او یک معلم است

راستش را بخواهید بعد از مدت‌ها داشتن مصاحبه‌هایی با سوژ‌ه‌های معمولاً تکراری و گاه به کلیشه مبتلا، حالا نشستن و صحبت کردن از شغل و حواشی معلمی در یک عصر بهاری اردیبهشتی خیلی حالم را خوب کرد و البته همه‌ی این خوشی احوال بر می‌گردد به بانوی آرام و معتقدی که در پشت خطوط تلفن، صدا و حرف‌های صمیمی و صادقانه‌اش طعم مهربانی و انسانیت را زنده می‌کند.

«فریده لطفی آوینی» متولد سال ۱۳۵۳ و دبیر کامپیوتر یکی از دبیرستان‌های استان تهران است و حالا ۱۵ سالی می‌شود که هم‌شغل انبیا شده و راستی که اگر شما هم حرف‌ها و عقایدش را بخوانید به خوبی تصدیق می‌کنید که اگر خودش می‌گوید معلم عاشق است نه شاغلاین‌را نه به گزاف که به واقعیت وجودیش می‌گوید.

ادامه او یک معلم است

کدام بهانه تو را از خانه فراری داده است؟!

مشاور دانش‌گاه‌های تهران، علم و صنعت، امیرکبیر و علوم پزشکی ایران‌است و البته از همان ابتدای گفت‌و‌گوی‌مان لحن صمیمی و مادرانه‌اش حکایت از سال‌ها تجربه‌ی مشاوره با دخترانی داشت که خودش آن‌ها را فراری نمی‌خواند و هربار که می‌خواست از آن‌ها بگوید می‌گفت؛ دختران ویژه!

پس اگر منصف باشیم حرف‌های «شهلا حکاری» را در مورد این پدیده‌ی شوم و بدعاقبت؛ یعنی فرار دختران از خانه به مصداق واقعیت‌هایی تلخ اما واقعی خواهیم شنید و خواهیم خواند!

باشد که به قول خود خانم حکاری، با بازگشت به معنویت، ارزش‌گذاری بر ارزش‌های اسلامی و مذهبی در خانواده‌ها و ایجاد ازدواج‌های آسان و سریع هر چه بیش‌تر و بیش‌تر، شاهد کم‌شدن آمار دخترانی باشیم که جامعه و حوادث ناگوار و بی‌رحم آن را، امن‌تر از محیط خانه می‌دانند و در کمال تأسفی گاه جبران‌ناپدیر فرار می‌کنند!

ادامه کدام بهانه تو را از خانه فراری داده است؟!

فمنیزیم؛ نه مرد… نه زن، هیچ!

«فمنیسم لغتی فرانسوی‌است که به آنچه در قرن ۱۹ در آمریکا، تحت عنوان «جنبش زنان» معروف بود، اطلاق می‌شد. جنبش زنان مجموعه متنوعی از گروه‌هایی بود که هر یک به نحوی در «پیش‌برد» موقعیت زنان تلاش میکردند.

ادامه فمنیزیم؛ نه مرد… نه زن، هیچ!

از نو تربیت مردان


نگاه به ترویج حجاب و عفاف در جامعه‌ی اسلامی، در کارشناس‌ها و اساتید مختلف، متفاوت است. اما از نظر ما که با نگاهی بی طرف، به حرف‌های کارشناسانه‌شان گوش می دهیم، هر کدام از این نظرات می تواند در صورت پی‌گیری و تحقیق و عمل بیش‌تر، در ارائه‌ی طرح جامعی از ترویج عفاف و حجاب، تا حد بسیار زیادی راه گشا باشد.

این بار با دکتر طاهره همیز، مدرس حوزه و دانش‌گاه که از سال ۱۳۶۷ در سمت مشاوره‌های جوانان و خانواده فعال بوده‌اند، به گفت و گو نشستیم و در ابتدا از قیاس حجاب و عفاف در قبل و بعد انقلاب از او پرسیدم که نتیجه‌ی گفت‌وگوی‌مام خیلی مفصل شد. مفصل و البته خواندنی و قابل تأمل!

باشد که چنین نظراتی را تنها نخوانیم بل برای عملی شدن‌شان هم تأملی بکنیم تا هر چه زودتر شاهد جامعه‌ای پاک و انسانی و عفیف باشیم!

ادامه از نو تربیت مردان

زنان امروز؛ سربازان ولایت

اسلام برای هر چیزی مقام و منزلتی قائل شده است چه رسد به ارزش و شأنیت یک انسان و اگر چه مرد و زن هر یک به اقتضای حضورش در عالمین، مقام و موقعیت خاصی دارد اما ما در این مجال به جای‌گاه زنان در اسلام و البته جامعه‌ی انقلابی امروز خودمان پرداخته‌ایم و برای این مهم به سراغ «لاله افتخاری» رفتیم. این زن فعال در عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی خیلی خوب توانست برای ما از آن‌چه می‌خواستیم بگوید، شاید برای این‌که او خود می‌تواند نمونه‌ی یک زن موفق مسلمان به حساب بیاید. او که هم همسر شهید است و هم فرزند شهید و حالا هم با حضور فعالش در مجلس و در موقعیت های دیگر برای معرفی جای‌گاه زن در اسلام و ابعاد زندگی حضرت زهرا سلام الله‌علیها ادامه دهنده‌ی راه همسر و پدرش شده است!

… پس باید کمی هم پای صحبت‌های او در این مورد نشست!

ادامه زنان امروز؛ سربازان ولایت

مطرح‌نشدن جنسیت در طرح حجاب و عفاف

توسعه فرهنگ و حجاب در جامعه هم‌راه با روح تفکر اسلامی در خانواده!

«در فروردین ۱۳۸۲ توسط زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی اجتماعی به تصویب رسید، اما محمد خاتمی ریس جمهوری وقت و رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی از ابلاغ آن خودداری کرد. این طرح در دولت احمدی نژاد ابلاغ گردید. شورای عالی انقلاب فرهنگی پس از تعطیلی دانشگاهها در سال ۱۳۵۹ تاسیس گردید و به اخراج گسترده اساتید و دانشجویان منتقد جمهوری اسلامی، تدوین کتب و محتوی درسی جدید و… در دانشگاهای ایران پرداخت. این شورا پس از چندی کلیه بخش‌های فرهنگی، علمی و هنری جمهوری اسلامی را تحت کنترل در آورده و با تایید آیت‌الله روح‌الله خمینی و آیت‌الله‌علی خامنه‌ای حق قانون گذارییافت. این شورا زیر نظر رهبر ایران فعالیت می‌کند..

ادامه مطرح‌نشدن جنسیت در طرح حجاب و عفاف

تفکیک جنسیتی؛ ضرورت یا گذر؟!

بررسی اجرای طرح تفکیک جنسیتی در دانش‌گاه‌ها بعد گذشت سی سال از فرمایش حضرت امام –رحمت‌الله علیه-

اشاره: از مدتی پیش عنوان اجرایی شدن طرحی در دانش گاه‌ها، بساط تحلیل و حاشیه‌هایی را در جامعه‌ی علمی، فرهنگی و البته مذهبی به راه انداخت. این طرح که با عنوان صریح خود، بنا به فرمایش حضرت امام رحمت‌الله در باب اختلاط زنان و مردان شکل‌ گرفته است بالتبع نظر عده‌ای را موافق و عده‌ی دیگری را نیز به شدت در مخالفت به سخن در آورد.

طرح «تفکیک جنسیتی» در دانش‌گاه‌ها که به دور از نگاه‌های جناحی می‌توان آن‌ را دارای نقاطی مطلوب و مثبت، در کنار موارد متعدد مشکل‌آفرین دیگری گذاشت.

ادامه تفکیک جنسیتی؛ ضرورت یا گذر؟!

سبز مثل خدمت!

… هنوز حساب ، کتاب ها از عمل کردهای دوره های قبلی تمام نشده است که باید خودکار و شناس نامه را برداری و راهی صندوق های به صف شده ی انتخابات شوی . درست در بحبوحه ی تکان دادن و بیرون ریختن کثیفی از خانه ، شهر پر از تبلیغات رنگارنگ و البته وعده های رنگین تری می شود که یحتمل (بر اساس تجربه های پیشین) اگر خوش بین باشیم اکثریت که نه ؛ بعضا ، در هنگام نوشتن چنین وعده هایی ، تنها چیزی که به مخیله ی خدمت گزاران بعد از این خطور نمی کرده ، چه گونه گی به عمل رساندن آن هاست . وعده هایی که گاه بعد از تصاحب همان صندلی سبز خدمت گزاری ، هم چنان بر اساس کسب مجدد اسم و رسم و البته برای حفظ صندلی در دوره ی بعدی ، بسیار رنگین تر فریاد می شود که اگر گاه ، این خدمت گزاری تنها فریاد نباشد ، این پرسش بزرگ پیش می آید که چرا انتقادات به دو قوه ی دیگر قبل از آن که به خود مسئولان آن دو جا برسد ، تیتر رنگین روزنامه های تفکر مقابل دولت می شود ؟! دولتی که قرار است برای مردم خدمت گزاری کند و از آن جا که پایه و اساس مجلس هم باید بر همین اصل گردانده شود به یقین هم سویی این دو نهاد برای صاحبان اصلی اشان که همان مردم هستند ، سودمند تر خواهد بود در حالی که در مواردی که صرفا در حیطه ی مسئولیت دولت است می بینیم که این خدمت گزاری فریادتر می شود ؛ هنوز چندین طرح و لایحه ی ضروری در مجلس به تصویب نرسیده که حتا عنوان هم نشده ، ساعت ها و روزها بر سر فلان پیش نهاد دولت مثل عقب و جلو شدن ساعت ، میزان تورم رگ خدمت در نماینده گان بالا رفته و به جای دولت ، غیرت مند شده و بحث هایی پیش می کشند وقت کش ! که نگو و نپرس . خوب ، بررسی قوانین و تصویب طرح و لایحه ، یعنی همین دیگر !

و حالا بماند که فلان نماینده ی محترم ! که گویا عرصه ی « قاعده ی هرم بهارستان » را برای خدمت گزاری تنگ دیده و به مقام هم نه ، بل که صندلی بزرگ تری (وزارت و ریاست و معاونت !) آن هم برای خدمت گزاری ! چشم دوخته بوده ، لاجرم با قرار نگرفتن در کادر وزرای دولت ، دستش در پوست گردو مانده (جسارتا البته) و نتیجتا می بایست تا در همان « قاعده » خدمت کند . ولیکن حسرت تمام روزهایی که برای تبلیغ دولت روی کار آمده ، مجیز گویی کرده را ، هم راه با داغ خدمت و خدمت گزاری ، بر سر صاحب آن دولت که مردم باشند ، چنان باقی گذاشته که حالا باید برای جا زدن خودش در فلان گروه و دسته ، مجددا به مجیز گویی ممتدش ادامه دهد و بالاخره که همان صندلی سبز رنگ هم برای خدمت گزاری غنیمت است ، قبول ندارید ؟!
و تازه به همه ی این ها اضافه کنید ترجمان جدید فراکسیون های عزیزی مثل ، فراکسیون فرهنگی که معلوم نیست بر چه اساسی عنوان فرهنگی را به یدک می کشد . یا اصولا فرهنگ در این کمیسیون در چه چارچوبی قرار گرفته که نتیجه اش بعد از این سال ها تنها چیزی که نیست ، فرهنگ است و شاید هم بحث بر سر بودجه ی فرهنگی یعنی همان کارکردهای فرهنگی و هم چنان هم ما از مرحله پرتیم !
از آن طرف هم عده ی دیگری یحتمل در حال ماست مالی و ماله کشی بر غائله ی تحصنات گذشته اشان بودند که داغ رد صلاحیت ها هم بر آن اضافه شد ( برای فیلتر نشدن نگارنده ؛ صلوات) و بر خط های تعیین ، تکلیف شان هم بالتبع افزوده . و البته اینان گاهی آن چنان سخن می گویند که گویی دسته گل های به آب داده شان را هنوز از آب نگرفته ایم و نمی دانیم که چه قدر هنرمندانه سیاست را با وضع قوانین مخلوط کرده و در توهم خدمت گزاری هم چنان شعار می دهند .

ادامه سبز مثل خدمت!