[ms 0]
بدون تردید ورزش برای سلامتی تمام افراد جامعه ضروری و لازم بوده و توجه به ورزش همگانی و گسترش آن در جامعه از وظایف اصلی مسئولان ورزش کشور است.
در این میان نباید از یاد برد که زنان بهعنوان نیمی از پیکرهی اجتماع و مدیر خانه و مسئول نظم و تربیت کودکان خود، برای حفظ نشاط، شادابی و سلامتی به ورزش نیاز دارند.
ورزش برای بانوان بهعنوان حرفه و شغل مطرح نیست، بلکه نوعی تفریح سالم است که زن نیز بهعنوان یک فرد از اجتماع باید از آن بهرهمند باشد.
امروزه زنان زیادی در سطح جهان به ورزشهای مختلف اشتغال دارند که گروهی ورزشکار حرفهایاند و تعدادی ورزشکار آماتور؛ گروهی به ورزشهای سبک میپردازند و برخی به ورزشهای سنگین و خشن؛ گروهی از آنها برای رسیدن به مقامات و قهرمانی تلاش میکنند و برخی برای حفظ سلامتی و یا تناسب اندام و این در حالی است که عدهی زیادی از زنان نسبت به ورزش و ورزشکار، بیگانه و یا حتی از آن بیزارند.
فواید ورزش بر سلامتی زنان بر کسی پوشیده است و همگان میدانند که تمرینات منظم برای زنان سبب بهبود تنفس، سیستم هاضمه، سیستم تخلیهی بدن و بهبود ماهیچهها و قویتر شدن آنها میشود.
به علاوه، محیط صمیمانه و مطلوب ورزشی اغلب فرصتی مناسب برای ایجاد روابط انسانی و شکلگیری روحیات است؛ محیط ورزشی مناسب باعث میشود زنان و دخترانی که ترسو و کمرو هستند، به این گروههای ورزشی روی آورند و بتوانند از این طریق با آنها ارتباط داشته باشند. همچنین این افراد میتوانند در زندگی روزانهی خویش با افراد مختلف بهتر سازگاری یابند.
اسلام با ورزش زنان مخالفتی ندارد، بلکه آن را از ضروریات زندگی یک زن مسلمان میداند و زنان را به آن توصیه میکند، اما زنان باید در انتخاب ورزشها توجه داشته باشند تا رشتهی ورزشی مورد نظرشان مناسب با قدر و منزلت انسانی زن و خصوصیات جسمی و روانی آنها باشد.
ورزش زنان از نظر اسلام موقعی مجاز است که با رعایتها همراه باشد؛ یعنی با آنچه در اسلام به حفظ شخصیت و وقار و احترام زن و جلوگیری از آلوده شدن محیط اجتماعی و لطمات خانوادگی دستور داده شده، متناسب باشد. اسلام این چنین ورزشی را مطلوب میداند.
به علاوه، از دیدگاه اسلام باید این نکته را در نظر داشت که پرداختن بانوان به ورزشهای گوناگون تا آنجا که برای آنها ضرری نداشته و مستلزم فعل حرام دیگری نباشد، جایز است؛ زیرا هر کاری، تا زمانی که دلیل بر حرمت آن نداشته باشیم، جایز خواهد بود.
ورزش بانوان نیز مشمول همین قاعدهی کلی است و تا زمانی که دلیلی قاطع بر حرمت ورزش بانوان وجود نداشته باشد، اصل، جواز آن خواهد بود.
باید توجه داشت که اسلام نمیخواهد زنان را از ورزش کردن منع کند، بلکه همانگونه که از فرمایشات حضرت علی (علیه السلام) خطاب به امام حسن (علیه السلام) فهمیده میشود، میخواهد تماس زنان با مردان نامحرم را به حداقل برساند؛ زیرا هر چه این تماس بیشتر باشد، خطر فساد و به سقوط کشیده شدن زنان و در نتیجه جامعه، بیشتر خواهد بود.
[ms 1]
البته باید این نکته را در نظر داشت که از نظر اسلام، پرداختن به ورزشهایی که به واقع برای حفظ سلامتی، زیبایی و شادابی زن مفید بوده و به جسم و روح او لطمه وارد نسازد، اشکالی ندارد، ولی همهی این کارها باید در پوشش و حجاب لازم و محیط سالم و امن و تحت کنترل و مراقبت تام صورت گیرد؛ اگر ورزش به منظور سالمسازی فرد و جامعه صورت میگیرد، نباید نتیجهی معکوس داده و فرد و جامعه را به فساد و تباهی بکشد.
برخی از کارشناسان نیز مخالف ورزش بانوان در رشتههای ورزشی خاصی هستند؛ زیرا برخی از رشتههای ورزشی را برای بانوان سنگین و طاقتفرسا میدانند و بر این عقیدهاند که لطافت و ظرافت زن با ورزشهای سنگین و خشن سازگار نیست و زن اگر در آن رشتهها به تمرین و مسابقه بپردازد، از حالت لطافت و ظرافت بیرون میرود و از نظر جسمی و روحی خشن و دچار شکست جسمی و پیری زودرس میگردد و حتی در برخی از موارد در نوع صحبت زن تغییر ایجاد میشود.
یکی از ورزشهای خشن که در کشور ما رایج بود و با ورود معاون ورزش بانوان وزارت ورزش و جوانان حکم تعطیلی باشگاههای آن صادر شد، مویتای و کیکبوکسینگ بود که مرضیه اکبرآبادی در این باره گفت: «با توجه به خشونتی که در این رشتههاست و خطری که برای سلامتی بانوان به جهت آنکه مادران آینده خواهند بود دارد، همچنین نحوهی برگزاری مسابقات، بافت رینگ و تماشاگران، برنامههایی که قبل و بعد از مسابقات انجام میشود و در کل فرهنگ غالب بر این نوع رشتهها و مسابقات آنها که مغایر با فرهنگ اسلامی و ایرانی ماست، چنین تصمیمی اتخاذ شد.»
وی در ادامه افزود: «در ایران رشتههای رزمی که بانوان میتوانند در آن بهراحتی فعالیت کنند، کم نیستند. ضمن اینکه در سایر رشتههای ورزشی نیز گستردگی خوبی از حضور بانوان دارند. در یک مورد با سفر تیم بانوان مویتای به مسابقات جهانی موافقت کردیم که آن هم فقط به دلیل بررسی و ارزیابی فنی بود که بررسیهای ما در نهایت به اتخاذ چنین تصمیمی انجامید.»
شهید دکتر سیدرضا پاکنژاد درباره آثار منفی ورزش، بهویژه ورزشهای سنگین و خشن بر روی زنان مینویسد: «صادقانه باید قبول کنیم که حضور زنان ورزشکار در رشتههای ورزشی خشن مناسب نیست؛ چراکه متخصصان امر عقیده دارند که ۵۰ درصد زنان ورزشکار، روحیهی زنانه خود را از دست میدهند؛ چون زنهای نامبرده برای رسیدن به مقام قهرمانی بینالمللی، متحمل ممارست و تمرینهای مداوم و مشکلی شدهاند، خواه ناخواه خشن بار آمدهاند و به درشتی حرف میزنند. برای آنها خوشایند مرد بودن مطرح نیست، بلکه کمال مطلوب آنها، ثانیهها و سانتیمترها و جلو افتادنها و مدالهاست.»
در پایان باید با در نظر گرفتن تأثیرات ورزش بر سلامتی، در انتخاب ورزشهای صحیح و متناسب با شأن و روحیات زنان توجه کنیم تا این گروه در جامعه بهترین بهره را از ورزش ببرند.