ساعت دقیقا ۶ بعد از ظهر یک شب سرد پاییزی است که در یکی از کوچههای خیابان آفریقا منتظر هستم و حالا بعد از کلی قول و قرار تلفنی میبینمشان. البته از قبلتر هم کم و بیش او را میشناختم؛ به هر حال او سخنگوی گروهی از زنان هست آن هم اصلاحطلب! گر چه خودش معتقد است در حوزهی زنان، اصلاحطلب و اصولگرا معنا ندارد و تمام تلاششان برای برابری تمام زنان در جامعه و خانواده است.
اگر چه او یک زن فعال در عرصهی اجتماعی و سیاسی است و با این که کار کردن در خانه را یک افتخار نمیداند اما بدون هیچ مشکلی خودش آنها را انجام میدهد. او بیشتر به حضور اجتماعی زنان در جامعه و توانمندسازی آنان معتقد است تا نقش زن در تحکیم خانواده؛ به همین دلیل جایگزین شدن واژهی خانواده در دولت جدید را به جای واژهی مشارکت در دفتر امور زنان ریاست جمهوری نمیپسدد و گویا برای او مشارکت تنها در عرصهی اجتماعی است که معنا پیدا میکند.