من در برزخ افکارم زندانی شده ام
زندگی مثنوی تلخی سروده است
و دلتنگی هایم به ناکجاآباد دنیا رسیده اند
میدانی خودت …
توانش را ندارم
ایمانم سست تر از گلبرگ شقایقهاست
روحم در بیگاری آرزوهایش غوطه ور شده
و اعتقاداتم در تلاطم سیلابهای زمین گرفتارند
برایم دعا کن …
دعا …
ادامه برایم دعا کن
نویسنده: چارقد
دَمِ فردوسیِ کرهای ها گرم
وقتی که روبروی ویترین مغازه برای انتخاب دفتر یادداشت ایستاده بودم، کنار اجناس رنگارنگ، یک پوستر بزرگ از رستم با زره و کلاهخود خودنمایی میکرد. چندلحظه از ایستادنم نگذشته بود که پسربچهای به همراه مادرش به طرف مغازه آمدند و پسر ماتِ وسایل به داخل مغازه نرفت، ماتِ عکس رستم شده بود.
وقتی مادر از مغازه بیرون آمد پسر با اشتیاق عکس را به مادرش نشان داد و گفت:» مامان عکس جومونگ رو می بینی؟»
پسربچهی هفت ساله هنوز تفاوت رستم و جومونگ را تشخیص نمی داد! البته در نگاه اول شاید کمی مضحک به نظر رسد اما حقیقت این است که انتقال فرهنگ و اشاعه آن همواره مورد توجه جوامع مختلف بوده است مخصوصا بعد از جنگ سرد و اوج استفاده از وسایل ارتباطاتی مانند رادیو، سینما، تلویزیون و بعد از آن زمان دولتها بدون آن که خود را دچار زحمت و یا هزینههای گزافی کنند با ساختن برنامههای متنوع اعم از فیلم، سریال، برنامههای تبلیغاتی، و حتی طنز به راحتی میتوانند نفوذ خود را در میان جوامع افزایش دهند، چراکه به این نتیجه رسیده اند که برای رسیدن به این هدف این گونه برنامه ها، راحتترین، سریعترین و ارزانترین راه است.
مسجد سهله
جمعه بود .
خورشید در حال غروب کردن بود و هوا در حال تاریک شدن .
و من در یکی از بهترین مکانهای روی زمین بودم ؛
در مسجد سهله ، در منزل امام عصر (روحی لتراب مقدمه فداه) .
در جایی تقریبا در مرکز مسجد که نگاهت به اطراف مسجد را به احاطه در می آورد .
و چه تصاویری ، به وسعت آسمان و به حلاوت خورشید .
دعا ، نماز ، نجوا ، زمزمه ، نیاز ، نگاه ، اشک ، فراق ، هجران ، درد و …
و همه چیز برای تو ؛
برای صاحب مسجد ، نه صاجب منزل ، نه صاحب زمین ، نه صاحب زمان …
برای آمدنت ، برای …
حتی آقازادهها هم باید کنکور بدهند!
از خدا که پنهان نیست، از شما هم پنهان نباشد. با اینکه چند سالی از کنکور و دانشگاهم میگذرد اما هر گاه دکتر توکلی را از تلویزیون میبینم ناخودآگاه استرس تمام وجودم را فرا میگیرد و البته باز هم از شما چه پنهان که کمی هم میلرزم. دکتر حسین توکلی قدیمیترین کارمند سازمان سنجش است و البته در روزهای برگزاری کنکور چهرهاش برای همهی کنکوری ها شناخته شده. در بعدازظهری که شاید تمام کارمندان ادارات دیگر به منازل خود رفتهاند، به سازمان سنجش میروم. شاید کمی باورش مشکل باشد که کارمندان سازمان سنجش به همان جدیت اول وقت، مشغول انجام وظیفه هستند.
طبقه هشتم سازمان و اتاق دکتر توکلی. خود دکتر شخصا به استقبالم میآید و با رویی باز و چهرهای خندان سلامم را جواب میدهد. آخیش! تمام آن اضطرابی که همراه نام دکتر و کنکور به جانم میریخت تمام شد.
مستمند و ثروتمند
رسول اکرم » ص » طبق معمول ، در مجلس خود نشسته بود . یاران گرداگرد حضرتش حلقه زده او را مانند نگین انگشتر در میان گرفته بودند . در این بین یکی از مسلمانان – که مرد فقیرژنده پوشی بود – از در رسید . وطبق سنت اسلامی – که هر کس در هر مقامی هست ،همین که وارد مجلسی میشود باید ببیند هر کجا جای خالی هست همانجا بنشیند ، ویک نقطه مخصوص رابه عنوان اینکه شأن من چنین اقتضا میکند در نظر نگیرد – آنمرد به اطراف متوجه شد ، در نقطهای جایی خالی یافت ، رفت و آنجا نشست . ازقضا پهلوی مرد متعین و ثروتمندی قرار گرفت . مرد ثروتمند جامههای خود را جمع کرد و خودش را به کناری کشید ، رسول اکرم که مراقب رفتار او بود به او روکرد و گفت :
» ترسیدی که چیزی از فقر او بتو بچسبد ؟ ! »
«- نه یا رسول الله ! »
«- ترسیدی که چیزی از ثروت تو به او سرایت کند ؟”
«- نه یا رسول الله ! »
«- ترسیدی که جامههایت کثیف و آلوده شود ؟”
«- نه یا رسول الله ! »
“-پس چرا پهلو تهی کردی و خودت را به کناری کشیدی ؟”
«- اعتراف میکنمکه اشتباهی مرتکب شدم و خطا کردم. اکنون به جبراناین خطا و به کفاره اینگناه حاضرم نیمی از دارایی خودم را به این برادر مسلمان خود که دربارهاش مرتکباشتباهی شدم ببخشم ؟ »
مرد ژنده پوش : » ولی من حاضر نیستم بپذیرم » .
جمعیت : » چرا ؟ »
«- چون میترسم روزی مرا هم غرور بگیرد ، و بایک برادر مسلمان خود آنچنان رفتاری بکنم که امروز این شخص با من کرد »
داستان راستان – شهید مطهری
گوهری در هدف!
مترجم: حمیدرضا غریب رضا
در دو دههٔ اخیر، پدیده ای در جهان اسلام، توجه جامعه شناسان غربی را برانگیخته است، مخصوصا اندیشمندانی که به مسایل جهان اسلام به شکل ویژه توجه دارند یا جامعه شناسانی که به شکل کلّی پدیده های عمومی را تحلیل می کنند. این پدیده، بازگشت قوی به حجاب در جهان عرب است، به ویژه در جوامعی که استعمار در آن تأثیرات اجتماعی و فرهنگی زیادی داشته است.
زن و مرد از همه جهت مکمل هم هستند
حجت الاسلام مهدی شاهرخ اصفهانی، کارشناسی ارشد کلام و فلسفه، سی و سه سال دارند و اکنون در سطح سه حوزه مشغول به ادامه تحصیل هستند و به عنوان مسئول پاسخ به سوالات دینی و شبهات و مسائل شرعی پاسخگوی سوالات دینی چارقد هستند.
در رابطه با خلقت مرد و زن، صحبتهای فراوانی شنیده و خواندهایم اما مبحثی که در این میان، وجود دارد این است که «چرا خداوند اول حضرت آدم را خلق فرمودند و بعد برای آرامش ایشان، حضرت حوا را آفریدند، یعنی زن وظیفهاش آرامش دادن به مرد است و خودش به خودی خود، کارهای نیست؟»
نه، اینطور نیست بلکه زن و مرد هر دو به همدیگر نیاز دارند و از همه جهت مکمل هم هستند. این نیست که یکی فقط به خاطر نیاز دیگری خلق شده باشد، بلکه از نظر فطرت و خلقت هر دو به همدیگر نیاز دارند و در این مطلب هیچگونه تقدم و تاخری نیست و هر دو مکمل همدیگر هستند. خداوند هر دو را برای آرامش یکدیگر آفریده است، نه فقط زن را برای مرد.
پس چرا اول حضرت آدم خلق شدند؟
چون خداوند متعال میخواست روی زمین برای خودش خلیفه بگذارد و همیشه زمین باید حجت داشته باشد و این به آن معنی نیست که مرد از زن مهمتر است. این که زن نمیتواند خلیفه باشد به دلیل روحیاتی است که زن دارد، چون زن دارای یک روحیه حساس و ظریفی هست و نباید تصور بشود که مرد مهمتر از زن است؛ هر کدام شخصیت وجودی خودشان را دارند ولی در بحث خلافت چون ایجاب میکند که یک فرد قاطعی باشه مثلا در بحث قضاوت، پس لازم است که مرد این مسئولیت را بر عهده بگیرد، زیرا وقتی یک دزد میآید و گریه میکند، زن زود احساسی شده و میبخشد!
اما خیلی از زنها هستند که قاطعتر از مردها هستند.
این کلیت ندارد. ما داریم در مورد بحث حکومتی و در سطح کلان صحبت میکنیم نه در بحث جزئی! اینکه در قران آمده ملکه صبا حکمران بود هم یک نمونه تاریخی است، نه بحث کلی! از آن طرف که میبینیم که تمام حاکمان الهی از طرف خداوند همه مرد هستند و این نه بخاطر نقص زن هست، بلکه به خاطر خلقت زنه و روحیات هر کس هست و هر کسی در جامعه و آفرینش مسئولیتهایی دارد.
با صحبت شما موافقم اما در بحثهایی که جدیدا مطرح شده، اینطور آمده که این برداشت از زنها اشتباه بوده،. مثلا در قدیم فکر میکردند که زنان قدرت محاسبه ریاضی را ندارند اما الان میبینیم که زنها خیلی از مردها دقیقتر عمل میکنند و این ریشه در آزادی عملی است که به تازگی به زنها (آنهم کمکم) داده شده و به نظر من، آن بحث خلافت هم در این زمینه قابل طرح و تجدید نظر باشد.
ببینید بحث زنهای قدیم و جدید نیست. در قدیم زنهای عالمه و با فهم و شعور بالا هم زیاد بودهاند. بحث ما در مورد طبیعت و فطرت زن هست، شاید بعضی جاها استثنا هم وجود داشته باشه اما این کلیت ندارند.
طبق صحبت شما، خلیفه اللهی که بر عهدهی مرد است، یعنی زن جانشین خدا بر روی زمین نیست و مسئولیتش در زندگی کمتر از مرد است، درست است؟
نه! همانطور که پیشتر گفتم، هر کدام از ایندو، در جایگاه خودشان مسئولیت مربوط به خودشان را دارند و در مسئلهی اجتماع و حکومت بیشترین مسئولیت با مرد است اما این شرافتی را برای مرد نمیآورد چرا که برتری افراد به واسطهی تقوای آنهاست. اگر چه انبیا و اولیای الهی چون از تقوی بیشتری برخوردارند این موجب برتری روحانی و الهی آنهاست. ولی در میان افراد معمولی هم باشرافتترین افراد متقیترین آنها هستند، چه زن و چه مرد و این ربطی به خلیفه الهی ندارد.
خلیفهاللهی یعنی مظهر تام الهی! یعنی آینه تمام نمای خدا بر روی زمین، یعنی زنها نمیتوانند مظهر باشند؟
ما یک مقام خلیفه الهی داریم و یک پست ظاهری برای منسب حکومتی. اما یک مقام عرفانی و روحانی داریم که افراد در اثر تقوی به این مقام نائل میشوند و به درجهای میرسند که حتی میتوانند در عالم تاثیر گذار باشند و به قول شما به مقام خلیفه اللهی برسند که این مقام برای زن و مرد قابل تصور هست. زنهایی که نمونههای آن را در قرآن کریم داریم، مانند حضرت زهرا«س» و حضرت مریم«س»، و نمونههای فراوانی را نیز در تاریخ داریم، به این مقام رسیدهاند و یک مقام خلیفه اللهی ظاهری برای حکومت و هدایت مردم و قضاوت بین آنها هست که این بحث اجتماعی آن است که مخصوص مرد است. این به خاطر خصوصیات روحی است که زن و مرد به طور جداگانه دارند نه بخاطر شرافتی که مرد دارد. مثلا در مورد زنها میگویند بهشت زیر پای مادران است پس این باعث شرافت زن هاست؟ نه، بلکه بخاطر این است که معمولا خانمها در اجتماع بیشتر سختی میبینند و این باعث مقام برای آنها میشود.
س با این تفاصیل که شما فرمودید، اینکه چرا حضرت آدم اول خلق شدند، برای این بود که خداوند میخواستند بر روی زمین خلیفه داشته باشند، در امور اجتماعی و به اصطلاح اهمیت بحث اجتماع مطرح بوده است و بحث برتری فطری و ارزش آن به زنها نبودهاست؟
بله، کاملا صحیح است و طبق آیه شریفه ملاک برتری افراد در تقوای آنهاست.
با تشکر از استاد مهدی شاهرخ اصفهانی که با دقت و حوصله به سوالات ما پاسخ دادند.
حجاب دختران ایرانی را نمیپسندم
هیام عطوی از اولین نیروهای پیوسته به جنبش امل بود که در ۱۳ سالگی عضو این جنبش شده و در ۱۵ سالگی به عنوان جوانترین شاگرد چمران در جبل عامل شناخته شد.
هنگامی که برای تعیین وقت گفتگو با او صحبت کردم، تازه از لبنان و از ملاقات مادر بیمار خود بازگشته بود. با این حال با روی خوش از این گفتگو استقبال کرد.
هنگامی که به منزلشان رفتم، شخصا با رویی گشاده از ما استقبال کرد. نکته جالب اینجاست که تازه زمانی که با خرما و شیرینی عزا از ما پذیرایی شد، متوجه شدیم هیام عطوی سه روز است در عزای مادر فداکار خود نشسته است.
هیام نه تنها این گفتگو را به دلیل داغ مادر به وقتی دیگر موکول نکرد، بلکه زمانی که خواهران و برادرانش از لبنان برای تسلیت تماس گرفته بودند به راحتی به دخترش گفت بگویید مهمان دارم و بعداً صحبت میکنیم.
در طول گفتگو هر زمان در مورد شهید چمران سئوال می کردم برقی در چشمانش و طربی در کلامش موج می زد. لحن شور انگیز صحبتش در مورد دکتر مصطفی (هیام عطوی، شهید چمران را با عنوان دکتر مصطفی صدا می زد) باعث میشد که با تمام وجود باور کنی که او چمران را زنده و حاضر میداند.
هدیهای برای تو
در ماه جمادی الثانی هم شهادت مظلومانه زهرا (س) است و هم ولادت آن بانوی مکرّمه که بنام «روز زن» نیز نامگذاری شده است. میلاد حضرت فاطمه (س) و روز زن بهترین فرصت برای گرامیداشت جایگاه بانوان است.
امروزه بر کسی پوشیده نیست که همهی مردم به نوعی گرفتار تجملات و اسراف در تهیه لباس و وسائل زندگی و در ریخت و پاش در مهمانیها شدهاند. به قدری چشم و همچشمی فراوان شده که جلسات عروسیها و حتی جلسات روضه و ختم و رفتن بر سر مزار نیز به نمایشگاه لباسها و زیورآلات تبدیل شده است؛ مراسم روز زن و ادای احترام و گرامیداشت زنان نیز از این قاعده مستثنی نیست.
در برخی منازل «روز مادر» با «روز زن» و «روز مادر زن» فرق میکند !
مادر یعنی…
موقعی که داری آلبوم بچگی ات رو ورق می زنی ، حس خوبی داری. داری بزرگ شدنت رو می بینی، هر عکسی برات جذاب و قشنگه با یه دنیا خاطره. یه کم بیشتر که دقت کنی تازه می فهمی یه کسی داره بی هیچ چشم داشتی همه ی لحظه های خوب زندگی اش رو برای بزرگ شدنت صرف کرده اما خیلی وقتا تو اینو ندیدی!
بالندگی امروزت رو مدیون لطف یه موجود خیلی مهربونی هستی به نام مادر .حالا امروز که روز تولد حضرت زهرا(س) است و روز مادر نامیده شده باید به عظمت وجود مادر ایمان آورد و به یاد داشته باشی که ترنم ظریف و با احساس زندگی ات رو همیشه مدیون مادرت هستی.
باید گفت که مادر یعنی صبوری، مهربونی، گذشت ، آرامش ، فداکاری…یعنی یه موجود لطیف با روحی به اندازه همه دنیای تو
گوش نکنید هرچی میگه دروغه
(۱)
اول کار چن تا گلایه دارم
تو چار سالی که بنده روی کارم
سیصد و بیست هزار تا تهمت زدن
رای مردم رای به فردا بود
این انتخابات که در تاریخ انقلاب اسلامی، انشاءا… به عنوان حماسهی پرشکوه امت اسلامی در دههی پیشرفت و عدالت، دههی چهارم به ثبت خواهد رسید، پیامهای مختلفی را در بر دارد . این پیامها باید سرلوحهی کار ما قرار بگیرد.
به نظر من رای مردم رای به گفتمان اصلی انقلاب اسلامی است، رای به ادامهی راه عدالت محوری دولت نهم در دولت آینده است، رای به مواضع دکتر احمدی نژاد در خصوص صاحبان قدرت و ثروت است. موارد مختلفی را از این رای و پیام انتخابات میتوانیم کسب کنیم؛ ما دریافتیم مردم انقلابی ما مردمی بیدار و هشیار هستند و نمیشود با نمادها و شاخصههای ظاهری آنها را فریب داد. مردم در عمل اثبات کردند که عزت داخلی و خارجی و بینالمللی کشورشان بسیار اهمیت دارد و کسی میتواند سکان ادارهی جامعهی اسلامی را بعهده بگیرد که در چهارچوب پیشرفت عدالت در دههی چهارم گام بردارد.
طرح صیانت از آرا توهین به چهل و هشت هزار مسئول انتخاباتی بود
مسئول کمیته فرهنگیان ستاد مهر در گفتگو با چارقد ضمن تاریخی خواندن پیروزی دکتر احمدی نژاد گفت: الحمدلله مردم در صحنه حاضر شدند و رای دادند. این انتخابات در مقایسه با سایر انتخابات بسیار متفاوت است. هجمه ای که از ناحیه ی رقبا نسبت به آقای احمدی نژاد صورت گرفت جای تامل داشت. آنها که ولایت مطلقه ی فقیه را نمی خواستند چه در داخل و چه در خارج و خصومتی که نسبت به نظام داشتند نمی توانستند چهار سال دیگر احمدی نژاد را تحمل کنند و گفتند: «هرکسی غیر از او!»
سید ابراهیم حسینی در ادامه با اشاره به مناظرات و حقایقی که از سوی احمدی نژاد مطرح شد، اظهار کرد: آن مناظره ها و آن حقایقی که دکتر در مناظره ها عنوان نمود و دفاعیه ی ایشان و عملکرد صادقانه ی چهار سال گذشته و چند ماه اخیر باعث حضور هر چه بیشتر مردم شد. سیل خروشان جمعیت در همان مصلی که به اذعان اکثر مطبوعات، میلیونی بود بشارت پیروزی می داد. در کنار اینها حرکت های خیابانی که دون شان انتخابات و کاندیداها بود مطرح می شد.
وی برخی از اقدامات رقیب را توهین به مسئولین حوزه های انتخاباتی خواند و افزود: اس ام اس هایی که ارسال می شد و طرح صیانت از آرا توهینی بود به چهل و هشت هزار نیروی انسانی که از حوزه ها نظارت می کردند. شورای نگهبان، شورای نظارت و خصوصا آن چهار نماینده که بر سر صندوق ها حاضر بودند تماما نادیده گرفته شدند، اما الحمدلله استقبال بی نظیر مردم و وارد شدن حتی آرای خاکستری به صحنه حماسه ی ۲۲خرداد را آفرید.
حسینی در مورد زمزمه های تقلب در انتخابات که معمولا پس از شکست از سوی یکی از گروهها مطرح می شود گفت: همان بحث صیانت از آرا دقیقا به همین منظور بود. نمی تواند تقلب صورت گرفته باشد. صحبت های وزیر اطلاعات بسیار شفاف است. تعداد کثیری نیروهای مخفی از سربازان گمنام امام زمان(عج) و نیروهای انتظامی پیگیر قضیه بودند و اینها تماما پیامدهای همان بحث صیانت از آرا است. آنها علنی طرح نمودند که اگر موسوی رای نیاورد ما این بحث را در بین مردم رواج می دهیم چنانچه دیروز هم صحبتهای خانم هاشمی درخصوص عدم سلامت انتخابات و جوسازی های صورت گرفته را مشاهده کردیم و دیدیم که چگونه مردم را به ریختن به خیابان ها و ایجاد اغتشاش و هرج و مرج تحریک می کردند و طبق اطلاعیه ی وزارت کشور از این قبیل تجمعات جلوگیری به عمل آمد.
مسئول کمیته فرهنگیان ستاد مهر در پایان با تقدیر از مشارکت مردم در این انتخابات تصریح کرد: مشارکت بیش از هشتاد درصدی مردم و رأی ۲۴ میلیونی به رئیس جمهور منتخب، در طول سی سال پس از انقلاب چشمگیر بوده و بعد از آرای ملت ایران به جمهوری اسلامی، این مشارکت بی سابقه ترین حضور مردم را در بر داشت.
من دانشجوی ستاره دار دولت میرحسین موسوی هستم!
بله! این کاملن مقبول است که در روزگار ما این نایاب که نه اما کمیاب است؛ حضور در عرصهی سیاست با آگاهی و البته عدم تکیه بر جایگاه و مقام همسر برای یک زن و نه تنها در روزهای داغ انتخابات و همراه شدنی متناسب با این زمان، بلکه در اکثر حوادث تاریخی-سیاسی کشور، آنهم با وجود هجمهی سنگین مخالفتهای تند مستدام، یقینن متکی به آرمانهایی است که فراتر از زمان و آدمهای جاری در آن، شکل گرفته است. و در روزگار ما فاطمه رجبی از جملهی این زنهاست.
روزهای پرشور و تب دهمین دورهی انتخابات ریاست جمهوری را بهانهای قرار دادیم برای همصحبتی با نویسندهی کتاب «احمدینژاد؛ معجزهی هزارهی سوم». زنی که در سالهای گذشتهی دولت نهم، بیشتر تحلیلها و نوشتههایش مربوط به عملکرد این دولت بوده است؛ گر چه فاطمه رجبی معتقد است همیشه مدافع دولت نبوده است و در مواردی نیز به شدت منتقد هم میشده است… با او در حالی که دو روز از مناظره دکتر احمدینژاد و مهندس میرحسین موسوی گذشته بود؛ از گذشته پرسیدیم و اینروزهای رنگی و صدالبته از سیاست!
ورود به منطقهی ممنوعه
زمانی که در کنار درب ساده و خالی از نشان ستاد قرار گرفتم، هرگز فکر نمیکردم که به محل این چنین محقری وارد میشوم. مکانی که حتی از آفیش و مراحل متداول امنیتی برای گفتگو با یک نمایندهی مجلس هم در آن خبری نبود.
جهت آگاهی از برنامههای آیندهی دکتر احمدی نژاد، خصوصا در حوزهی بانوان و جواب گرفتن از سوالاتی که این روزها دیگر بیشتر به تهمت شبیه است تا شبهه، به سراغ ستاد ایشان رفته و با خانم آلیا به صحبت نشستم.