عقیق را دست کم نگیرید

عقیق (carnelian) سنگی است از جنس کوارتز{در اصطلاح عامیانه شیشه} در اشکال و رنگ های مختلف که نوع مرغوب آن یمانی است که در یمن یافت می‌شود و از نظر ساختاری عقیق ریزدانه است و شفافیت آن مجذوب کننده است و نوعی از آن به خاطر براق بودن دلربا نامیده می‌شود.

ادامه عقیق را دست کم نگیرید

موانع ازدواج

ماده ۱۰۴۹ : هیچ کس نمی تواند دختر برادر زن و یا دختر خواهر زن خود را بگیرد مگر با اجازه ی زن خود.

ازدواج دوم مرد با دختر خواهر و دختر برادر همسر اول او تنها با اجازه ی زوجه یعنی همسر اول امکان پذیر است .

ماده ۱۰۵۰ : هر کس زن شوهردار را با علم به وجود علقه‌ی زوجیت و حرمت نکاح و یا زنی را که در عده‌ی طلاق یا در عده ی وفات است با علم به عده و حرمت نکاح برای خود عقد کند عقد باطل و آن زن مطلقا بر آن شخص حرام مؤبد می شود .

ازدواج با زنی که شوهر دارد ممنوع است. زنی که در عده ی طلاق و یا عده ی فوت باشد نیز در حکم زن شوهر دار در نظر گرفته می شود. اگر شخصی با علم به این که زنی شوهر دارد و یا در عده ی طلاق یا عده ی فوت است و با اطلاع از حرمت ازدواج با زنی در این شرایط , او را به عقد خود دراورد, در این صورت عقد باطل میشود و بین این زن و مرد حرمت ابدی به وجود می آید, یعنی دیگر به هیچ وجه با او نمی تواند ازدواج کند .

ادامه موانع ازدواج

سلام همسایه !

سکوت و سردی شب ناتمام همسایه

و چاره چیست؟ دوباره سلام همسایه

خدا کند که بماند صفای سایه ی تو

همیشه برسرمان مستدام همسایه

چه کرده ای که چنین بال میزنم هر روز

کبوترانه به آن کوی و بام همسایه

غزال خسته و مجروح را در این فرصت

نمی شود برهانی ز دام، همسایه؟

مرا زسایه ی همسایگیت طرد مکن

که بی تو باقی عمرم حرام همسایه

و در حضور بزرگ و زلال تو هرگز

نه جاه می طلبد دل نه نام،همسایه

مرا بخوان که در این ازدحام غصه و غم

به آستانه سبزت بیام همسایه

خلاصه اینکه نمانده است هیچ عرضی جز

ملال دوری تو والسلام همسایه…

خشت اول

کشور ایران یکی جوان‌ترین کشورهای دنیا به حساب می‌آید که در آن بیشتر جمعیتش را جوانان تشکیل می‌دهند که این جوانان هر کدام با خواسته ها، آرزوها و نیازهای گوناگونی مواجه هستند که در این میان نیاز و خواسته‌ی همراه داشتن و وجود همدمی که با آن حرف‌ها و آرزوها را در میان بگذارد و با او جادهی طولانی زندگی خود را طی کند و در تمام حالات زندگی چه خوشی و چه ناراحتی همراه خوب باشد بیش از پیش احساس می‌شود. این خواسته و نیاز با شدت‌های متفاوت در تمام جوانان وجود دارد. اما چگونه می‌توان این نیاز را به درستی بر طرف کرد و به هدف مطلوب یعنی یک زندگی شیرین دست یافت.

آنچه که در میان مردم ما چه از نظر عرف و چه به لحاظ مذهبی پذیرفته شده است ازدواج دو نفر برای بر طرف نمودن این نیاز می باشد. اما اگر این راه نیز به درستی انجام نشود باعث بروز مشکلاتی می‌گردد که مهمترین نتیجه منفی آن طلاق است. حتما شما هم شنیده‌اید که «خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا می‌رود دیوار کج» و می‌دانیم این کج رفتن ها به هدف نهایی که همان سعادت و خوشبختی است نخواهد رسید پس باید سعی کنیم خشت اول یعنی آشنایی و نحوه‌ی برخورد اولیه و حتی پوشش مناسب اولیه و گفتار مناسب را رعایت کنیم تا حداقل تلاشی برای رسیدن به آن سعادت نهایی کرده باشیم.

ادامه خشت اول

یادداشت های استاد مطهری

مجموعه کتاب یادداشت های استاد مطهری، توسط انتشارات صدرا برای اولین بار در سال ۷۸ به زیور طبع آراسته شده است. این مجموعه به جمع آوری یادداشت های شهید مطهری در دو سری الفبایی و موضوعی پرداخته است. این مطالب که برای اهل تحقیق و پژوهش و مطالعه بسیار ارزشمند و سودمند است گردآوری یادداشتهای استادِ شهید است که بعضی یادداشت برداری از مقاله یا کتاب مورد مطالعه استاد است و بعضی پاسخ به سوال و یا درج نکته ای است که احیانا استاد حین مطالعه به آن دست می یافتند و بعضی طرح سوال و مسئله ای است که استاد نیاز به پرورش و پردازش بیشتر آن را لازم می دانسته اند. بعضی از این یادداشت ها در سخنرانی های ایراد شده توسط استاد و یا مقاله ها و کتاب های تالیفی ایشان مورد استفاده قرار گرفته است ولی نکات ناب و جدیدی نیز به چشم می خورد که تازگی بسیاری دارد.

ادامه یادداشت های استاد مطهری

بی پولی حکایت جدیدی از فقر

ساعت ۶ و ۳۰ دقیقه عصر است. با یکی از دوستان مثل همیشه ناگهان برنامه ریزی می کنیم که تا سی دقیقه دیگر رو به روی سینما باشیم! خب مطابق برنامه ریزی دقیق و حساب شده ای(!) که داشتیم راس ساعت مقرر جلوی گیشه بودیم و البته باید اعتراف کنم بالارفتن قیمت بلیط ها کمی ما را شگفت زده کرد اما تصمیم گرفته شده بود و ۱۰۰۰ تومان اختلاف قیمت عامل بازدارنده قوی ای برای وارد نشدن ما به سینما نبود. دوست مثل همیشه آب معدنی سفارش می دهد و من هم البته مثل همیشه یک نوشیدنی انتخاب می کنم و بعد از آن صندلی هایمان را در سالن پیدا می کنیم و … «بی پولی»!

کارنامه حمید نعمت الله را که نگاه می کنی جز «بوتیک» اثر شاخص دیگری را نمی بینی. بوتیک هم البته ژانر پرداخت به فقر و بی پولی را داشت البته با موضوعی متفاوت. نوع نگاه نعمت الله به مقوله بی پولی هم در بوتیک و هم در اثر اخیرش نشان از نگاه «واقع گرایانه» و به «دور از اغراق» به موضوع دارد.

ادامه بی پولی حکایت جدیدی از فقر

مرا دریاب

بار خدایا…

آنکس که مرا آفرید تویی…

آنکس که فرصت زندگی کردن و آدم بودن را به من داد تویی…

ذره ذره ی وجودم به فرمان توست….

هستیِ من از توست…

وجودِ من از توست…

اما…

خدایا…

چرا من این ها را فراموش می کنم؟

چرا من به همه ی این ها که اصلِ وجودشان از توست مغرور می شوم؟

آخر خدای من، تا کی غرور؟ تا کی نادانی؟ تا کی غفلت؟ تا کی گناه؟

…..

..

.

خسته ام…

نه خسته از این همه نعمت و زیبایی!

بلکه

خسته از ظواهر دنیایی…

خسته از ایمان عاریه ایی…

خسته از روزمرگی ها…

خسته از منیّت ها…

((وَأَنذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِیَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ وَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ))

(و آنان را از روز حسرت بیم ده آنگاه که داوری انجام گیرد و حال آنکه آنها [اکنون] در غفلتند و سر ایمان آوردن ندارند)

سوره مبارکه مریم،آیه ۳۹

بحران طلاق در میان سربازان زن آمریکایی

گزارشی آمریکایی افشا نمود زنانی که به عنوان سرباز در ارتش آمریکا به کار گرفته شده اند، از مشکلات فراوانی از جمله طلاق رنج می برند. علّت پیدایش این بحران، مشارکت این زنان در جنگی است که تا کنون علیه عراق و افغانستان ادامه پیدا کرده است.

منابع خبری به نقل از گزارش منتشر شده در سایت «جنگجویان آمریکایی در عراق و افغانستان» بیان کردند: نسبت زنان مطلقه در ارتش آمریکا در عراق و افغانستان سه برابر نسبت سربازان مردی است که همسران خود را طلاق داده اند.

«پاول ریکوف» مدیر این سایت بیان می کند: این گزارش حقیقتا تکان دهنده است و معتقدم اغلب آمریکایی ها با شنیدن این آمار شگفت زده خواهند شد.

از سوی دیگر سخنگوی وزارت دفاع آمریکا(پنتاگون) آمار اعلام شده در این گزارش را وحشت زا توصیف کرد و گفت: این نخستین باری است که چنین آماری به گوشم می رسد.

در گزارش بیان شده: زنان، ۱۱% از سربازان ارتش آمریکا در خارج از این کشور را تشکیل می دهند. گزارش اشاره دارد بیش از ۳۰ هزار مادر آمریکایی برای خدمت در ارتش به عراق و افغانستان ارسال شده اند.

این گزارش افشا نمود حقوق سربازان زن آمریکایی ۱۰ دلار کمتر از حقوق سربازان مرد است و توضیح داد: نسبت سربازان زن فاقد منزل چهار برابر زنانی است که در ارتش خدمت نمی کنند و ۱۰% از زنان فعال در ارتش آمریکا در عراق و افغانستان مسکن ندارند در حالی که اغلب آنان دارای خانواده می باشند.

در این گزارش مطرح شده ارتش آمریکا به مادرانی که فرزند به دنیا آورده اند فقط چهار ماه مرخصی می دهد و بعد از گذشت چهار ماه باید به ارتش در مناطق جنگی ملحق شوند. گزارش منتشر شده تأکید می کند چنین فرصتی برای یک مادر نظامی اندک است و نمی تواند از کودک متولد شده به خوبی مراقبت کند.

دلنوشته ای از حرم مطهر آقا امام رضا علیه اسلام

کلافه ای ، خسته ای. خستگی راه بی طاقتت کرده است ؛ می خواهی بروی یک دل سیر بگیری بخوابی. عجب لذتی دارد این خواب وقت خستگی.گردش اتوبوس اما نظرت را عوض می کند . اتوبوس می پیچد در خیابان امام رضا (علیه السلام) همه خیره میشوند به شیشه ی جلوی ماشین . دستت را آرام روی سینه می گذاری و می گویی: السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا (ع)

با خود میگویی دور از ادب است که زیارت را به تاخیر بیندازی به خاطر خستگی .

وارد صحن که می شوی خورشید را می بینی که کز کرده پشت گنبد .تورا نمی دانم اما من هروقت این صحنه ذرا می بینم یاد این شعر می افتم:

شما هرآینه زیباترید از خورشید

به یک مشاهده دل می برید از خورشید

شما که ماه شب بی ستارگی منید

همیشه یک سروگردن سرید از خورشید

سپیده دم که به دیدار صبح می آیید

چه آبروی بدی می برید از خورشید

ادامه دلنوشته ای از حرم مطهر آقا امام رضا علیه اسلام

پاییز

پائیز جاری شده

با انبوه رنگهای دنباله دارطبیعت

کنار همین روزهای رو به کوتاهی و شبهایقد کشیده زمین

حس غریبی است

مثل یک غصه طولانی

چقدر ابرها درهم رفته و گرفتهشدند

و انگار وقتی بغض آسمان ترک بر می دارد و بوسه بر خاک می زند تنها باران است که زمین را به آغوش می کشد

برگها هم حس پریشانی را تجربه میکنند

تاب ایستادگی ندارند

فرو ریخته اند

و این ترانه درد است که زیر پای من و تومی سرایند

ترانه آشفتگی

پائیز را دوست دارم شاید بخاطر همین بزرگثانیه های کوچک

بخاطر این حس و حال زمین وآسمان

شاید هم بخاطر اینکه …

لاتودبنی بعقوبتک

نه خجالت کشیدم

نه ترسیدم

معبودا

خدایا تو را شکر می گویم!

اگر یکی غیر تو از گناهانم خبر می شد

نمی کردم

اگر از عذاب زود رس هم می ترسیدم

نمی کردم

( ولی از تو نه خجالت کشیدم و نه ترسیدم )

نه به خاطر این که به نظرم از همه تماشاگرها بی اهمیت تر بودی!

نه !

فقط برای این که تو از همه بهتر عیبها را می پوشانی

از همه شان بردبارتر و بزرگوارتری

عیب پوش و خطا بخش و دانای نهان!

که گناهها را با لطف اش پنهان می کند

و مجازات ها را با بزرگواری اش عقب می اندازد

پس سپاس از آن تو که می دانی و باز صبوری می کنی

می توانی عذاب کنی و باز می بخشی

یا ستار العیوب! غفار الذنوب! یا علام الغیوب!

لا تودبنی بعقوبتک

اولین تجربه‌ی کار

چند وقتی بود که بد جوری به سرم زده بود کار کنم. دوست داشتم خودم درآمد داشته باشم و مجبور نباشم بخاطر چند تومان، به این و آن جواب پس بدهم. خیلی هم توقعم بالا نبود، فقط می‌خواستم به‌اندازه‌ی مخارج خودم درآمد داشته باشم. این بابای بیچاره هم گناه داشت، درست است که چیزی نمی‌گوید اما همه می‌دانند که گرونی و خرج و مخارج کمر رستم را هم خم می‌کند چه برسه به یک کارمند جزء در یک شهرستان دور افتاده!

پدرم حسابدار یک شرکت خصوصی بود و زندگی نسبتاً متوسطی داشتیم. خدا را شکر هیچ موقع کمبود چیزی را حس نکرده بودیم و به قول بابا «از همه مهم‌تر اینکه دستمون رو جلوی کسی دراز نکرده بودیم.»

با این حال من هم مثل هر کسی دوست داشتم بهتر زندگی کنم و ثروتمند بشوم. ولی چکار کنم وقتی بابای پولدار نداری، دو راه برات باقی میمونه. یا خودت کار کنی و پولدار بشی و یا با یه فرد پولدار ازدواج کنی! در مورد ازدواج که به قول بچه‌ها دهنمون هنوز بوی شیر میده و نمیشه روش حساب کرد. بنابراین فقط یک راه می‌ماند، اینکه خودت کار کنی و راه کسب ثروت را پیدا کنی! من هم همین تصمیم را داشتم و می‌خواستم هر جور شده یه کار درست و حسابی پیدا کنم. اما قبل از هر چیزی باید موضوع را با بابا در میان می‌گذاشتم تا ببینم نظرشون چیه و می‌تونن کمکم کنن یا نه.

ادامه اولین تجربه‌ی کار

زنی مسلمان در پایتخت مه آلود!

ترجمه: حمیدرضا غریب رضا

با گام هایی استوار و اراده ای محکم، دختری کاتولیک، در شانزده سالگی اسلام را می‌پذیرد. او که مانند دیگر دختران نسل خود، پیرو مدل‌های لباس بود، به زنی پخته و یکی از تأثیرگذارترین زنان مسلمان در کشور انگلستان تبدیل شده است. او شعله ای از تلاش و جنبش است.

صبح بعد از دیدار با برخی مسوولان سیاسی انگلستان به دفترش در شرق لندن برمی گردد و از وضعیت کارکنان نشریه ای که ریاست آن را به عهده دارد، اطلاع پیدا می‌کند. سارا یوسف سردبیر نشریه «امل» است. سپس به خانه می‌آید تا به وضعیت سه فرزندش رسیدگی کند. زندگی سارا الگویی برای موفقیّت و اثبات کنندهٔ امکان تأثیرگذاری و فعالیّت به شرط داشتن اراده و اصرار بر رسیدن به هدف است.

ادامه زنی مسلمان در پایتخت مه آلود!

گل باغ خدا

«سلام بر اهل خانه». فاطمه در گوشه ای مشغول کار بود. در حالی کهلباسی از پشم شتر بر تن داشت با یک دست دستاس آرد را می چرخاند و در همان حال به فرزندش شیر می داد. صدای پدر که در خانه طنین انداخت کار را رها کردو از جا برخواست و به استقبال پدر رفت. دیدن این همه قناعت اشک را در چشمان رسولالله حلقه کرد. فرمود:«دخترم تلخی دنیا را به خاطر شیرینی آخرت بچش» فاطمه لبخندیزد و در جواب پدر گفت:«خداوند را به خاطر نعمت هایی که داده می ستایم و به خاطرداده هایش ثنا می گویم» و به راستی که منش فاطمه در سرتاسر زندگی همین بود. چه دردوران دعوت سخت رسول الله که اعراب قریش آزار و اذیتشان می کردند، چه در شعب ابیطالب و مصیبت عظمای مرگ مادر ، چه در هجرت به مدینه و دوران جنگها و شهادت ها و چهحالا که همسر یکی از پاکترین مردان خدا بود. او نقش خود را به عنوان دختر رسول اللهیافته بود و آنقدر نقش خود را خوب ایفا کرده بود که او را ام ابیها می خواندند. و شاید به پاس همین صبرها و شکرها بود که وحی الهی بر قلب رسول الله نازل شد. وَلَسَوفَ یعطیکَ رَّبکَ فَتَرضَی

ادامه گل باغ خدا

آزادی بیست زن فلسطینی

تحلیلی بر آزادسازی بیست نفر از اسیران زن فلسطینی

در مقابل اطلاعاتی درباره «شالیط» سرباز اسیر اسرائیلی

مترجم: حمیدرضا غریب رضا

خبری که اخیرا توسط رسانه های محلی و بین المللی منتشر گردید، عزّت و افتخار را در ملّت های اسلامی و عربی برانگیخت. ملّت هایی که جنبش حماس و جریان مقاومت را آیینهٔ آرزوهای خود در مقابله با رژیم صهیونیستی جنایتکار می‌بینند از شنیدن این خبر احساس عزّت و افتخار کردند. این اتفاق نتایج و گویه‌های مهمی دارد که در زیر به برخی از آنها اشاره می کنیم:

ادامه آزادی بیست زن فلسطینی