شاید جهانی که تو در آن سیر میکردی، در حجم کلمات نمیگنجید. آن استادت که از قم آمده بود، به مادرت گفت: «سیاری صیغه مبالغه است؛ یعنی بسیار سیر کننده» و مادرت میدانست که نام مناسبی برایت انتخاب کرده است: «فهیمه»، اینهمه را آنگاه که نگاه تو در کوی و دشت، به جست و جوی کوچکترین جنبش هایبرگ و پشهای که روی آبی نشسته بود و لحن سراپا شگفتی تو که میگفت: «فتبارک الله احسن الخالقین» دریافته بود.