایط افراد، متفاوت است. دختران اگر فرصت بیشتری دارند و حتی در برخی خانوادهها تحصیلات بالاتری دارند، آنها میتوانند جهتدهنده اطلاعات سیاسی خانواده باشند. در جامعهای که سیاست عین دیانت است، حوزه فعالیت گستردهتر است.
با توجه به سابقه فعالیت شما در فضای وبلاگنویسی، اینترنت چگونه میتواند به مشارکت سیاسی بانوان کمک کند؟
اینترنت، هم از جهت آگاهیدهی و هم کسب آگاهی، در مشارکت سیاسی مؤثر است. امیدوارم زنان که -فکر میکنم- بیشترین آمار وبلاگنویسی را دارند، تنها به دلنوشتههای شخصی اکتفا نکنند. اگر سیاست یکی از اولویتهای فکری زنان باشد، این دلنوشتهها میتواند دغدغههای سیاسی باشد. اما اگر اینترنت که منبعی از اطلاعات درست و نادرست است، ابزار ارتباط بیهدف باشد، نه تنها در مشارکت سیاسی مفید نیست بلکه انزوای سیاسی را موجب میشود.
فضای اینترنت و بخش عظیمی از آن، در دست صاحبان قدرت است و تلاش دارند ناامیدی و یأس را در دل جوانان بکارند و با ایجاد سرگرمیهای کاذب و مسموم، نسبت به مسائل سیاسی بیتفاوتی ایجاد کنند. شاید با برگزاری مسابقات وبلاگنویسی با موضوعات سیاسی، بتوان به نوشتهها جهت داد.