ارزان فروشی…

از خونه زدم بیرون تا برم بانک و یه ایران­چک رو تبدیل به پول نقد کنم. همین­جور که تو راه داشتم می‌رفتم. چشمم خورد به چند تا آگهی کار (به یه خانم فروشنده نیازمندیم‌، به یک منشی خانم نیازمندیم‌).

رسیدم بانک‌، دیدم خیلی شلوغه‌، اگه بخوام تو صف بایستم یه ساعت طول می‌کشه‌، بعد دیدم یه آقایی به اندازه‌ی چک من پول دستشه و گویا می‌خواد بذاره تو حسابش.

رفتم جلو و گفتم‌: آقا صد تومان ایران‌چک می‌خواهید‌؟

گفت‌: بله مسئله‌ای نیست (‌چه کنیم دیگه‌؟ بچه زرنگش خوبه‌)

ایران‌چک رو دادم و پول رو گرفتم‌، همین‌طور که داشتم پول‌ها رو می‌شمردم بهم گفت‌: خانم شما شاغلی یا بیکار‌؟

گفتم‌: تقریبا بیکار‌، چطور مگه‌؟

گفت‌: آخه من به یه فروشنده خانم احتیاج دارم‌، (‌خیلی تعجب کردم‌، یعنی اینقدر کار فراوان شده که حالا دیگه کارفرما دنبال بیکارها می‌گرده‌)

همون‌جا آب ِ پاکی رو ریختم رو دستش و گفتم‌: نه خیلی ممنون‌، دست شما درد نکنه‌؛ و از بانک رفتم بیرون. من به اون آقا هیچی نگفتم اما تو راه کلی با خودم حرف زدم.

ادامه ارزان فروشی…

اینجا زن در خانه نیست

ساعت دقیقا ۶ بعد از ظهر یک شب سرد پاییزی است که در یکی از کوچه‌های خیابان آفریقا منتظر هستم و حالا بعد از کلی قول و قرار تلفنی می‌بینم‌شان‌. البته از قبل‌تر هم کم و بیش او را می‌شناختم؛ به هر حال او سخنگوی گروهی از زنان هست آن هم اصلاح‌طلب‌! گر چه خودش معتقد است در حوزه‌ی زنان‌، اصلاح‌طلب و اصول‌گرا معنا ندارد و تمام تلاش‌شان برای برابری تمام زنان در جامعه و خانواده است‌.

اگر چه او یک زن فعال در عرصه‌ی اجتماعی و سیاسی است و با این که کار کردن در خانه را یک افتخار نمی‌داند اما بدون هیچ مشکلی خودش آن‌ها را انجام می‌دهد‌. او بیشتر به حضور اجتماعی زنان در جامعه و توانمندسازی‌ آنان معتقد است تا نقش زن در تحکیم خانواده؛ به همین دلیل جایگزین شدن واژه‌ی خانواده‌ در دولت جدید را به جای واژه‌ی مشارکت در دفتر امور زنان ریاست جمهوری نمی‌پسدد و گویا برای او مشارکت تنها در عرصه‌ی اجتماعی است که معنا پیدا می‌کند‌.

ادامه اینجا زن در خانه نیست

اشتغال زن در قانون

در جامعه اسلامی مرد مدیر خانواده به حساب می‌آید. تنظیم امور و تعیین مصلحت خانواده به عهده‌ی اوست، بنابراین در برخی موارد می‌تواند مانع اشتغال زن شود. نیاز به نیروی کار متخصص و تحصیل‌کرده‌، درآمد اقتصادی‌، بالا بردن سطح فرهنگ‌، کمک به اجتماع و … را می‌توان از دلایل روی آوردن زنان به شغل دانست. در اسلام حضور اقتصادی زن‌، در صورت رعایت شرایط و وجود توافق بین زن و مرد پذیرفته شده است‌. پیشرفت علم و تکنولوژی طوری ایجاب کرده که زنان نیز بتوانند همچون مردان شغل مناسب انتخاب کنند و در عرصه‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به فعالیت بپردازند.
با توجه به این مسائل آیا زن نیاز به کسب رضایت مرد دارد؟ آیا مرد می‌تواند با اشتغال زن مخالفت کند یا اختیار او محدود به موارد خاص کند؟ محدوده این اختیار چیست؟ اگر قبل از ازدواج زن شاغل باشد و یا این‌که شرط شاغل بودن مرد را پذیرفته باشد در چنین شرایطی مرد می‌تواند از اشتغال زن جلوگیری کند؟ آیا مرد با ادعای منافات داشتن شغل زن با مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن می‌تواند از اشتغال همسر جلوگیری کند؟ تشخیص این منافات با چه کیست؟ آیا زن هم می‌تواند مانع از شغل همسر خود با دلایل هر چند منطقی شود و آیا منافات شغل مرد با مصالح خانوادگی یا شئونات همسر‌، این حق را به زن می‌دهد تا مانع اشتغالش شود؟

ادامه اشتغال زن در قانون

افتخار یا افت و خوار!؟

محض رضای خدا یکی مهار این اسب چموش افتخارات ما رو بکشه!
من به عنوان یک دختر ایرانی دارم رسما ازتون خواهش می‌کنم! همین‌ قدر افتخار برامون بسه!
اون اولا که افتاده بودیم رو دور افتخارات و سر‌مست از این همه پیروزی می‌تاختیم، اوضاع رو به راه بود. اگر دنبال این بودیم که فرصت‌های شغلی که حق ما بوده و رقبامون با سوءاستفاده از خونه‌نشینی ما، غصبش کرده بودن، لا‌اقل شغلای خوب بود!
مهندسی راه و ساختمان، مهندسی معدن، مهندسی…
هر چی بود مهندسی بود و کلاس داشت؛ کلی! ادامه افتخار یا افت و خوار!؟