ازدواج سخت، نا امنی جنسیتی، فقر، ضعف ایمان، فشار جنسی، مشکلات فرهنگی و مانند اینها مرا بر این داشت تا زمینهی مصاحبه با رئیس پلیس امنیت و اطلاعات استان قم را ایجاد کنم.
وی فررند شهید خراسانی است. مشخصات شناسنامهاش نشان میدهد که در سال ۱۳۴۱ بهدنیا آمده است و این یعنی سرهنگ خراسانی در روزهای بهمن ۵۷ یک جوان ۱۶-۱۵ سالهی انقلابی بوده است. کاش در مورد آن روزها و خاطراتشان سؤالاتی میکردم، حتما خاطرات شنیدنیای داشتند؛ باشد برای وقتی دیگر. شاید برایتان جالب باشد بدانید که ایشان با گذراندن دروس انتظامی در مقطع کارشناسی ارشد، اکنون ۱۰ سال است که در این جایگاه حساس مشغول خدمت هستند.
سرهنگ پاسدار خراسانی، در سال ۱۳۶۲ ازدواج میکنند که حاصلش ۴ فرزند میباشد. فرزند بزرگشان در حال تحصیل در رشتهی مهندسی منابع طبیعی با گرایش محیط زیست هستند. دومین فرزند هم مهندسی شیمی، گرایش پتروشیمی و البته حافظ کل قرآن مجید نیز هستند. فرزند سوم در حال گذراندن کارشناسی بالینی و آخرین فرزند نیز محصل.
اوایل سال گذشته بود که در گوشه و کنار شهرهای بزرگ، مردم با الگانسها و ونهای پلیس کنار ایستگاههای مترو و میادین اصلی شهر روبرو شدند. ماشینهایی که به گفتهی مسئولان اجرایی ِ این طرح، آمده بودند تا «امنیت اجتماعی» شهروندان را ارتقا ببخشند.
گاهی وقتها که حتی از دور هم دستی بر آتش نداریم، عجیب صاحبنظرانه مینشینیم صدر مجلس و اعتراضهای ریز و درشت و بهجا و نابهجایمان را فریاد میکنیم. انگار که عقل کل شدهایم!
اما در دنیای مجازی، بهواسطهی گمنامی افراد، فرامرزی بودن و پیشرفت سریع تکنولوژی، ایجاد امنیت با دشواریهای بسیار همراه است و با این که دولتها قوانینی را برای حمایت از امنیت کاربران این فضا وضع نمودهاند؛ اما در عمل، توفیق چندانی حاصل نشده است. در کشورهایی مانند ایران که هنوز تمامی سیستمها و زیرساختهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، دیجیتالی نشدهاند و بسیاری از امور و کارها به شیوهی سنتی انجام میپذیرد، مهمترین مسأله در زمینهی امنیت کاربران را میتوان امنیت روانی آنان دانست. که برهمخوردن آن میتواند در زندگی واقعی کاربران نیز، مشکلاتی را ایجاد نماید.
اخیرا نمایندگان مجلس هشتم شورای اسلامی در طرحی یک فوریتی، طرح تشدید مجازات جرایم اخلالگران امنیت روانی جامعه را به تصویب رساندند. در این طرح مرتکبان جرایمی از قبیل راهزنی، سرقت مسلحانه، تجاوز به عنف، تأسیس و دایر کردن وبلاگهای مروج فساد و فحشا و… مفسد فیالارض شناخته میشوند.
او میرسید حق خود، و خود را مقصر اصلی میدانست. او شخصیت و استقلال خویش را فراموش کرده بود؛ اما آن کبودی بالای ران دختر کوچکش که حکایت از آزار و اذیت توسط پدرش داشت، بالاخره طاقت او را طاق کرد.
خبرنگاری که ریاضی خوانده باشد همه را شکل اعداد و فرمول میبیند! جلو رفتم کارتم را نشان دادم و گفتم: «ببخشید! میشه وقتتون رو بگیرم؟!»
حالا دو سالی هست همپای گرم شدن هوا، که مانتوها را نازکتر(!) میکند و شلوارها را کوتاهتر(!!) و شالها را باریک تر(!!!)، بعضیها وقتی در خیابان راه میروند، حواسشان عجیب جمع ماشینهایی میشود که عبارت «گشت ارشاد» رویشان نوشته شده است. حواسشان را جمع میکنند که اگر مانتویشان کوتاه است یا شالشان نوار پارچهای باریکی بیش نیست، مسیرشان را حتی اگر بسیار هم دور شود، از جایی ببرند که چشم مجریان طرح ارتقای امنیت اجتماعی، به جمالشان روشن نشود!
– امنیت! نظرت راجع به امنیت چیه؟ امنیت یعنی چی؟